زینب کاظمخواه: «آقای
بنفش» نخستین آلبوم گروه «پالت» است. این گروه جوان که از چند سال پیش
فعالیتهایش را در فضای موسیقی ایران آغاز کرد، خیلی زود توانست به یکی از
گروههای پر طرفدار موسیقی ایران تبدیل شود. نخستین آلبوم این گروه در
برگیرنده 11 ترانه است که هرکدام اگرچه حال و هوای خاص خود را دارند اما در
همه این قطعات میتوان تلاش برای کنار هم قرار دادن رنگها و صداهای مختلف
را دید که هر یک متعلق به فرهنگی خاص هستند و قرار گرفتنشان در کنار هم
منظومهای رنگارنگ و متنوع را شکل میدهد. داریوش آذر (کنترباس و همخوان)،
روزبه اسفندارمز (کلارینت)، کاوه صالحی (گیتار و خواننده)، مهیار طهماسبی
(ویلن سل)، حسام الدیم محمدیانپور (سازهای کوبهای، آکاردئون، بنسوری) و
امید نعمتی (خواننده) و امین دوایی(مدیر گروه)اعضای این گروه هستند. آلبوم
«آقای بنفش» هم از سوی موسسه «ماه ریز» روانه بازار موسیقی ایران شده است.
متنی که میخوانید حاصل گفتوگوی ما با اعضای این گروه در کافه خبر است.
در
آلبوم آقای بنفش چطور به این سبک رسیدید؟ یک همفکری گروهی بود یا اینکه
کسی چیزی را آورد وسط و بقیه دیدند خوب است. در واقع شکل گیری آلبوم چطور
بود؟
داریوش آذر (کنترباس): ما
باهم جمع میشویم و سر یک ملودی باهم توافق میکنیم، موزیکی را باهم
میسازیم بعضی اوقات کاوه صالحی یک ملودی میآورد، امید نعمتی یک شعر
میآورد و با هم آن را پرورش میدهیم.
امید نعمتی(خواننده):
خیلی وقتها یک ایده کلی را وسط میگذاریم و آن ایده را بالا و پایین
میکنیم، ممکن است آن ایده موزیک شود ممکن است نشود و این نکتهای است که
همه ما آن را میفهمیم.
شما الان مجوز دارید، به هر حال شعرتان باید تایید شود برای این آلبوم به راحتی مجوز گرفتید و یا چیزی حذف شد؟
امین دوایی(مدیر گروه):
ما تجربه اولمان بود که میخواستیم برای کاری مجوز بگیریم، خودمان دنبال
مجوزها رفتیم. من از جایی به بعد به عنوان مدیر به گروه اضافه شدم،
پروسهای که همه با آن آشنا بودند، طول کشید تا من با آن آشنا شوم. در مورد
شعرها هم قدری مشکل داشتیم که چند بار صحبت شد و آمد و رفت و در نهایت
مجوز گرفتیم.

مثلا شعر فروغ در آهنگها هست، برای مجوز مشکلی نداشتید؟ نعمتی:
اتفاقا با شعر فروغ مشکلی نداشتند. سه یا چهار شعر با مشکل مواجه شد که یک
روز رفتیم ارشاد، آقای محمدعلی بهمنی را آنجا دیدیم، چند جا را خط کشیده و
ایراد گرفته بود، این اشکالات به لحاظ اوزان عروضی و یا مفهوم بود. ما حرف
زدیم و شعر را برایش خواندیم و گفتیم که این شعر موزیکاش این است و با
موزیک، وزن هم درست میشود. شعرها را دانه دانه خواندیم و بهمنی هم دید که
درست است و دیگر مشکلی نبود. او حرف خوبی زد، گفت موزیسنها چرا نمیآیند،
اینجا حرف بزنند، شعر را میدهند و میروند ما هم که موزیک را نشنیدهایم.
این یک مشکل سیستماتیک است، نمیشود ترانه را بدون موزیک تحویل داد. از
این لحاظ آقای بهمنی کمک بزرگی کردند.
