***جزیره نیم نگاه***

از یازدهم تیزماه 1392 در آدرس http://jazireh2012.rozblog.comمنتظر شما عزیزان هستم

***جزیره نیم نگاه***

از یازدهم تیزماه 1392 در آدرس http://jazireh2012.rozblog.comمنتظر شما عزیزان هستم

مطبوعات جزیره.1

گزیده‌ای‌‌ ازسرمقاله‌ روزنامه‌های صبح امروز


ستون سر مقاله امروز روزنامه کیهان، به واکاوی اخلال در مراسم 22 بهمن، با مقاله ای به قلم حسین شریعتمداری و عنوان«نوشته ای که خوانده نشد !» اختصاص یافت:


یادداشت دوشنبه نگارنده در ستون «نکته» کیهان با عنوان «کوک کدام ساز؟!» که به واکاوی اخلال دشمن پسند در مراسم 22 بهمن شهر مقدس قم اختصاص داشت، بعد از انتشار بازتاب وسیع و گسترده ای یافت و بسیاری از خوانندگان و اقشار مختلف مردم در تماس با کیهان، ضمن محکوم کردن آن رخداد تلخ و سرزنش اخلالگران، از روشنگری به موقع روزنامه درباره پشت صحنه ماجرای یاد شده تقدیر کردند که جمع فراوانی از علمای روحانی و طلاب علوم دینی از جمله آنها بودند.
در این میان اما، تعدادی از تماس گیرندگان که شاهد ماجرا بودند و شماری از کسانی که با اخلالگران همراهی کرده بودند نیز، درباره ماجرای مورد اشاره توضیحاتی داشتند که به آن خواهیم پرداخت.


1- تعداد کسانی که از سراسر کشور و یا خارج کشور در تماس با کیهان از اخلال در مراسم باشکوه 22 بهمن قم با عنوان اقدامی دشمن پسند و مرموز یاد کرده اند، بیرون از اندازه و شمار است. آنان معتقد بودند که اخلالگران با آبروی نظام بازی کرده و در پی آن بوده اند که جشن بزرگ و دشمن شکن انقلاب را در انظار جهانیان که همه ساله در این روز به ایران اسلامی دوخته می شود، مخدوش جلوه دهند.بسیاری از این طیف، اخلال یاد شده را ترفند مشترک حلقه انحرافی و اصحاب فتنه می دانستند و ساحت مردم ولایتمدار و شریف قم را دور از اینگونه اقدامات زشت و ناپسند ارزیابی می کردند که ضمن تایید این نظر درباره ماجرای یاد شده اشاراتی خواهیم داشت.


2- طیف دوم از تماس گیرندگان به سه گروه جداگانه قابل تقسیم بودند؛

الف: کسانی که آن روز شاهد ماجرا بودند و اخلال در مراسم باشکوه و حساس یوم الله 22 بهمن را به شدت محکوم می کردند ولی این توضیح را ضروری می دانستند:


اولاً؛ عوامل ایجاد اخلال را نباید با توده های عظیم مردم ولایتمدار و هوشمند شهر مقدس قم که حضور آنان در تمامی عرصه های دفاع از اسلام و انقلاب مثال زدنی بوده است، همسو و همراه تلقی کرد و ثانیاً؛ تعدادی از کسانی که در آن ماجرا با عوامل اخلال همراهی کرده بودند، از ماهیت این حرکت دشمن پسند با خبر نبوده اند و چنانچه کانون این اقدام را می شناختند هرگز با عوامل اخلال همراهی و همزبانی نمی کردند.
یکی از این طیف که شخصیت علمی و انقلابی شناخته شده ای است می گفت وقتی برای چند نفری که با این اقدام همراهی کرده بودند درباره پی آمدهای آن توضیح مختصری دادم و مخصوصاً وقتی به پلاکارد «زنده باد بهار»! که متعلق به حلقه انحرافی است و در صحنه بلند شده بود اشاره کردم، آنان از همزبانی با اخلالگران به شدت پشیمان شده و آشکارا احساس فریب خوردگی کردند.


ب: گروه دوم از این طیف، برخی از کسانی بودند که با عوامل اخلال همراهی کرده بودند. این عده در تماس با کیهان می گفتند؛ از برخی مواضع رئیس مجلس ناراضی و حتی عصبانی بودیم و هنگامی که عده ای علیه او شعار دادند، به گمان این که آنها نیز فقط انگیزه ابراز مخالفت و نارضایتی از عملکرد رئیس مجلس را دارند، با آنان همصدا شدیم ولی بعد از آن که مشاهده کردیم تعدادی از شعار دهندگان به سوی رئیس مجلس مهر و... پرتاب می کنند و در پی برهم زدن مراسم باشکوه 22 بهمن هستند، متوجه شدیم فریب خورده ایم و فردای آن روز وقتی یادداشت کیهان را که در آن به کلام حضرت آقا استناد شده و آمده بود ایشان هر حرکت تشنج آفرین را با عبارت «قطعاً خیانت به کشور است» توصیف فرموده اند، احساس گناه کردیم.
چند تن از این طیف اظهار می داشتند که بعد از پی بردن به خطای خویش به زیارت حضرت معصومه(س) رفتیم و از شهدا به خاطر گناهی که مرتکب شده و زمینه ای که برای سوء استفاده دشمنان و قاتلان شهدای انقلاب فراهم آورده بودیم، عذرخواهی کردیم.


این عده از کیهان گلایه داشتند و می گفتند، خطای آنها را نباید به حساب «خیانت» گذاشت و تأکید می کردند که هرگز نمی دانستیم دست به چه اقدام دشمن پسندی زده ایم.نکته درخور توجه در اظهارات این عده که تقریباً از سوی تمامی آنها ابراز شده است اینکه می گفتند؛ مقصود ما تنبیه کسانی بود که ماجرای تلخ یکشنبه مجلس را پدید آوردند و تأکید می کردند اگر آقای ... که مقصر اصلی و آغاز کننده آن ماجرای تلخ بود برای سخنرانی آمده بود، از ابتدا به وی اجازه ورود نمی دادیم! و البته کیهان به آنان گوشزد می کرد که در آن صورت هم مرتکب خطای بزرگ دیگری شده بودید.


و اما، درباره اظهارات این برادران باید گفت؛ در یادداشت کیهان، از بی خبری شماری از همراهی کنندگان با اخلال مورد اشاره نیز به عنوان یکی از 4 گزینه احتمالی یاد شده و تمامی آنان به یک اندازه مقصر تلقی نشده بودند و البته پی بردن این عده به خطای خویش را باید نشانه صداقت آنها دانست.


ج: گروه سوم که تعداد آنها بسیار اندک و کم شمار است، برخی از عوامل و افراد نزدیک به حلقه انحرافی بودند. این عده بلافاصله بعد از ماجرای اخلال در مراسم 22 بهمن شهر مقدس قم، با ارسال پیامک به این و آن، ضمن استقبال از ماجرا سعی داشتند جرم بزرگ عامل اصلی واقعه تلخ جلسه استیضاح روز یکشنبه را به رئیس مجلس نسبت دهند و اعتراض به لاریجانی را نشانه حمایت از رئیس جمهور قلمداد کنند.پیامک هایی نظیر «یکشنبه انتقام، پاسخی به یکشنبه سیاه! دست خدا از آستین مردم بیرون آمد»! و چند پیامک مشابه از سوی افرادی که در حلقه انحرافی به کار گرفته شده اند ارسال می شد.


