حالا که کمی از حال و هوای پرشور روزهای اول انتشارر آلبوم «آقای بنفش» گذشته میشود با خیال راحتتر دربارهء آن نوشت و نظر داد.
آلبوم
«آقای بنفش» آلبومی تلفیقی است اما مثل همه آلبومهای موسیقی تلفیقی دیگر
که پراکندگی در آنها موج میزند و واژه تلفیقی تنها دلیلی است برای توجیه
به هم ریختگی در انها بلکه برعکس «آقای بنفش» کاری است از گروهی نوپا در
موسیقی ایران که دغدغه اصلیشان از سر تا ته آلبوم همین سبک و سیاق تلفیقی
بوده است و لاغیر.
گروه پالت که یکی از نوپاترین گروههای موسیقی
در ایران است با هوشمندی از همین ابتدای راه برای خودش مانیفستی مشخص ساخته
و پرداخته. مانیفستی که در آن اوضاع شعر و سبک موسیقی به شکلی کاملا واضح
مشخص است. تکلیف مخاطبشان هم مشخص است. یا این سبک و سیاق را میپسندد و
طرفدارشان میشود یا از کنارشان میگذرد و طرفشان هم نمیآید.
اولین
باری که نام گروه پالت را شنیدم پاییز و زمستان سال گذشته بود. ناگهان
توسط چندین نفر از اهالی موسیقی نام این گروه را میشنیدم که همهشان طی
هفتههای مختلف مرا به کنسرت این گروه در مکانهای جورواجور و نامتعارفی
مثل برج آزادی یا سالنهای تمرین کوچک دعوت میکردند. دعوتهایی که هرکدام
به دلایل گرفتاریهایی متاسفانه اجابت نشد، اما همین پشت هم شنیدن نام یک
گروه کافی بود تا بیش از پیش نسبت به آنها و کار و ایدهشان کنجکاو شوم.
تا اینکه خوشبختانه به فاصلهای کوتاه پس از این کنسرتها، آلبوم «آقای
بنفش» منتشر شد و چه به موقع. گروه پالت بسیار هوشمندانه گامهایش را یکی
پس از دیگری تنظیم کرده بود و بعد از یک معرفی نسبتا خوب از خود در فضاهای
مجازی و رسانهای، حالا آلبومش را روانه بازار میکرد؛ کاری که در همه جای
دنیا بس متداول است و اصلا شیوهء انتشار آلبوم و امید برای فروش آن همین
شیوه است.
و اما خود آلبوم... طبیعی است که مثل خیلی از آثار هنری
که وقتی خیلی انتظارشان را میکشی و بعد از مدتی که به آنها رسیدی،
انتظارت به آن شکل برآورده نمیشود، من نیز در مواجهه با «آقای بنفش» دچار
چنین حالی شدم. اما این اصلا به آن معنا نیست که ناامید شده باشم یا ذرهای
از ارزش کار گروه پالت کم شده باشد. نه، اما راستش آن میزان خلاقیتی را که
در انتظارش بودم – شاید شبیه آن حسی که اولین بارهایی که آثار محسن نامجو
را میشنیدم - در آن نیافتم. مگر در یکی دو قطعه که قطعا یکی از آنها
همان قطعهء بسیار زیبای «آقای بنفش» بود. قطعهای در کلاس موسیقی جهانی، با
سازبندی عالی، ملودیپردازی بسیار زیبا و البته اجرایی خوب. آنطور که از
شنوندگان این آلبوم هم شنیدم، همگی متفقالقول این قطعهء کوتاه بیکلام را
در میان تمامی قطعات باکلام این آلبوم بیشتر پسندیدهاند.
بجز این
قطعه «درس علوم» هم که روی اشعار حکیم عمر خیام ساخته شده است، قطعهای است
شنیدنی. شاید بد نباشد بدانید که بیشتر قطعات این آلبوم همچون دیگر کارهای
گروه پالت روی اشعار شعرای نامی ایران از قدیم تا جدید همچون مولانا،
سعدی، خیام، فروغ فرخ زاد، هوشنگ ابتهاج، سیاوش کسرایی و... آهنگسازی شده
است.
در کنار همه ویژگیهای مثبت گروه پالت، به نظرم نقش عنصر
«شانس» را نباید نادیده گرفت. «آقای بنفش» در یکی از بهترین زمانهایی که
یک آلبوم با این سبک و سیاق میتواند منتشر شود، به بازار موسیقی ایران
عرضه شد.
اولین نکته مهم اینکه مدتی بود که آلبوم تلفیقی
باکلام آن هم به شکل مدرن و جوانانه منتشر نشده بود و همین مساله به معرفی و
فروش آلبوم بسیار کمک کرد. از سویی دیگر تبلیغات مردمی در فضاهای مجازی و
دست و به دست گشتن قطعات هم کمک بزرگی برای این آلبوم بود تا بار دیگر خودش
را به سکوهای اول بازار موسیقی ایران نزدیک کند تا آنجا که این روزها در
نظرسنجی بزرگ سایت موسیقی ما، آلبوم «آقای بنفش» در چندین رشته نامزد
دریافت جایزه شده است.
به همه اینها طراحی متفاوت جلد آلبوم را هم
اضافه کنید. کافی است حتی گذری جلد این آلبوم را ببینید تا دلتان بخواهد
بدانید قطعات داخل آنچه حال و هوایی دارد. متاسفانه ناشران موسیقی کمتر به
این مقوله توجه میکنند و اینطور که پیداست پروسه ضبط و تولید آثار موسیقی
هم آنقدر نفسگیر است که جانی برای هنرمند نمیماند تا برای جلد اثر
هنریاش دغدغهای داشته باشد. بهرحال امیدوارم که گروه پالت حالا حالاها
بماند و بخواند و بنوازد و تجربه کند و به سرنوشت خیلی از گروههای
نوپرداز ایرانی که بعد از مدتی از هم میپاشند و اعضایشان تن به مهاجرت
میدهند دچار نشود.
خبرآنلاین