دوایی:
فکر میکنم که سیستم هم دارد قدری انعطاف نشان میدهد، الان علاوه بر
شورای سنتی و پاپ که بود، شورای تلفیقی هم اضافه شده که این خود قدم بزرگی
است. به این نتیجه رسیدند که برخی مشکلات را در ژانرهای دیگر میشود، بررسی
کرد، از این نظر به هنرمندان چراغ سبز نشان داده میشود.
میخواهید به همین روش ادامه دهید یا ممکن است روشهای دیگری را هم امتحان کنید؟
دوایی:
چیزی که دربارهاش داریم حرف میزنیم گروه «پالت» است. «پالت» جریاناش
این است که شما با یکسری سلیقههای مختلف داستانهای مختلف را در هم
میآمیزید و داستان جدیدی به وجود میآورید، قرار نیست که آلبوم اول و دوم
شبیه هم باشند، ممکن هم هست که شبیه شود، ولی کسی درباره آن فکر نمیکند.
نعمتی:
در واقع باید دید که برای شش نفر ما چه اتفاقی میافتد، اگر نگاهمان نسبت
به زندگی تا آلبوم دوم عوض شود طبیعتا آلبوم بعدی رنگ و بوی دیگری خواهد
داشت.
برگزاری کنسرت و انتشار آلبوم به خاطر فشار مالی بود؟
دوایی:
قبل از این که آلبوم به نتیجه خاصی برسد، شرایط سخت بود، به هر حال
هزینهها زیاد است. از جایی به بعد برای این که زحمات چند ساله به ثمر
برسد، تصمیم گرفتیم که آلبوممان را منتشر کنیم، با شرکت ماهریز صحبت
کردیم و قرارداد بسته شد.
نعمتی: قبل از آن همه چیز از جیب بود؛ آن هم از جیبهای خالی. هر چیزی داشتیم میگذاشتیم تا ضبط به نتیجهای برسد.
گروه پالت چگونه شکل گرفت؟
نعمتی:
قبل از اینکه با «دنگ شو» آشنا شویم هر کدام تجربیاتی داشتیم و قبل از آن
با هم معاشرت داشتیم، وقتی دور هم جمع میشدیم، موزیک میزدیم، ایدهای
بود که از حضور هر کدام از ما شکل میگرفت، این موضوع ماند تا اینکه من و
داریوش آذر و روزبه اسفندارمز به «دنگ شو» دعوت شدیم؛ از آن طرف بچهها هم
هر کدام جایی ساز میزدند تا اینکه یک روز از موسسه «محک» زنگ زدند گفتند
که ما پنجشنبه اجرا داریم، به «دنگ شو» زنگ زدهایم، نیستند، گفتند یک
کاری بکنید. من اولین ایدهای که به ذهنم رسید، این بود که به روزبه زنگ
بزنم، روزبه گفت که جمع میشویم. او به بچههای دیگر زنگ زد و شروع کردیم؛
پنج روزه تجریبات و ایده هایی را که درباره موزیک داشتیم، جمع کرده و دور
هم ساز زدیم، از آن آهنگها الان سه تایش در آلبوم است، تا اینکه من با
دنگ شو تور رفتم، ولی نمیتوانستیم از آن حس بگذریم این شد که برگشتیم و
فکر کردیم که «پالت» را جدی بگیریم.
امید نعمتی خواننده و شاعر گروه پالت
اولین
بار شما را در تئاتر «روایت ناتمام یک فصل معلق» دیدیم و بعد کنسرتی در
برج آزادی. در واقع قبل از اینکه آلبومی داشته باشید از پشت صحنه به روی
استیج آمدید. این موضوع کم اتفاق میافتد که آلبوم منتشر نشود، ولی یک گروه
موسیقی معروف شود، این تجربه کنسرت گذاشتن به کار شما کمک کرد؟
روزبه اسفندارمز(کلارینت): همه
ترکهای آلبوم ما قبل از این تئاتر آماده بود. ما داشتیم در مسیر دیگری
حرکت میکردیم که این اتفاق افتاد. یعنی قبل از اینکه به نتیجهای که می
خواستیم برسیم جوابمان را گرفته بودیم.
یعنی مخاطبتان را پیدا کرده بودید؟
اسفندارمز: البته مخاطبان ما را پیدا کرده بودند. در واقع ما کاری نکردیم، از الان باید رسمی کار کنیم. انگار مخاطبان صدای ما را شنیدند.