متن تمامی آنها به وضوح نشان می دهد، ارسال کنندگان در پی آن بوده اند که اولا؛ جای مقصر اصلی و آغازکننده ماجرای روز یکشنبه استیضاح را با کسی عوض کنند که اگرچه، آغازکننده نبود ولی در پاسخ به آغازکننده ماجرا تندی غیرقابل توجیه و اهانت آمیزی کرده بود. و ثانیا؛ با فرصت طلبی و به قیمت ایجاد اخلال در مراسم دشمن شکن جشن انقلاب، برای مقصود ناشایسته خود به اصطلاح «سند» بتراشند و- همانگونه که بلافاصله دست به کار شدند- اخلال یاد شده را به حساب حمایت مردم قم از جریان متبوع خود بنویسند!! البته این نوشته به اندازه ای بی رنگ و ناشیانه بود که خوانده نشد!


3- اشاره به این نکته نیز ضروری است که بعد از ماجرای یکشنبه استیضاح، علاوه بر مقصر اصلی، برخی از اطرافیان نزدیک وی نیز، آن جلسه را چیزی شبیه یک «دوئل» ارزیابی کرده بودند که برخلاف آنچه پیشاپیش طراحی کرده و انتظار داشتند، به شکست سخت آغازکننده ماجرا و مقصر اصلی منجر شده بود.


اخلال در مراسم 22 بهمن قم اقدامی عجولانه بود که برای کاستن از آثار شکننده این شکست طراحی شده بود که هرچند این پروژه با صحنه گردانی پشت پرده و مشترک برخی از عوامل حلقه انحرافی و اصحاب فتنه در شهر مقدس قم و آن هم در یوم الله 22 بهمن کلید خورد و شماری از شرکت کنندگان در مراسم را فریب داده و به بازی در میدان دشمن کشانید ولی در نهایت از این ترفند طرفی بسته نشد و پروژه مورد اشاره حلقه انحرافی و اصحاب فتنه بار دیگر با دیوار بلند بصیرت مردم روبرو شده و درهم شکست.
حتی رسانه های دشمنان بیرونی که از اخلال مورد اشاره ذوق زده شده و خبر آن را به تیتر اول خود تبدیل کرده بودند نیز، خیلی زود به ناچیز بودن آن اعتراف کردند و نتوانستند عصبانیت و نگرانی خود از عظمت بی نظیر راهپیمایی 22 بهمن را پنهان کنند.


4- و بالاخره، اگرچه بسیاری از برادرانی که در ماجرای اخلالگری روز 22 بهمن شهر مقدس قم به اصل ماجرا پی برده و از اقدام دشمن پسند خود پشیمانند ولی درباره گلایه آنها از کیهان باید گفت؛ صورت مسئله عوض نشده است و همانگونه که رهبر معظم انقلاب در کلام حکیمانه خود هشدار داده اند «هرکس احساسات مردم را در جهت ایجاد اختلاف به کار گیرد، قطعا به کشور خیانت کرده است».


این هشدار تغییر نکرده است که استناد کیهان به آن قابل تغییر باشد. و البته همانگونه که در یادداشت کیهان نیز آمده بود، خیانت متوجه کسانی است که اخلال آن روز را ایجاد کرده بودند و به یقین حساب کسانی که بی خبر از اصل ماجرا وارد صحنه شده بودند از آنها جداست و بدیهی است که خطای آنان هرگز به حساب «خط» منحرفان و فتنه گران نوشته نمی شود و چنانچه از یادداشت کیهان اینگونه برداشت شده باشد، توضیح بیشتری که در این نوشته آمده است می تواند نفی شائبه یاد شده تلقی شود و آخر دعوانا، «أن الحمدلله رب العالمین».


ستون سر مقاله روزنامه وطن امروز، به مقاله ای با عنوان «مذاکره برای چه؟‌!»اختصاص یافت:


«بعضی مغرضین ما را به اعمال سیاست نفرت و کینه‌توزی در مجامع جهانی توصیف و مورد شماتت قرار می‌دهند‌ و با دلسوزی‌های بی‌مورد و اعتراض‌های کودکانه می‌گویند جمهوری اسلامی سبب دشمنی‌ها شده است و از چشم غرب و شرق و ایادی‌شان افتاده است. چه خوب است به این سؤال پاسخ داده شود که ملت‌های جهان سوم و مسلمانان و بویژه ملت ایران در چه زمانی نزد غربی‌ها و شرقی‌ها احترام و اعتبار داشته‌اند که امروز بی اعتبار شده‌اند!


آری! اگر ملت ایران از همه اصول و موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانه عزت و اعتبار پیامبر و ائمه معصومین ـ‌علیهم‌السلام‌ـ را با دست‌های خود ویران نماید آن وقت ممکن است جهانخواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بی‌فرهنگ به رسمیت بشناسند ولی در همان حدی که آنها آقا باشند ما نوکر، آنها ابرقدرت باشند ما ضعیف، آنها ولی و قیم باشند ما جیره‌خوار و حافظ منافع آنها، نه یک ایران با هویت ایرانی- اسلامی، بلکه ایرانی که شناسنامه‌اش را آمریکا و شوروی صادر کند.


ایرانی که ارابه سیاست آمریکا و شوروی را بکشد و امروز همه مصیبت و عزای آمریکا و شوروی، شرق و غرب در این است که نه تنها ملت ایران از تحت‌الحمایگی آنان خارج شده است که دیگران را هم به خروج از سلطه جباران دعوت می‌کند...». (صحیفه امام، ج 12، ص 9)


رئیس‌جمهور در سخنرانی 22 بهمن در میدان آزادی خطاب به آمریکا گفت: «گفت‌وگو باید در سایه احترام و عدالت باشد، نه فشار، بنابراین اگر اسلحه را از روی ملت ایران بردارید، من خودم شخصا گفت‌وگو می‌کنم».


1-ریشه تخاصم ایران و آمریکا از زمان پیدایش انقلاب اسلامی بوده است. درگیری از آنجا شروع شد که ایران به‌عنوان ژاندارم منطقه و پاسبان منافع آمریکا، اسلام ناب را بر کرسی حاکمیت نشاند. اگر اسلام مانند غالب کشورهای اسلامی در اوراق کتاب‌ها بود و به عرصه حاکمیت وارد نمی‌شد، هیچ اتفاقی نمی‌افتاد‌ اما وقتی اسلام در ایران بر کرسی حاکمیت نشست، محرومان جهان به آن‌ دل بستند و آن را الگویی اصیل یافتند. جمهوری اسلامی به مسلمانان دنیا آموزش داد اگر در مسیر اسلام مقاومت کنید، این مقاومت منجر به پیروزی خواهد شد.


