
شرق: «هاشمی و خاتمی در صدر نظرسنجیهای انتخاباتی هستند» این خبر را دیروز محمدرضا باهنر نایبرییس مجلس اعلام کرد؛ خبری که بسیاری از نظرسنجیهای ادعایی انتخاباتی دیگر را نفی میکند. این روزها همه به دنبال گزینههای دارای پایگاه مردمی نیرومند و راهگشا هستند که از توان لازم برای حل مشکلات موجود برخوردار باشند. بسیاری از نامزدهایی که حضور رسمی انتخاباتیشان را اعلام کردهاند مدعی هستند که درصد بالایی از واجدین شرایط به آنان گرایش دارند اما در چنین شرایطی محمدرضا باهنر دبیرکل «جامعه اسلامی مهندسین» از یافتههای نظرسنجیهایی خبر داد که نفرات صدرنشین آنها شخصیتهایی هستند که نه تنها اعلام نامزدی نکردهاند بلکه تا لحظه کنونی نشانهها حاکی از آن است که با توجه به شرایط فعلی سیاسی؛ تمایل جدی و چندانی برای ورود به عرصه رقابت ندارند.
محمدرضا باهنر میگوید: «برخی از این نظرسنجیها همه گروههای سیاسی و چهرههای منفرد از اصلاحطلب و اصولگرا و خاتمی و هاشمی را هم در بر میگیرد و برخی صرفا معطوف به طیف خاصی هستند.»
به گفته دبیرکل «جامعه اسلامی مهندسین» در آخرین نظرسنجیها، مجموع آرای قالیباف، ولایتی و حداد کمتر از ۳۰ درصد بوده است. برخی چهرهها، آرایشان از سقف شروع میشود و بهتدریج ریزش میکند. آرای برخی نیز از کف شروع میشود و بهتدریج رویش مییابد. او این موضوع را مستند اعتمادش به نتایج این نظرسنجیها عنوان کرده است. او در عین حال میگوید: «نظرسنجیها قابل اعتمادند ولی قابل تکیه نیستند، چرا که بعضا به سرعت تغییر میکنند.»
آن طور که باهنر خبر داده است در مجموع این نظرسنجیها هیچ فرد یا طیفی وجود ندارد که بیش از ۲۰ درصد آرا را به خود اختصاص داده باشد، اما در همه آنها هاشمی، خاتمی و بعد از آنها قالیباف بیشترین آرا را به خود اختصاص دادهاند. اظهارات باهنر در حالی است که او 15 روز پیش در نشست خبری خود به خبرنگاران گفت:«بنده توصیه میکنم که هاشمیرفسنجانی نامزد انتخابات ریاستجمهوری نشود.»همزمان با ارایه آمار نظرسنجیها توسط باهنر که صدرنشینی آرای حامیان هاشمی و خاتمی را اثبات میکند، جمعیت آبادگران که در انتخابات شورای شهر تهران و ریاستجمهوری دور نهم از حامیان سرسخت احمدینژاد بودند و بخشی از دلایل به قدرت رسیدن رییس دولت، مرهون حمایت آنان است؛ تاکید کردند: «باید زمینه حضور هاشمی و ناطق نوری را در انتخابات فراهم کرد.» به نظر میرسد علاوه بر طیفی از اصولگرایان میانهرویی که خواهان حضور هاشمی یا خاتمی در انتخابات ریاستجمهوری هستند، آبادگرانیها هم امروز از نیاز جامعه به وحدت سخن میگویند و هاشمی و ناطقنوری را گزینهای وحدتبخش میدانند. در همین چارچوب، بیتالله بدرلو سخنگوی جمعیت آبادگران جوان به ایلنا گفت:«در صورتی که افرادی همچون هاشمی برای حضور در انتخابات قبول مسوولیت کنند همه احزاب فارغ از اصلاحطلب و اصولگرا باید از آنها حمایت کنند چرا که آنها از افرادی هستند که امتحان خود را پس دادند و اگر به عرصه بازگردند کسی نباید مانع شود.»
او با اشاره به اینکه «اصولگرایان باید به همگرایی بیندیشند» میگوید: «عملا اعلام آمادگی افراد متعدد اصولگرا جهت کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری نشان میدهد که همگرایی در جریان اصولگرا وجود نداشته و توصیه ما این است که اصولگرایان با توجه به واقعبینی و عبور از منیات خود استراتژی واحدی را برای معرفی یک کاندیدای منتخب بهکار گیرند. همچنین در شرایط کنونی افراد محدودی میتوانند وضعیت نابسامان امروز را سامان دهند. بنابراین ضرورت دارد حضور افرادی همچون هاشمی و ناطقنوری فراهم شود تا کشور بتواند از خدمات این شخصیتها بهرهمند شود.»آبادگرانیها در حالی از ضرورت همگرایی اصولگرایان سخن میگویند که حسن غفوریفرد عضو شورای مرکزی حزب موتلفه معتقد است: «اصلاحطلبان از سر ناچاری به سراغ هاشمی رفتهاند و چون نمیتوانند به اجماع برسند، قصد مصادرهاش را دارند اما هدف هاشمی وحدت در جامعه است.» سخنان وی نیز بازتابدهنده نظر مساعد تشکل دیرپای اصولگرا نسبت به هاشمی است. از سوی دیگر، محمدجواد حقشناس از اعضای جبهه اصلاحطلبان؛ یکشنبه گذشته، خبر نامه مشترک جبهه اعتدالگرایان و جبهه اصلاحات به رهبری را تایید کرده و گفته بود: «کاندیدای اصلی جبهه اصلاحطلبان خاتمی است و تا زمانی که خود او این موضوع را نفی نکند، نظر جبهه تغییر نخواهد کرد.» او افزود: «برای نوشتن نامه به رهبری با بزرگان اصلاحطلب مشورت کرده و معتقد هستیم که اصلاحطلبی تفکری است که با خاتمی شناخته میشود.» شورای هماهنگی جبهه اصلاحات هم دوشنبه شب با برگزاری جلسهای اعلام کرد؛ نمایندگان استانی این شورا اصرار زیادی در مورد حضور شخص خاتمی در انتخابات ریاستجمهوری داشتند اما سخنگوی شورا از انتشار جزییات این جلسه منع شده است. خاتمی برای سیاسیون پیشانی اصلاحات و هاشمی هم مظهر اعتدال است، برخی تحلیلگران میگویند منظور هاشمیرفسنجانی از دولت وحدت ملی همان دولت ائتلافی است که در آن هم چهرههای اصولگرا و هم چهرههای اصلاحطلب، زیر سایه یک شخص میانهرو به عنوان کاندیدای ریاستجمهوری قرار گیرند. ایدهای که شاید توسط طیفهای معتدل اصولگرا جدی گرفته شود و زمینه تعامل انتخاباتی راهگشایی را فراهم سازد. البته تحقق چنین شرایطی، به دلیل واکنش طیفهای رادیکالتر اصولگرا، ساده نخواهد بود. حال باید دید از میان منافع ملی و مصلحتهای جناحی، چربش نهایی با چه تفکری خواهد بود و آیا شرایط به گونهای پیش خواهد رفت که نامزدهای صدرنشین نظرسنجیها، مجاب به اعلام نامزدی رسمی شوند؟