نعمتی: در کنسرت حتی با ما میخواندند و من نمیدانستم که اینها کی آهنگ ما را شنیدهاند.
به نظر خودتان جنس موسیقی شما از چه جنسی است که مخاطب را به خود جذب کرده است؟
اسفندارمز:
ما بدون اینکه برای «پالت» کاری کنیم، این همه مخاطب جذب کردیم. اینکه
در کنسرت نیاوران طی دو روز همه بلیتها فروخته شود، عجیب است، اما اگر
سالن ما پر نبود، بیشتر برایم عجیب بود؛ زیرا ماها درست است که کم سن و سال
هستیم، اما تجربه اجرایی زیاد داشتهایم. هر کدام از ما تک تک مخاطب
خودمان را داشتیم. اولین اجرای ما یک اجرای پژوهشی در سال گذشته بود که آن
زمان ما به عنوان «پالت» هیچی نبودیم؛ آنچه قبل از خرداد 91 برای پالت
اتفاق افتاد مهم است، اینکه ما نشان دادیم قدری در زمینه موسیقی ساختن
تجربه داریم. ما میدانستیم که نباید اول مانند جوانها برویم اسم انتخاب
کنیم و بگوییم که میخواهیم این موزیک را کار کنیم و خودمان را در فلان
ژانر جا دهیم، بارها این کار را کرده بودیم و گروه از هم پاشیده شده بود،
ما آمدیم در پنج روز ساز زدیم و از آن اتفاق آنقدر خوشمان آمد که وقتی
صحبت میکردیم، همیشه درباره آن اتفاق حرف میزدیم، بعد فکر کردیم که ترک
بسازیم. ما هیجان نداشتیم که آدمها ما را ببینند، موزیک باید درست میبود.
بعد به جایی رسیدیم که فکر کردیم که دیگر وقتاش است؛ به اندازه کافی
موزیک داشتیم و میدانستیم که «پالت» چه میخواهد بشود، آن اجرای پژوهشی را
گذاشتیم و آنجا شوکه شدیم که شش سانس پر رفتیم، بعد اجرایمان در تئاتر و
بعد از آن اجرای آزادی بود. یعنی انرژی که باید میگذاشتیم گذاشته بودیم.
آن ترکهایی که ساختیم باعث شد که مردم دنبال ما بیایند. شاید ما در زمینه
اطلاع رسانی کم کاری کرده باشیم؛ ولی انگار موزیک ما درست است، دلیل اینکه
درست است، این است که ما زور نزنیم که خود را در ژانر خاصی قرار دهیم، به
قول مهیار طهماسبی، ما صادقانه با قضیه موزیک و شعر برخورد کردیم و دیدیم
که اینها باهم خوب هستند، موزیک ساختیم و همهمان از آن لذت بردیم و مردم
هم خوششان آمد. البته این اتفاق هم افتاد که مثلا ما موزیکی را ساختیم، سه
ماه روی آن کار کردیم، ولی آن را گذاشتیم کنار، الان درباره آن موزیکها
حرف هم نمیزنیم.

روزبه اسفندارمز، داریوش آذر و امید نعمتی
آذر: به
نظرم در کار ما، شعر، تنظیم و موزیک همه به گونهای باهم چفت شد. اکثر ما
در آکادمی موزیک درس خواندهایم، ولی موزیک آکادمیک اصلا ربطی به چیزی که
الان «پالت» شکل گرفته، ندارد. اتفاق میافتاد من با روزبه موزیکی میزدیم
که از استاد تا مسوول دانشگاه به ما ایراد میگرفتند. میخواهم بگویم از
قبل زمینههایی برای موزیک متفاوت در ما وجود داشت. از جایی فکر کردم که
چقدر دوست دارم که موزیک پاپ تاثیر گذار باشد، فکر میکردم که تا آن زمان
این طور نبوده است، از جایی گروههایی آمدند و بهترش کردند. من دیرتر به
«پالت» رسیدم و وقتی رسیدم دیدم که همه مانند هم فکر میکنیم، فکر میکردیم
که موزیک باید تاثیرگذار باشد. مثلا گالری که میرویم و تابلویی که
میبینیم، میتواند الهام بخش باشد، حسی که موزیک به ما میدهد، خیلی مهم
است.