2-اوایل سال 69 یکی از مقامات بلندپایه ایالات متحده در یک سخنرانی رسمی، آمادگی دولت آمریکا برای مذاکره رودرروی دوجانبه با جمهوری اسلامی را اعلام کرد. هفته پس از این اعلام آمادگی دولت واشنگتن، عطاء مهاجرانی، معاون رئیس‌جمهور وقت- آقای هاشمی رفسنجانی‌ـ با انتشار مقاله‌ای با عنوان «مذاکره مستقیم» در روزنامه اطلاعات، مقاومت و پایداری ‌برابر ایالات متحده را اقدامی «شعارگونه» نامید و خواستار مذاکره و برقراری رابطه با آمریکا شد.
رهبر مدبر انقلاب در پاسخ این مقاله فرمودند: «آن کسانی که فکر می‌کنند ما باید با رأس استکبار- یعنی آمریکا- مذاکره کنیم، یا دچار ساده‌لوحی هستند‌ یا مرعوبند. من بارها این نکته را عرض کرده‌ام که استکبار، بیش از اینکه نان قدرت و توانایی خودش را بخورد، نان هیبت و تشر خودش را می‌خورد.


اصلاً استکبار، با تشر و ابهت و شکلک درآوردن و ترساندن این و آن زنده است. مذاکره یعنی چه؟! صرف اینکه شما بروید با آمریکا بنشینید حرف بزنید و مذاکره کنید، مشکلات حل می‌شود؟ این طوری که نیست! مذاکره در عرف سیاسی، یعنی معامله، مذاکره با آمریکا، یعنی معامله با آمریکا.
معامله، یعنی داد و ستد؛ یعنی چیزی بگیر، چیزی بده. تو از انقلاب اسلامی، به آمریکا چه می‌خواهی بدهی، تا چیزی از او بگیری؟ آن چیزی که شما می‌خواهید به آمریکا بدهید، تا در مقابل از او چیزی بگیرید، چیست؟ ما چه می‌توانیم به آمریکا بدهیم؟ او از ما چه می‌خواهد؟ آیا می‌دانید که او چه می‌خواهد؟ «و ما نقموا منهم الا ان یؤمنوا بالله العزیز الحمید».


والله که آمریکا از هیچ چیز ملت ایران، به قدر مسلمان بودن و پایبند بودن به اسلام ناب محمدی(ص) ناراحت نیست. او می‌خواهد شما از این پایبندی‌تان دست بردارید. او می‌خواهد شما این گردن برافراشته و سرافراز را نداشته باشید؛ حاضرید؟!»
سال 71 نیز سعید رجایی خراسانی، نماینده لیست جامعه روحانیت مبارز در مجلس چهارم، باز پیشنهاد مذاکره را مطرح کرد که مجددا نظام مخالفت خود را با طرح گفت‌وگو با آمریکا تکرار کرد.


3-اینک نیز، ظاهراً جناب رئیس‌جمهور فراموش کرده آمریکا، مذاکره را فقط برای مذاکره می‌خواهد و نه حل و فصل مسائل طرفین.
درگیری ما با آمریکا از ماهیت 2 طرف ریشه می‌گیرد و مادام که ما در حاکمیت بر اسلام ناب و ظلم‌ستیز تکیه داریم و آمریکا بر خوی استکباری خود تاکید می‌ورزد این درگیری ادامه خواهد داشت و تنها در یکی از 2 صورت، خاتمه می‌یابد؛ یا نظام ما از اسلام دست بردارد ‌یا آمریکا خوی استکباری خود را رها کرده و به فرمایش حضرت امام «آدم شود».


4-وقتی مسائل 2 کشور با گفت‌وگو حل‌شدنی نیست، باید دید چرا آمریکا این اندازه بر مذاکره با ایران پا می‌فشرد؟! آیا غیر از این است که آمریکایی‌ها مذاکره با تهران را برای نشان دادن این موضوع به ملل اسلامی می‌خواهند که «در نهایت ایران را هم پای میز مذاکره و تسلیم کشاندیم»؟! کاخ سفید می‌خواهد با الحاح بر مذاکره و فریب ایران برای حضور پای میز مشترک، برای انقلابیون غرب آسیا و شمال آفریقا سیگنال بفرستد: «اگر الگوی جنبش‌های شما انقلاب اسلامی است، حالا ببینید ایران نیز سرانجام پس از حدود 40 سال تسلیم شد و چاره‌ای جز کنار آمدن با ما نداشت».


صرف حضور جمهوری اسلامی پای میز مذاکره بی‌واسطه با آمریکا، حتی اگر امتیازی ندهد، جنبش‌های انقلابی ـ اسلامی منطقه را تحت تاثیر قرار داده و بی‌تردید در مدت زمان کوتاهی متوقف می‌کند. این در حالی است که به اذعان رابرت گیتس، وزیر سابق دفاع آمریکا که هم در دولت جمهوریخواهان و هم دولت دموکرات‌ها رئیس پنتاگون بود: «مشکل بزرگ ما با جمهوری اسلامی ایران، این است که این کشور از ما کاملاً بی‌نیاز بوده و کوچک‌ترین احتیاجی ندارد تا امتیازی از ما بخواهد؛ کسی هم که امتیازی از شما نخواهد، امتیازی به شما نخواهد داد».


5-کاش رئیس‌جمهور به این نکته بیشتر توجه کند که فراتر از اختیارات قانونی‌ای که دارد، وعده ندهد که از سویی به خود لطمه نزند و از سوی دیگر، آمریکاییان را بیهوده امیدوار نکند! تقاضاهای پی‌درپی مذاکره و همزمان تشدید تحریم‌های به زعم دشمنان «فلج‌کننده»، ابزار دیپلماتیک جدید آمریکا علیه ایران است. واشنگتن احساس می‌کند موقعیت راهبردی‌اش در منطقه که در 2 سال اخیر و با سرنگونی رژیم‌های سرسپرده‌اش در حال سیر قهقرایی است، جز با مذاکره همراه با تهدید، تحریم و تشدید فشار بر ایران قابل ترمیم نیست.


از این رو کاخ سفید هر طور شده می‌خواهد با ایران مستقیم ارتباط برقرار کند. در حقیقت، قدرت و نفوذ بالا و روزافزون جمهوری اسلامی در منطقه غرب آسیا و حتی دنیا، اوضاع استراتژیک ایالات متحده را به حدی به خطر انداخته که این کشور برای پذیرش مذاکره از سوی ایران، در راهبردی کم‌نظیر از لحاظ دیپلماسی، از سویی با اجبار و رویکرد تهدیدآمیز می‌خواهد کانالی برای گفت‌وگو با ایران بگشاید و از سوی دیگر همزمان به التماس هم افتاده است!


«ضرورتی نیست که در چنین شرایطی ما به‌دنبال ایجاد روابط و مناسبات گسترده باشیم، چرا که دشمنان ممکن است تصور کنند که ما به وجود آنان چنان وابسته و علاقه‌مند شدیم که از کنار اهانت به معتقدات و مقدسات دینی خود ساکت و آرام می‌گذریم».(صحیفه امام، ج 12، ص 129)


در پی ابلاغ سیاست های کلی «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی»از سوی رهبر معظم انقلاب ،روزنامه خراسان یادداشتی در همین خصوص به قلم مهدی حسن زاده منتشر کرد:

«منشور ۲۳ ماده ای و ضرورت تغییر رویکردها در اقتصاد»

رهبر انقلاب با ابلاغ سیاست های کلی «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» در ۲۳ بند جهت گیری اقتصاد کشور در زمینه شکوفایی تولید ملی، تقویت نیروی انسانی شاغل در اقتصاد ایران و جهت دهی صحیح به سرمایه های مردم را تعیین کردند.


