هاشمی، جلیلی و مشایی، این سه نفر چرا آمدند؟
هاشمی، مشایی و جلیلی سه نفری بودند که آمدن و نیامدنشان به صحنه انتخابات در هالهای از ابهام بود. در این میان حضور هاشمی همه پیش بینیها را تغییر داد. شاید بتوان گفت در صورتی که روز گذشته احمدینژاد به همراه مشایی به وزارت کشور نمیرفت، حتی خبر ثبتنام مشایی نیز بازتابی به این وسعت پیدا نمیکرد.
بلافاصله بعد از آنکه هاشمی روحانی ٧٩ ساله در انتخابات ثبت نام کرد، آرایشهای سیاسی انتخابات پیش رو تغییر کرد. سه کاندیدایی که در آخرین دقایق باقی مانده از مهلت ثبتنام به وزارت کشور رفتند را باید ناجیان سه گفتمان اصلاحطلبی، سومتیری و دولتی خواند. گفتمانهایی که اگر حداقل تلاش خود را نمیکردند و یا از فیلتر شورای نگهبان خارج نشوند برای همیشه حذف خواهند شد. در این میان تنها دبیرشورای امنیت ملی است که با خیالی آسودهتر به تصمیمات شورای نگهبان نظاره میکند.
هاشمی، مشایی و جلیلی سه نفری بودند که آمدن و نیامدنشان به صحنه انتخابات در هالهای از ابهام بود. در این میان حضور هاشمی همه پیش بینیها را تغییر داد. شاید بتوان گفت در صورتی که روز گذشته احمدینژاد به همراه مشایی به وزارت کشور نمیرفت، حتی خبر ثبتنام مشایی نیز بازتابی به این وسعت پیدا نمیکرد.
در چرایی آمدن مشایی تردید وجود ندارد. وابستگان به دولت قصد دارند به هر ترتیب و برخلاف رویه دولتهای گذشته، در پاستور بمانند. دولتیها علیالقاعده برای خودشان در دولتهای بعد هیچ جایگاهی متصور نیستند. فرقی هم نمیکند که دولت آینده از کدام طیف یا جریان باشد. آنها نه تنها در میان اصولگرایان و اصلاح طلبان، بلکه در میان یاران دیرینشان هم جایی برای خود متصور نیستند. لذا برای آنکه برای همیشه حذف نشوند، نیاز دارند که در قدرت باقی بمانند. اما باید دید چرا هاشمی و جلیلی آمدند و چرا با آمدن هاشمی دو طیف پایداری و دولتیها وی را به طرف دیگر منتسب میکنند؟
چرا هاشمی آمد؟
نزدیکان آیتالله، از جمله فاطمه دختر بزرگش دیروز و پس از ثبتنام او گفت: «ساعت ۱۷:۳۰ پدرم گفت بسم الله، برویم» عصر دیروز برخی خبرگزاریها، در خبری فوری و اختصاصی اعلام کردند که قطعا هاشمی نخواهد آمد و جهانگیری برای ثبتنام راهی وزارت کشور شده است. با این وجود جهانگیری به وزارت کشور نرفت، ولی هاشمی ثبتنام کرد. خبرهای غیرموثق نیز از اطرافیان خاتمی در فضای مجازی منتشر شد با این مضمون که در اطراف دفتر خاتمی تجمعاتی وجود دارد تا از حضور وی برای ثبتنام جلوگیری کنند.
آیا هاشمی برای آمدن برنامهای نداشت؟ آیا هاشمی واقعا مردد بود؟ یا به عمد حضورش در انتخابات را تا دقایق پایانی به تعویق انداخت؟
هاشمی آمد چون با نیامدنش، برای ٨ سال دیگر همه منتقدان این سالها که در چارچوب نظام سعی داشتند فعالیت کنند، به حاشیه میرفتند. تحلیلهای کیهان و شریعتمداری هم درست بود و غلط. خاتمی نیامد اما برخلاف گفتههای کیهان که «هاشمی نمیآید چون میداند در وزنکشی انتخابات سنگینوزن خارج نخواهد شد»، آمد. و ظاهرا ترسی از «وزنکشی انتخاباتی» ندارد. او پس از ثبتنام گفت: مردم حق دارند من را انتخاب کنند یا نه.
چرا جلیلی آمد؟
اما در چرایی آمدن سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، میتوان گفت او فردی است که در میان چهرههای حزباللهی دارای وجهه شناخته شده و مورد قبولی است. برخی او را سوم تیری واقعی – گفتمانی که احمدینژاد پایه ریز آن بود و با آن در انتخابات ٨٤ به پیروزی رسید – میدانند. تصور میشود با آمدن سعید جلیلی، اگر در راس اصولگرایان تشتت و چند پارگی وجود دارد، ممکن است در بدنه آنها یکدستی ایجاد شود.
بعد از ثبتنام جلیلی سایتهای وابسته به پایداری که تا روز گذشته از لنکرانی حمایت میکردند به سمت او چرخش کردند. او را «سوم تیری دیگری» دانستند که به کاندیداها اضافه شد و در تحلیلهایشان دوگانه جدید؛ مقاومت/ سازش را تولید کردند. دوگانهای که بعدها بیشتر راجع به آن خواهیم شنید.
پیشتر گفته میشد که طیف پایداری به دو پاره، تهران و قم تقسیم شده. شاخه تهران آن تمایل زیادی به حضور جلیلی دارد ولی شاخه قم در نهایت پای منبرعلاقه مصباح به کاندیداتوری لنکرانی رسیدند. شاخه تهران نیز که از حضور جلیلی ناامید شده بود، کاندیداتوری لنکرانی را پذیرفت. اما حالا با آمدن جلیلی جریان تغییر کرد. پایداریها فهمیده بودند که اگر با لنکرانی وارد انتخابات شوند نه تنها از صندوق خارج نخواهند شد بلکه، کلیت و آینده جریان پایداری در خطر حذف قرار خواهد گرفت. لذا چارهای جز قرار گرفتن در پشت سر جلیلی نداشتند. جلیلی نیز آمد تا با آمدنش شاید بتواند بدنه اصولگرایان تندرو را زیر یک چتر جمع کند و پایداری چارهای نداشت جز اینکه خود را به این حلقه سنجاق کند.
در بخش دوم این نوشتار به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت که چرا دولتیها و پایداریها هاشمی را به طرف دیگر منتسب میکنند؟
منبع:الف