بنابراین شما مینشستید و ایدههایتان را روی هم میگذاشتید و موزیکی را میساختید، اینجا آهنگساز یک نفر نبود، همه گروه بودند؟
آذر: امکان
دارد که یک نفر در یک ترک پررنگتر باشد، یا هر ترک به ایده یک نفر
نزدیکتر باشد. ما این مشکل را در گرفتن مجوز داشتیم که آهنگساز را نوشته
بودیم «پالت»، اما از ما ایراد گرفتند و گفتند که باید حتما اسم یک نفر
باشد که آخر به صورت رندم اسم یکی را گذاشتیم.
این کار را سخت نمیکند که آهنگساز نداشته باشید و هر کس یک ایده بدهید؟
مهیار طهماسبی (ویلن سل):
شاید برد پالت همین باشد که یک آهنگساز ندارد. اگر من ایدهای بیاورم و
بخواهم تنهایی کار کنم صدای دیگری میدهد، ولی وقتی ایدهام را به جمع
میآورم، روزبه میگوید من این را میخواهم رویش بگذارم، امید میگوید
اینجای شعرش فلان است. یعنی شش نفر هستند که در آهنگ ایده میریزند،
طبیعتا شش برابر برد بیشتری دارد؛ زیرا هم حرف من هست و هم حرف بچههای
دیگر.
ممکن است که این خرد جمعی تا جایی جواب دهد اختلاف نظر پیش بیاید و به بن بست برسید.
اسفندارمز:
در تیتراژ فیلم و سریال اسم هیچ کدام از بچهها نخورده است، بلکه اسم پالت
آمده است، چون محصول پالت و یک چیز جمعی است و چیزی است که همه به اشتراک
میگذارند.
در انتخاب شعرها هم یکی انتخاب میکند یا به خرد جمعی میرسید؟
طهماسبی: فعلا این در شعر صادق نیست، اکثر شعرها برای شعرای معروف و یا امید نعمتی است، ولی در موزیک به خرد جمعی میرسیم.
نعمتی:
بیشتر من انتخاب میکنم، ولی همه باید موافق باشند. این طور نیست که شعری
انتخاب کنم که بعضیهایمان از آن متنفر باشند. اصولا درباره همه چیز باید
توافق داشته باشیم، ولی نمیدانم چرا به توافق میرسیم.
اسفندارمز:
درباره اینکه گفتید ممکن است به بن بست برسیم، بد نیست که به این نکته
اشاره کنم، ما ترک آخر را که کار کردیم، سه تا مود عوض کردیم؛ یعنی ما
آنقدر انعطاف پذیر شدهایم که در سه مود میتوانیم آهنگ بزنیم.
برنامه آینده تان چیست تور خارج از کشور ندارید؟
دوایی:
هنوز معلوم نیست. یک کنسرت داریم برای اردیبهشت جایش را فعلا نمیگویم، یک
برنامه هیجانانگیز است، از آنجا که در نظر داشتیم در کنسرتهایمان یک
چیزی فراتر از کنسرت باشیم و مردم فقط نیایند موزیک بشنوند و بروند، داریم
سعی میکنیم یک جای هیجان انگیز و برنامه هیجان انگیز را فراهم کنیم.
امیدواریم همه چیز طبق روال جلو برود. شاید بی تجربگی ما بود که ما هفته
قبل از کنسرت مجوز گرفتیم و کل کنسرت آزادی را یک هفتهای بستیم. با
حساسیتهایی که برای اجرا داشیتم، مقداری سختی کشیدیم، ولی از
استانداردهایمان پایین نیامدیم.
نعمتی: یکی از تنها چیزهایی که جزو مانیفست «پالت» است، این است که میتوانیم قاطعانه بگوییم «پالت» میخواهد به این چیزها فکر کند.