اگر چه ممکن است این سوال مطرح باشد که چرا در یازدهمین ماه سالی که به نام «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» نام گذاری شده است این سیاست ها ابلاغ شده است، که در پاسخ باید گفت، اولاً ابلاغ این سیاست ها بعد از نهایی شدن کار توسط مجمع صورت گرفته است، ثانیاً باید توجه داشت سیاست های ناظر بر این بخش صرفاً مربوط به امسال یا حتی سال آینده نیست چرا که تولید ملی اساس اقتصاد کشور در هر زمانی است و سال آینده و سال های دیگر به هر عنوانی که نامگذاری شوند جایگاه مهم تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی و ضرورت اجرایی شدن سیاست های کلی آن قابل چشم پوشی نیست.


ثالثاً ابلاغ این سیاست ها و تأکید رهبر انقلاب به دولت برای «تسریع در عملیاتی کردن این سیاست ها در کمترین زمان ممکن و تنظیم راهکارها و پیگیری های قانونی» نشان می دهد که فرصت اندک حدود یک ماهه امسال و چند ماهه تا پایان دولت دهم نباید به بهانه ای برای غفلت از پیگیری این سیاست ها تبدیل شود و حتی با وجود تنش های سیاسی خود خواسته و ناخواسته دولت و بحران های اقتصادی ناشی از تحریم ها و تدابیر ضعیف مسئولان اجرایی در برخورد با فشارها محملی برای گریز از اجرایی کردن سیاست های کلی «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» نیست.اما فارغ از همه موارد فوق با مروری بر سرفصل های سیاست های ابلاغ شده باید توقع داشت در عمل چرخشی آشکار در سیاست های مسئولان اجرایی برای رفع مشکلات بخش تولید و سرمایه گذاری صورت گیرد.


با نگاهی به جزئیات سیاست های ابلاغی می توان نتیجه گرفت در این چرخش نگاه کیفی در عرصه تقویت تولید ملی باید جایگزین نگاه کمی شود چرا که روح حاکم بر بخش های مختلف این سیاست ها غلبه نگاه کیفی در تقویت تولید را بر نگاه کمی ارجح دانسته است.تأکید بند یک بر افزایش بهره وری، بند ۲ بر تقویت تحقیق و توسعه و تجاری سازی فناوری ها، بند ۳ بر گسترش اقتصاد دانش بنیان، بند ۵ بر تکمیل زنجیره تولید و فاصله گرفتن از خام فروشی، بند ۷ بر مدیریت منابع ارزی، بند ۸ بر بهبود فضای کسب و کار، بند ۱۱ بر شفاف سازی آمار و اطلاعات و بخش عمده سایر بندها سیاست هایی را توصیه می کند که خروجی آن فاصله گرفتن از کلنگ زنی های بیهوده و پمپاژ بی رویه و غیر هدفمند نقدینگی و تمرکز بر مدیریت صحیح تر امکانات داخلی برای شکوفایی اقتصاد است. در نگاهی که فعلاً در عمل رایج است افزایش مجوز واحدهای صنعتی مختلف در سراسر کشور، توسعه اراضی کشاورزی و در یک کلام رشد حجمی راهکار رونق بخشیدن به تولید و اشتغال تلقی می شود.


با این حال برای نقد این دیدگاه فقط کافی است ببینیم با وجود حجم گسترده صدور جواز تأسیس واحدهای صنعتی مختلف و کلنگ زنی های متعدد، چگونه وضعیت تولید و اشتغال کشور دچار رکود شده است چرا که رشد فعالیت های عمرانی و صنعتی بدون توجه همزمان به افزایش بهره وری و مدیریت صحیح منابع جز معطل کردن سرمایه های مملکت در پروژه های نیمه تعطیل و واحدهای صنعتی نیمه فعال حاصلی به دنبال ندارد. نتیجه این رویکرد رکود تورمی است یعنی نرخ بیکاری بالا و کاهش نرخ رشد اقتصادی همراه با تورم که به وضوح همه ما آن را لمس می کنیم.


هر چند مجال موجود برای اشاره به زوایای مهم ۲۳ بند ابلاغی اندک است اما به طور خلاصه می توان گفت تغییر جدی در نگاه مسئولان به ویژه مدیران اجرایی و حرکت از نگاه کمی گرایی که رشد بودجه و امکانات مالی را اولویت می داند به نگاه کیفی که ارتقای بهره وری، بهبود فضای کسب و کار و سیاست گذاری صحیح را عامل رونق تولید ملی می داند ضرورتی انکار ناپذیر است و تجربه رکود اقتصادی در سال های اخیر نشان می دهد پمپاژ بدون برنامه نقدینگی به اقتصاد بدون برنامه ریزی برای رونق دادن تولید حاصلی جز تورم رکودی در پی نخواهد داشت.


برگزاری جلسه امروز ایران و نمایندگان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در تهران، علی بیگدلی(کارشناس بین‌الملل) را برآن داشت تا در مقاله ای برای ستون سرمقاله امروز روزنامه آرمان این طور بنویسد:


جلسه با 1+5، مهم‌تر از آژانس

امروز جلسه ایران و نمایندگان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در تهران برگزار خواهد شد. البته قرار بود که جلسه آژانس به بعد از هشتم اسفند منتقل شود یعنی در واقع قرار بود که آقای آمانو گزارش نهایی‌اش را بعد از جلسه ایران و گروه 1+5 به شورای حکام ارائه دهد؛ مشخص نیست که چرا قبل از جلسه قزاقستان این اتفاق می‌افتد. مهم این است که ما چه نتایجی از جلسه هشتم اسفند خواهیم گرفت.گزارشی که بعد از جلسه امروز از سوی نمایندگان آژانس تدوین می‌شود از نگاهی چندان دارای اهمیت نیست.شاید تنها براساس گزارش‌هایی که روزنامه‌های غربی منتشر کردند، آن هم به دلیل تحریکاتی است که بیشتر منظورشان تحت فشار قرار دادن ایران بوده است.


به هر صورت بازرس‌هایی که می‌آیند از سایت پارچین دیدن ‌کنند گزارش‌شان را به آژانس می‌دهند و آژانس هم بعد از دریافت گزارشات بازرسان، گزارش نهایی‌اش را به شورای حکام می‌دهد که از آن گزارش، یک نسخه هم برای خانم اشتون ارسال می‌شود و یکی هم به شورای امنیت می‌رود. با این وجود باید منتظر هشتم اسفند بود. موضوع دیگر بحث پارچین است که از سوی آژانس فراموش نشده و مقامات ایرانی هم اعلام کردند که نمایندگان آژانس می‌توانند از این سایت‌ دیدن کنند منتها اسم سایت خاصی را نبرده‌اند.


در حالی که اگر اتلاقی باشد پارچین هم جزئی از آن است. در نطنز و فردو دوربین کار گذاشته‌اند اما در پارچین آژانس این امکانات را ندارد. اگر چه دو مرتبه بازدید از سایت پارچین صورت گرفته اما هنوز دوربینی نصب نشده است و شاید علت پافشاری روی پارچین هم همین موضوع باشد. در کل آژانس توقعاتی دارد که می‌خواهد انجام شود. و مشخصا سه درخواست دارد؛ یکی بازدید از سایت‌ها به‌خصوص پارچین.
انتظار دوم کاهش غنی‌سازی 20 درصدی به 5 درصد و سوم اینکه کشورمان آن مقداری از کیک زرد که بعضی می‌گویند 120 کیلو است و برخی دیگر 135 کیلو- را به یک کشور خارجی بدهد که ایران چند روز پیش اعلام کرد 100کیلو از این کیک زرد را تبدیل به سوخت کرده و این خودش یک اقدام رضایت بخش برای آژانس است. روسیه نیز هم‌اکنون تمام توانش را روی سوریه گذاشته است و نمی‌خواهد به طور همزمان درگیر دو مساله ایران و سوریه باشد.


روسیه نمی‌خواهد همه درهای ارتباط را ببندد و ایران هم نمی‌خواهد این اتحاد را از دست بدهد.تلاش روسیه برای نتیجه دادن این گفت‌وگوهاست و برای همین می‌بینیم که کشوری میزبان مذاکرات می‌شود که عملاً در حوزه روسیه قرار دارد. تمام این نکات را اگر کنار هم قرار بدهیم معادله‌ای به دست می‌آید که می‌توان گفت جوابش این است که جلسه هشتم اسفند به احتمال 70درصد موفق خواهد بود.سفر صالحی به روسیه هم به خاطر همان جلسه است. صالحی به مسکو رفته تا درباره فشارهایی که به ایران وارد می‌شود با روسیه گفت‌وگو کند. اگر اوضاع درست پیش برود، می‌توان بعد از این جلسه یک دوره از آرامش را در بحث هسته‌ای ایران مشاهده کرد اما بسیاری بر این اعتقاد هستند که تا بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم ایران اقدام خاصی صورت نخواهد گرفت. حال باید منتظر ماند.


در ادامه مقاله ابراهیم نکو(عضو کمیسیون اقتصادی) را در خصوص ابلاغ سیاستهای کلی اقتصادی از سوی مقام معظم رهبری، در روزنامه تهران امروز می خوانید:

حجت اقتصادی بر همگان تمام شد

رهبر معظم انقلاب روزگذشته سیاست‌های کلی «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» را ابلاغ کرده و دولت را مکلف کردند برای تسریع در عملیاتی کردن این سیاست‌ها در کمترین زمان ممکن، راهکارها را تنظیم کرده و پیگیری‌های قانونی را انجام دهد.به بیان بهتر ابلاغ سیاست‌های کلی «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه‌ ایرانی» حجت را بر دولت وسایر نهادهای مسئول تمام کرده و نقشه راهی را در حوزه کار و تولید و سرمایه ایرانی ترسیم کرده‌است.


با توجه به اینکه دراوایل سال‌جاری ازسوی رهبری سیاست‌های کلی به عنوان چراغ راه آینده مطرح شد اما متاسفانه به دلایلی ازجمله ضعف مدیریتی برخی مسئولان که نتوانستند آنطورکه شایسته وبایسته این سیاست‌ها باشد،گام بردارند وازطرفی کوتاهی‌هایی که دربرخی موارد صورت گرفت،روند پویای اقتصاد درسال‌جاری مطلوب نبود واین اتفاق آسیب‌هایی را به اقتصاد پویای کشور وارد کرد.
به عبارتی سیاست‌های کلی تولید ملی،حمایت ازکاروسرمایه ایرانی می‌توانست اقتصاد ما را تبدیل به یک اقتصاد پویا،رشد یافته وشکوفا کند اما این مهم به انجام نرسیده است.با این حال ابلاغیه جدید رهبر معظم انقلاب تاکید بر مسیری ارزیابی می‌شود که از ابتدای سال بر رفتن اقتصاد کشور در این مسیر تصریح شده بود.


ضمن اینکه این ابلاغیه نشان می‌دهد که نام‌گذاری سال 91 با عنوان کار و تولید و سرمایه ایرانی یک امر زود گذر نیست و در واقع مسیر اقتصادی کشور را برای سال‌های سال تعیین کرده است. ابلاغ سیاست‌های تولید ملی،حمایت ازکاروسرمایه ایرانی درقالب اقتصاد مقاومتی،هشداری است تا مسئولان دولتی ومدیران اجرایی به مردم توجه بیشتری داشته وبه عبارتی مردم این سرمایه‌های ملی را دریابند.ازجمله موارد اشاره شده دراین سیاست‌ها،جلوگیری از ایجاد انحصار در چرخه تولید و تجارت تا مصرف، رفع تبعیض بین بخش دولتی و بخش‌های خصوصی و تعاونی و مدیریت منابع ارزی با تاکید بر تامین نیازهای تولید ملی و کارآفرینی، و ثبات ارزش پول ملی ‌است.


اصل دیگری هم در این سیاست‌ها موجود است که بی‌توجهی به آن در سال‌های گذشته موجب بروز نوسانات و معضلاتی در بازارهای مختلف شده‌است؛ شفاف‌سازی و بهنگام‌سازی آمار و اطلاعات و تسهیل دسترسی به آمار و اطلاعات معقول توسط تمام سرمایه‌گذاران و جلوگیری جدی از دسترسی خاص به اطلاعات ویژه همان موضوعی‌است که نادیده انگاری درخصوص آن در سال‌های گذشته مشکل‌ساز بوده‌است.سیاست‌های کلی مطرح شده از سوی مقام معظم رهبری، فرمولی منحصربه فرد بوده ومی‌توان گفت ازبسیاری ازفرمول‌های اقتصادی مطرح درجهان،عملیاتی تراست واگربتوانیم با ارائه این راهکارها چرخه اقتصاد را با همیاری همدیگر به حرکت درآوریم دربهترین شرایط می‌توان درجهت توسعه و شکوفایی اقتصادی حتی جلوتر از کشورهای دیگرحرکت کنیم.


ابلاغ این سیاست‌ها،هشداری است برای مسئولین تا گام‌هایشان را اصولی‌تربرداشته،اختلافات و سطحی‌نگری‌ها را کنارگذاشته ودرراستای رشد اقتصاد کشوربا هم یکدل و همزبان شوند.اگربتوانیم حرکتی اساسی ومتوازن داشته باشیم می‌توانیم اقتصاد نظام سلطه را تحریم کرده وبرتحریم‌ها به راحتی فائق آییم. به عبارتی اگردولت به درستی برنامه‌ریزی کند ودرچارچوب فرمول‌های ارائه شده ازسوی مقام معظم ولایت با ابلاغ سیاست‌های کلی،گام بردارد درآینده قطعا می‌توانیم اقتصاد کشورهای سلطه را تحریم کرده و به ثبات وشکوفایی برسیم.