داریوش آذر نوازنده
اسم گروه را چرا «پالت» گذاشتید؟
نعمتی:
بیشتر به شکل گروهمان ربط دارد که چندتا رنگ هستیم و یک چیزی را نقش
میبندد، هیچ کدام از آن رنگها نیست و رنگ جدیدی است. نمیدانیم چرا بنفش؟
یا چرا آقای بنفش؟
صالحی:
اینها خیلی حسی بود آهنگی برای یک تئاتر ساخته بودم، به اسم «آقای بنفش»
دیدیم که اسماش خوب است، نام آلبوم را گذاشتیم «آقای بنفش»
دوایی: یک کار تازه داریم که برای فیلم «ماهی و گربه» شهرام مکری ساختیم که امیدواریم مجوز بگیرد و منتشر شود.
الان همه در پالت مشغول هستید؟
دوایی:
به خاطر این که موقع ضبط آلبوم خیلی فشار روی بچهها بود، هر کس جایی
مشغول کار بود، این اتفاق برای اینکه حرفهایتر بیفتد، نیاز به تمرکز
دارد، از آن جا شد که بچهها کارهایشان را تقریبا کنار گذاشتند و روی آلبوم
تمرکز کردند. مطمئنام خیلی به آنها فشار آمد.
نعمتی: امیدوارم که شغلمان «پالت» باشد و بتوانیم ادامه دهیم.
اسفندارمز:
یکسری از دوستان اصرار دارند که فعالیت ما را وارد حاشیهای کنند، این
خیلی بد است. این که کسی میگوید بلیت کنسرت 35 هزار تومان است به این فکر
میکند که ما سه سانس داریم و از سه سانس چقدر در میآوریم، در حالی که خرج
خیلی چیزها را در نظر نمیگیرند. البته هر کاری که بکنی غر زده میشود.
دوایی:
بچهها بعد از سه سال با انتشار آلبوم پول ناچیزی میگیرند، فکر میکنید
در سال چقدر میتوانی کنسرت برگزار کنی و در طی سال فقط باید از همان پول
استفاده کنی.
نعمتی: ما
اصلا دوست داریم که مجانی کنسرت دهیم، در خیابان اجرا کنیم و همه بیایند
بشنوند، اما آیا شدنی است؟ جایی هست که ما را ساپورت کند؟ اگر هست ما باید
این مسیر را برویم و قدرتی داشته باشیم که بتوانیم این کار را کنیم. مثال
زده بودند که فلان گروه در نروژ کنسرت مجانی میگذارد وقتی ساپورت میکنند،
چه کسی دوست ندارد این کار را انجام دهد، این ایدهال ماست که مجانی برای
مردم کنسرت بگذاریم. اگر اسپانسر خوبی داشته باشیم و هزینههای کنسرت را به
شکل معقولی تقبل کند، ما حاضریم کنسرت مجانی بگذاریم. موزیسن بودن برای ما
تفریح نیست، اگر همه موزیسینها دست به دست هم دهیم و استانداردی را رعایت
کنیم این فرهنگ گسترش مییابد.
اسفندارمز:
روزهایی که ما نشسته بودیم و حرف میزدیم، راجع به همه اینها حرف زدیم،
راجع به اینکه ما میرویم کنسرت چه انتظاراتی داریم و همه اینها را رعایت
کنیم. برای همین قدری دلخور میشویم وقتی میگویند که بلیت گران است.
نعمتی:
در فضای فعلی حضور «پالت»، «دنگ شو» و بچههای دیگر که دارند باهم کار
میکنند، جای امیداوری دارد. یک جاهایی در این پروسه به این نتیچه رسیدیم
که باید فضا تولید کنیم، موزیسنهایمان باید بیشتر تلاش کنند و با هم
متحدتر شوند. در موزیک به خصوص، سالهاست که همه بی دلیل باهم درگیر هستند،
مگر ما از پنج استاد بیشتر داریم که به آنها نگاه کنیم و یاد بگیریم؟ چرا
کنسرت نمیگذارید که ما همه شما را یک جا ببینیم و لذت ببریم؟ چیزی از
آنها کم نمیشود.امیدوارم که ما بعدها آن شکلی نشویم.
صالحی: نوع موزیک پالت از اسماش میآید، پالت یک گروه هنری است و هیچ گرایش سیاسی هم ندارد.
خبرآنلاین