اعمال تهدید و تحریم های جدید غربی از وحشت آزمایش هسته ای اخیر کره شمالی،روزنامه حمایت را بر آن داشت تا صبح امروز یادداشتی با عنوان «هزینه تراشی برای آمریکا»رامنتشر کند:

کره شمالی که در هفته‌‌های اخیر از سوی غرب تهدید به اعمال تحریم های بیشتری شده بود، دیروز با سومین آزمایش هسته‌ای، دیدگاه جهان را به خود معطوف ساخت. هر چند که در کوتاه مدت ، غرب با محوریت‌ آمریکا تلاش خواهد کرد تا فضایی منفی علیه این کشور ایجاد و به نوعی اقتدار خود را در برابر این کشور به نمایش گذارد، اما در بلند مدت، روند تحولات به نفع کره شمالی تغییر خواهد کرد.
چراکه آزمایش هسته‌ای کره شمالی نشان می‌دهد که به رغم ادعاهای آمریکا مبنی بر توانایی در تغییر سیاست‌های کره شمالی، این امر اجرایی نشده است.کیم جونگ" اون " رهبر جوان کره شمالی نشان داد که وی در مسیر پدرش کیم جونگ ایل گام بر می‌دارد و کره شمالی حاضر به تغییر مسیر در جهت خواست آمریکا نمی‌باشد. نکته مهم آن است که جهانیان تاکید دارند که رویکرد کره شمالی به آزمایش موشکی و هسته‌ای نه به دلیل خواسته‌های نظامی بلکه برگرفته از تهدیدات و تحریم‌های اعمال شده از سوی آمریکا است.


آمریکا از یک سو حضور نظامی در مرزهای کره شمالی را تشدید کرده است بگونه‌ای که هر روز اخبار جدیدی از تحرکات نظامی آمریکا در مرزهای کره شمالی از جمله در ژاپن و کره جنوبی انتشار می یابد.از سوی دیگر آمریکا به صورت یک جانبه و در قالب شورای امنیت، اعمال تحریم‌ها علیه کره شمالی را در پیش گرفته است تا از این راه این کشور را به اجرای خواسته‌های خود وادار سازد.مجموع این فرآیندها برابر با تهدید امنیت ملی کره شمالی می‌باشد که طبیعتا پاسخ پیونگ یانگ به تهدیدات را در پی دارد.


بر این اساس در نهایت این آمریکا خواهد بود که در برابر افکار عمومی به عنوان تحریک کننده کره شمالی به اجرای آزمایش های موشکی و هسته‌ای شناخته خواهد شد.با توجه به این وضعیت، می‌توان گفت که آزمایش هسته‌ای کره شمالی بیش از آنکه برای این کشور هزینه به همراه داشته باشد، آمریکا را با اضطراب مواجه خواهد کرد. اضطرابی که جان کری وزیر امور خارجه آمریکا در روزهای نخستین شروع کاری خود، با آن مواجه خواهد شد.چرا که وی برای بیان اقتدار و توانایی‌ها خود، باید پیش از هر چیز، مسئله کره شمالی را حل کند.


امری که در شرایط کنونی فقط در قالب دیپلماسی قابل انجام می‌باشد و گزینه‌های دیگر از جمله گزینه نظامی، نمی‌تواند کارکردی به همراه داشته باشد.در نهایت می‌توان گفت آزمایش هسته‌ای کره شمالی، هزینه تراشی برای آمریکا است که قدرت دیپلماسی و چانه زنی کره شمالی را ارتقا خواهد داد. چرا که تجربه نشان داده است کشورها هر زمان در برابر غرب کوتاه بیایند، مجبور به امتیازدهی می‌شوند و هر زمان که از وادی قدرت وارد شوند امتیازهای بی شماری دریافت کرده‌اند؛ چنانکه کره شمالی پس از 2‌آزمایش هسته‌ای گذشته خود، امتیازات بسیاری را از غرب کسب کرد.


صالح اسکندری در مقاله امروز خود برای روزنامه رسالت با معجزه خواندن حماسه میلیونی مردم در روز 22بهمن، در توصیف این روز نوشت:

معجزه یوم الله 22 بهمن

22 بهمن امسال صحنه ای حیرت آور از شور و شعور یک ملت رقم خورد. حضور گسترده و به موقع مردم شریف ایران در مقام بیعت با ولایت و پاسخ به تهدید ها و تحریم های دشمنان هر ناظر منصفی را نسبت به آگاهی غیر قابل توصیف مردم انقلابی ایران به تعجب وا می دارد.قدرت تبلیغات، روشنگری خواص، پذیرفتن اینکه جامعه ایران یک اجتماع باهوش است، اطلاع از اوضاع داخلی و خارجی و ... هیچ یک به تنهایی نمی تواند باعث چنین حرکت عظیم به موقع و بجایی گردد. پس راز این همدلی و بصیرت مثال زدنی چیست؟


چه چیزی باعث می شود که یک ملت در بزنگاه اتفاقات مهم تاریخ به سویی هدایت شود که عالی ترین خیرات و برکات در همان سمت نهفته است. خداوند رحمان و رحیم در قرآن کریم خطاب به پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله وسلم) می فرماید: "... لَوْ أَنفَقْتَ مَا فِی الأَرْضِ جَمِیعاً مَّا أَلَّفَتْ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَـکِنَّ اللّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ؛ اگر تو همه آنچه را که در روی زمین است انفاق می کردی ، دلهای ایشان را به یکدیگر مهربان نمی ساختی ولی خدا دلهایشان را به یکدیگر مهربان ساخت که او پیروزمند و حکیم است.


"(انفال:63) در واقع این دست قدرت خداوند است که قلوب و دلها را در یک کانون مجتمع می کند و آنها را به بهترین سمت هدایت می نماید. بر این اساس اغراق نیست اگر بگوییم خروش بی سابقه ملت در 22 بهمن امسال به منظور حمایت از ولایت و در پاسخ به فشارهای اقتصادی دشمن یک معجزه الهی بود. این معجزه الهی 34 سال پی در پی تکرار شده است و 22 بهمن هر سال ذات اقدس اله قدرت خود را در انظار کفار و مشرکین مدرن به نمایش در می آورد تا بلکه عبرتی باشد برای مستکبرانی که خدا را فراموش کرده اند.


معجزه راهپیمایی 22 بهمن امسال برای آنهایی که انگشت در گوش خود کرده اند و یا سر در برف فرو برده اند حاوی پیام های مهمی بود که در ادامه به برخی از آنها اشاره می شود:


1- راهپیمایی تاریخی 22 بهمن امسال نمایش بصیرت، شجاعت و موقع شناسی ملت در پاسخگویی بهنگام به تهدیدها و تحریم ها بود. این مهمترین پیام راهپیمایی امسال در پاسخ به دشمنان انقلاب بود. آنهایی که تصور می کردند با تشدید فشارهای اقتصادی می توانند بین مردم و انقلاب فاصله بیندازند در راهپیمایی امسال دیدند که دچار چه خطای تحلیلی عظیمی شده اند.


2- حمایت اجتماعی از اسلام، انقلاب، نظام و رهبری معظم انقلاب یک امر دائمی است و با گذر زمان کهنه نمی شود. علت هم اینجاست که انقلاب اسلامی بر خلاف سایر انقلابات جهان - که پس از گذشت تنها چند سال به فراموشی سپرده شدند و یاد و خاطره آنها در کتاب های درسی باقی می ماند و یا تنها در سالگرد آنها به یک سری مراسمات رسمی مثل رژه نیروهای نظامی، پیام های تبریک دیپلماتیک و ... بسنده می شود- یکی از جلوه های الهی است. انقلاب اسلامی تا زمانی که جلوه ذات پروردگار است زوال پذیر و هلاک پذیر نیست."کُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ"(القصص: 88)


3- در راهپیمایی 22 بهمن امسال امید، نشاط، سرزندگی، رضایت و همگرایی یک ملت برای تداوم انقلاب با همان شور و هیجان سالهای ابتدایی پیروزی نهضت به نمایش درآمد.


4- پیام دیگر حماسه غرور آفرین ملت در 22 بهمن خطاب به ملت های مسلمان منطقه بود که شرط صیانت از خون شهدای انقلاب های منطقه و حفظ دستاوردهای این انقلاب ها اتحاد، همبستگی ملی و پشتیبانی از رهبران الهی است.


5- پیام دیگر این حماسه عظیم به مسئولان و کارگزاران اجرایی این نظام بود که قدر انقلاب را بدانید. این انقلاب فقط متعلق به شما نیست. انقلاب اسلامی متعلق به یک ملت است. ملتی که حاضر است سخت ترین شرایط را برای پاسداری از اهداف و آرمانهای انقلاب تحمل کند. لذا از تفرقه و اختلاف بپرهیزید و آن‌گونه که شایسته یک کارگزار نظام اسلامی است عمل کنید.
کارگزاران نظام جمهوری اسلامی می بایست در طراز انقلاب اسلامی باشند. متاسفانه در جریان اتفاقات مجلس و برخی بد اخلاقی ها در 22 بهمن عده ای قد و قواره حقیقی خود را به نمایش گذاشتند. برای مردمی که چنین شناخت عمیقی از انقلاب اسلامی دارند رفتار های خلاف اخلاق و خلاف بین شرع پذیرفتنی نیست.


6- پیام دیگر این راهپیمایی خطاب به دانشمندان و پژوهشگران جوان کشور بود که در اوج مظلومیت به فعالیت شبانه روزی زیر سقف
دانشگاه ها، پژوهشگاه ها و آزمایشگاه های این کشور مشغولند. پیام این بود که با بی اعتنایی به تهدیدات دشمن مسیر گفتمان پیشرفت را طی کنند و بدانند که مستظهر به حمایت ملتی هستند که سر سوزنی از آرمانهای خود کوتاه نخواهد آمد.


ما دست در دست هم انقلاب، نظام و مملکت را در ساحات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی می سازیم و اعتنایی به تهدیدهای دشمن نداریم. عزم و حزم ملت ایران برای پیشرفت جزم تر از همیشه است و هیچ مانعی نمی تواند جلوی آن را بگیرد. امیرالمومنین(علیه السلام) می فرمایند: "اذا اقترن العزم بالحزم، کملت السعاده؛ هر گاه که عزم و حزم همراه باشند، سعادت به کمال می رسد"(غررالحکم، ج3، ص 138) 34 سال تاریخ پر شکوه انقلاب اسلامی ثابت کرده است که تنها مسیر پیشرفت ایران اسلامی، "مقاومت و تدبیر" است.در پایان اما باید گفت انقلاب اسلامی ایران معجزه الهی در هزاره سوم است اما آیا آنهایی که باید درس بگیرند از این معجزه الهی عبرت

می گیرند؟ "فَاعْتَبِروُا یَا اُولِی الاَبْصَارِ" مطمئنا دیدگان بصیر در بین ملت ها، انقلاب اسلامی ایران را در افق اقدامات و راهبردهای خود قرار می دهند. امروز کم نیستند کسانی که به معجزه انقلاب اسلامی ایمان آورده اند. بیداری اسلامی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا گواهی بر حقانیت انقلاب ملت ایران است.


صبح امروز روزنامه جمهوری اسلامی ستون سرمقاله خود را به مقاله ای با عنوان «روش کم هزینه‌تر را انتخاب کنید»اختصاص داد:

از مجموعه اخبار رسمی و غیررسمی منتشر شده طی چند روز اخیر اینگونه بر می‌آید که پرداخت کمک نقدی به دهکهای مختلف جامعه در پایان سال قطعی شده و قرار است به حدود 60 میلیون نفر از ایرانیان مبلغی حدود 70 تا 100 هزار تومان به عنوان کمک هزینه پرداخت شود.تصویب پرداخت این کمک در جلسات مشترک دولت و مجلس، علاوه بر لایه ظاهری این تصمیم، حاوی پیام‌هایی است که باید به درستی آنها را درک کرد.عدم تأمل درباره این موارد، واقعیات مهمی را در مورد شیوه اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها مغفول می‌گذارد و از سوی دیگر زمینه اصلاح شیوه اجرای مرحله دوم قانون را نیز از بین می‌برد.


یکی از مهم‌ترین این واقعیت‌ها، پیامدهایی است که قانون هدفمندی یارانه‌ها از کم توجهی به بخش تولید به آن گرفتار شده است.اگر متولیان اجرای این قانون به جای تمرکز بیش از اندازه بر روی پرداخت نقدی یارانه به مردم، حداقل سهمی را که برای حمایت از بخش‌های مولد در اقتصاد کشور اعم از صنعت، کشاورزی و... در قانون پیش‌بینی شده بود، پرداخت می‌کردند به طور حتم شرایط به گونه‌ای پیش نمی‌رفت که پس از حدود 26 ماه از آغاز اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها مجموعه حاکمیت در کشور به این نتیجه برسند که فعلاً برای برداشتن گام دوم این قانون باید درنگ کرد.


کم توجهی و در برخی موارد بی‌توجهی به حوزه‌های مولد اقتصادی حین اجرای مرحله نخست قانون هدفمندی یارانه‌ها، قیمت تمام شده بسیاری از محصولات و خدمات را چنان افزایش داده است که نتیجه محتوم آن عقب افتادن قدرت خرید یارانه نقدی از قافله تورم و کاهش محسوس قدرت خرید جامعه است؛ اتفاقی که باز هم مجموعه حاکمیت کشور را به سمت پرداخت کمک هزینه نقدی در پایان سال سوق داده است.
از این رو لازم به نظر می‌رسد پس از عبور از هفته‌های پایانی امسال، تدابیر جدیدی برای تصحیح شیوه اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها در مرحله دوم اندیشیده شود و حمایتی که در نص صریح قانون در مورد بخش‌های مولد پیش‌بینی شده است، جامه عمل بپوشد.


نکته بسیار مهمی که در مورد اعطای کمک هزینه اضافی در پایان سال لازم است مورد توجه قرار گیرد این است که باید منبع حساب شده‌ای برای تأمین این مبلغ تدارک دید چرا که اشتباه در تعیین منبع تأمین این مبلغ تمام آثار مثبت آن را در آینده از بین خواهد برد.
منابع متصور برای تأمین مبلغ پرداختی در قالب کمک هزینه در پایان سال از دو حالت خارج نیست؛ تغییر ردیف بودجه و استفاده از ذخایر بانک مرکزی. به عبارت دیگر دولت برای پرداخت این کمک هزینه یا باید با اعمال تغییراتی در ردیف‌های بودجه سال جاری مبلغ مورد نیاز را تأمین کند یا از بانک مرکزی بخواهد تا این مبلغ را به صورت تنخواه در اختیار دولت قرار دهد.


واقعیت این است که هر یک از این دو راه به نوبه خود پیامدهای خاص خود را به دنبال خواهد داشت که باید با در نظر گرفتن این پیامدها از میان این دو روش یکی را انتخاب کرد.تغییر ردیف‌های بودجه به معنای انتقال منابع از هزینه‌های عمرانی به جاری است که نتیجه آن کندی فعالیت عمرانی خواهد بود.استقراض از بانک مرکزی نیز به معنای تزریق پول پرقدرت به جامعه است که در آینده موجب افزایش تورم خواهد شد.در این میان البته روش‌های دیگری نیز وجود دارند که محوریت در آنها با افزایش درآمد دولت در کوتاه مدت است.


افزایش قیمت ارز یکی از این راه هاست که صدالبته نه دارای مبنای حقوقی و قانونی لازم است و نه دارای منطق اقتصادی است چرا که افزایش قیمت ارز به دنبال خود، افزایش مجدد قیمت‌ها را خواهد داشت که در واقع نقض غرض پرداخت کمک هزینه تعیین شده برای پایان سال است.از این رو، به نظر کارشناسان در شرایط فعلی دولت باید با یافتن راه حلی کم هزینه آثار پرداخت کمک هزینه را به حداقل ممکن برساند.یکی از این راه‌ها شاید استفاده از ذخایر صندوق توسعه ملی باشد که البته باز هم بدون هزینه نیست ولی از سایر روش‌ها بهتر است.


به هر حال، به حکم منطق اقتصاد نباید برای تأمین منابع مالی لازم جهت پرداخت کمک هزینه پایان امسال که سهم قابل توجهی از هزینه‌های جامعه را نیز پوشش نمی‌دهد، به روش‌هایی متوسل شد که آثار زیان بار میان مدت و بلند مدت برای اقتصاد کشور داشته باشد.اقتصاد کشور درحال حاضر به دلیل تصمیمات فاقد پشتوانه کارشناسی دچار مشکلات زیادی است.این مشکلات را مردم در زندگی عادی و روزمره خود لمس می‌کنند هر چند مسئولان اقتصادی حاضر نیستند این واقعیت را بپذیرند.



توسل به آمار و ارقام توسط مسئولین، که متأسفانه مدتی است به یک عادت برای فرار از واقعیت‌های زندگی عادی مردم تبدیل شده، نه تنها هیچ مشکلی از مشکلات مردم را حل نمی‌کند بلکه آنها را نسبت به ارائه دهندگان این آمار و ارقام بی‌اعتماد می‌نماید. بنابر این، مهم‌ترین انتظار از مسئولین اینست که از این پس هر اقدامی در زمینه مسائل اقتصادی می‌کنند حتماً با پشتوانه کارشناسی دقیق باشد تا فشار بر مردم از آنچه هست بیشتر نشود.


«هم قیمت خودرو آزاد شود هم وارداتش»عنوان مقاله امروز روزنامه دنیای اقتصاد نوشته مهدی نصرتی که در ذیل می خوانید:

دیروز مقام معظم رهبری سیاست‌های کلی تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی را ابلاغ کردند. بند پایانی و بیست و سوم این ابلاغیه، عبارت است از ...


... یک عبارت موجز ولی بسیار طلایی و خردمندانه: «جلوگیری از ایجاد انحصار در چرخه تولید و تجارت تا مصرف ». این رویکرد انحصارزدایی می‌‌تواند کلید وضعیت به ظاهر غامض بازار خودرو و بسیاری بازارهای دیگر باشد.


«تعرفه واردات» یکی‌از ابزارهای متعارف ایجاد انحصار در بخش‌های مختلف اقتصادی است که اگرچه در سال‌های گذشته موضوعیت داشت، اما در یک‌سال اخیر به‌دلیل تعدیل قابل توجه نرخ ارز فلسفه وجودی آن به‌شدت زیر سوال رفته‌است. مهم‌ترین ویژگی سال‌های دهه 80 ثبات نرخ ارز و جا ماندن آن از تورم ده‌سال گذشته بود.
در شرایطی که برای یک دهه سطح عمومی قیمت‌ها در حال افزایش بود، اما نرخ ارز به دلیل تزریق دلارهای نفتی به اقتصاد، تثبیت شده بود. این وضعیت باعث شده بود که نه تنها صنعت خودروی ما قدرت رقابت با تولیدات جهانی را نداشته باشد، بلکه در سال‌های اخیر وضعیت به جایی رسیده‌ بود که حتی واردات مبل و جوجه یک‌روزه هم صرفه اقتصادی پیدا کرده بود و حتی برخی کارخانه‌های داخلی، رب و سس خود را نیز در خارج از کشور تولید و سپس وارد می‌کردند!


طبیعی است که در این شرایط صنعت خودرو قدرت رقابت با تولیدات جهانی را نداشت؛ اما از سال گذشته که عملا قیمت ارز سه برابر شده این وضعیت کاملا تغییر کرده‌است. سیاست غلط تقویت مصنوعی پول ملی و پایین نگه داشتن نرخ ارز پایان یافته‌ است و حال صنایع داخلی از قدرت رقابتی برخوردارند.در این شرایط بهترین سیاست حمایتی از تولید ملی و خودروسازان این است که قیمت خودرو آزاد شود تا خودروسازان بتوانند بر مبنای هزینه تمام شده فعالیت کنند؛ در عین حال تعرفه واردات خودرو نیز حذف شده یا شدیدا کاهش یابد تا ضمن پرهیز از اجحاف در حق مصرف‌کننده، تولیدکننده داخلی خود را در معرض رقابت و الزام به کاهش هزینه‌های تولید بداند.


صدای ناهنجار فعلی بازار خودرو ناشی از نواختن شیپور از سر گشاد آن است.به جای اینکه از بازار خودرو انحصارزدایی شود و در عین حال قیمت‌ها آزاد شوند، شرایط انحصاری برای خودروسازان داخلی ایجاد کرده‌ایم و سعی داریم با قیمت‌گذاری دستوری بازار را کنترل کنیم! خلاصه چاره کار برای بازار خودرو و بسیاری بازارهای دیگر، همان بند پایانی ابلاغیه مقام معظم رهبری است یعنی «جلوگیری از ایجاد انحصار در چرخه تولید و تجارت تا مصرف».


در راستای ابلاغیه مذکور دولت مکلف شده است تا «برای تسریع در عملیاتی کردن این سیاست‌ها در کمترین زمان ممکن، راهکارها را تنظیم کرده و پیگیری‌های قانونی را انجام دهد»؛ بنابراین دولت به جای مقابله با خودروسازان و سعی در تحمیل قیمت بر آنها می‌تواند در «در کمترین زمان » اولا نسبت به آزادسازی قیمت خودرو و ثانیا کاهش قابل‌ملاحظه تعرفه واردات خودرو اقدام کند.

سایت خبری- تحلیلی الف

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد