1. اگر می خواهید دوستتان بدارند، دوست بدارید و دوست داشتنی هم باشید.
2. ما نمی توانیم فقط برای خودمان زندگی کنیم ؛ هزاران رشته ما را به همنوعانمان پیوند می دهد. به یاری همین رشته های حساس است که اعمال ما منتقل می شود وبه صورت واکنش به ما باز می گردد.
3.در این جهان نیاز به دوست داشتن و ستایش شدن ، بیش از نیاز به نان است .
4. دوست داشتن نیز نظیر عبادت کردن، همچنان که عمل است یک نیروی شفا دهنده و خلاّق نیز به شمار می آید.
5. شما می توانید با علاقه مند شدن به مردم در طی دو ماه آن قدر دوست پیدا کنید که درعرض دو سال نمی توانید همان تعداد را به خود علاقه مند سازید.
6. با زبان خوش و مهربانی می توانید فیلی را با مویی بکشید.
7. روش و دستورالعملی وجود ندارد، شما دوست داشتن را فقط با دوست داشتن یاد می گیرید.
8. تا زمانی که انسان بتواند ستایش کند و دوست بدارد جوان می ماند.
9. جای تأسف است که کسی ما را دوست نداشته باشد. ولی تأسف بالاتر از آن ، این است که قادر نباشیم دوست بداریم.
10. با نیکی کردن به دشمنانت آنها را به دوست تبدیل کن.
11. خوشرویی و چهره ی گشاده وسیله کسب محبت است.
12. بین خود و خویشانتان تجدید محبت کنید ، اگر چه با سلام کردن باشد.
13. خردمندان کسانی هستند که بدی ها را با خوبی رفع می کنند و به این ترتیب نفرت ها را به دوستی تبدیل می کنند.
14. دین عین محبت و محبت عین دین است .
15. صمیمیت راستین تنها در صورتی نیرویی مثبت است که آمیزه قدرت ها و نیروهای شخصی با دیگران و به منظور رشد و کمال مدام هر یک از آنها باشد.
16 - گر مردم یکدیگر را دوست می داشتند تمام مسائل انسانیت حل می شد.
17 - آن که همواره به حقیقت توجه دارد، با همنوع خود به مهربانی رفتار می کند.
18 - محبت را به هیچ چیز تشبیه نتوان کرد. زیرا هیچ چیز لطیف تر از محبت نیست.
19 - یک هدیه با ارزش که هرگز فراموش نمی شود مهربانی و محبت است.
20 - قایق محبت حتی بر کوه صعود می کند.
21 - در جهان ، یگانه مایه نیکبختیِ انسان ، محبت است.
22 - زندگی اگر با عاطفه و محبت درآمیخته نباشد گوارا و زنده نخواهد بود.
23 - کلمات مهرانگیز ممکن است کوتاه باشند، اما طنین رسایی دارند.
24 - بهترین وسیله برای دفع دشمنان ازدیاد دوستان است.
25 - ایجاد حس دوستی و صمیمیت ، زمینه ساز امنیت است.
26 - برای برقراری رابطه دوستانه و رسیدن به حسن تفاهم ، طرح و حل اختلافات ، مفیدتر از سرپوش گذاشتن بر روی آنهاست.
27 - خنده صادق ترین واکنش انسان است که تحت اختیار او نیست، خنده هدیه بهشت و مهربانی خداوند است و سبب ایجاد و تقویت دوستی می شود.
28 - اگر با دوستی و محبت زندگی کنید زندگی در دنیای امن را می آموزید.
29 - اگر با توافق زندگی کنید دوست داشتن خود را می آموزید.
30 - برای دوست داشتن ، فرصت های نامحدودی وجود دارد و همه ما نیز استعداد ابراز آن را داریم.
31 - ین تصور که شاید زمان بهتر و مناسب تری برای دوست داشتن وجود داشته باشد، برای بسیاری از مردم به بهای عمری تأسف خوردن تمام شده است.
32 - غلب ما با خود بیگانه ایم؛ نمی دانیم که هستیم و از سایر بیگانگانی که نمی دانند چه کسی هستیم می خواهیم که ما را دوست بدارند.
33 - در زندگی فقط یک سعادت وجود دارد: محبت کردن و مورد محبت واقع شدن .
34 - هر خرد و مذهب کهن چیزی مشابه را به شما می گوید ؛ فقط برای خودتان زندگی نکنید، برای دیگران نیز زندگی کنید. به درون خود فرو نروید، زیرا خود به زندانی گرفتار خواهید شد که رهایی ندارد.
35 - راه دوست داشتن هر چیز درک این واقعیت است که امکان دارد هر لحظه آن چیز از دست برود.
36 - ما مردم را به اندازه کارهای خوبی که برای ما کرده اند دوست نمی داریم، بیشتر برای کارهای خوبی که برای آنها کرده ایم دوست داریم.
37 - داستان بسیارغم انگیز زندگی فناپذیری انسان ها نیست، بلکه این است که آنان روزی مهلت برای دوست داشتن را از دست می دهند.
38 - با دقت گوش کردن به دیگران باعث می شود بفهمند که شما آنها را دوست دارید و این کار باعث ایجاد اطمینان می شود، یعنی همان چیزی که اساس یک ارتباط دوستانه است.
39 - هر چه بیشتر سعی کنید که عزت نفس را در دیگران افزایش دهید ، خودتان را نیز بیشتر دوست خواهید داشت و برای خودتان احترام بیشتری قائل خواهید شد.
40 - برای ایجاد و حفظ روابط دوستانه باید اول خودتان یک فرد دوست داشتنی باشید.
41 - حساسیت بیش از حد یا شخصی کردن مسائل یکی از دلایل اصلی بروز مشکل در برقراری روابط با دیگران است.
42 - هر چه بیشتر تلاش کنید که به زور رابطه خوبی با دیگران ایجاد کنید کمتر موفق خواهید شد.
43 - برای ایجاد یکی رابطه خوب کافی است فقط راحت باشید، خودتان باشید و از لحظاتی که با دیگران هستید لذت ببرید.
44 - کلیدِ داشتن روابط خوب با دیگران پذیرش آنها به همان صورتی است که هستند.
45 - هر چقدر خودتان را بیشتر دوست داشته باشید ، بهترعمل می کنید و هر چقدر بهترعمل کنید خودتان را بیشتر دوست خواهید داشت.
46 - وست داشتن بدین معناست که خوشبختی خودمان را در خوشبختی دیگران بدانیم .
47 - سی به حساب می آید که دیگران را به حساب آورد.
48 - مهمترین ارزش های زندگی در وجود کسانی است که دوستشان دارید و کسانی که دوستتان دارند.
49 - دوست داشتن بدین معناست که خوشبختی خودمان را خوشبختی دیگران بدانیم.
50 - دوست آن است که با تو راست گوید، نه آن که دروغ تو را راست انگارد.
51 - دوستان را در خلوت توبیخ کنید و در ملاء عام تحسین .
52 - دوست از در بیرون کنند، اما از دل بیرون نکنند.
53 - دوست را دشمن توان کرد، ولی دشمن را دوست گردانیدن دشوار بود.
54 - دوست واقعی آن است که پشت سر دوست هم صدیق باشد.
55 - دوستِ همه کس ، دوست هیچ کس نیست .
56 - دوستی بی سبب می شود، دشمنی بی سبب نمی شود.
57 - دوستی معلول نیازمندی های بشر است .
58 - محبت دیده را کور و گوش را کر می کند.
59 - میوه درخت تواضع ، دوستی و ثمره کشت تکبر ، دشمنی است.
60 - بدترین دوستان آن است که هنگام آسایش با تو پیوسته و روز سختی از تو گسسته باشد.
61 - رای یکدیگر هدیه فرستید تا محبت ها زیاد شود .
62 - فاداری نشانه صفا و محبت است .
63 - شرط مصاحبت و دوستی ، کم کردن مخالفت است .
64 - محبت دیده را کور و گوش را کر می سازد .
65 - بکوشید هر روز بیش از روز دیگر شکاف های موجود میان دیگران و خود را به پیوند دوستی و الفت مبدل سازید .
66 - شما می توانید با اطرافیان خود بر اساس وجوه مشترکی که دارند پیوند دوستی برقرار کنید .
67 - نگذار اختلافی کوچک با یک دوست ، به دوستی عمیقت با او لطمه بزند.
68 - قبل از همه خود را دوست داشته باشید تا بتوانید محبت خود را به دیگران اشاعه دهید چون از چیزی که ندارید نمی توانید ایثار کنید .
69 - با برقراری صمیمیت و دوستی ، دنیای بزرگتری برای خود می سازید . شما در کنار هم رشد می کنید و شکوفا می شوید ولی هرگز در هم مستهلک نمی گردید .
70 - ابراز مهر و دوستی کار آسانی است ، این در واقع ما هستیم که مشکل و پیچیده می باشیم.
71 - اگر دو ماه مجذوب دیگران باشید ، دوستان بیشتری به دست خواهید آورد تا این که دو سال بکوشید دیگران را مجذوب خود کنید .
72 - مهربانی که به کلام در آید ، پدید آورنده اطمینان خواهد بود .
73 - مهربانی که به بخشش بینجامد ، پدید آورنده عشق خواهد بود .
74 - دوست یابی با علاقه مند شدن به دیگران تحقق می پذیرد ، نه با جلب علاقه دیگران .
75 - دوستی واقعی گیاهی است که به آرامی رشد می کند
76 - ادت باشد زمانی که صرف عمیق تر کردن دوستی با یک نفر می شود ، هرگز هدر نمی رود.
77 - نگامی که مهربانی می کنیم ، بر شأن دیگران می افزاییم ، و این اساس دوست داشتن است.
78 - دوست وفادار داروی شفا بخش زندگی است.
79 - از بین دوستان آنانی را برگزینید که دیدگاه متفاوتی با شما دارند اما خوش بین و مثبت اندیش هستند.
80 - آنچه که به پروردگار مدیونیم دوست داشتن دیگران است.
81 - وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش هم یک دوست واقعی باشد.
82 - آن که نمی تواند با خودش دوست و هم صحبت باشد در این دنیا غریب است.
83 - دشمنی کسی را در دل راه مده که تو را همیشه غمگین دارد.
84 - دل دوستان آزردن، مراد دشمنان برآوردن است.
85 - دوست تو کسی است که هرگاه کلمه حق از تو بشنود خشمناک نشود.
86 - دوستی و دشمنی اشخاص احساساتی قابل دوام نیست.
87 - غریب در دنیا کسی است که دوست ندارد.
88 - از دوست نباید بیش از آن خواست که از نسیم صبح و بوی گل توقع داریم.
89 - اگر دوست تو مرتکب خطایی شد از دوستی او صرف نظر مکن زیرا که انسان در معرض خطا است. تا می توانی دوست برای خودت آماده کن نه از برای مالت.
90 - اگر به دوستی علاقه مندی او را آزار نرسان که از چشم او می افتی .
91 - انسان قبل از این که بتواند دیگران را دوست بدارد باید قدری به خودش علاقه داشته باشد.
92 - رای برقراری روابط دوستانه طرح و حل اختلافات ، مفیدتر از سرپوش گذاردن بر روی آنهاست.
93 - ترس بیش از یک ثانیه کارگر نیست، دوستی یک عمر پایدار است.
94 - چون دوستی اختیار کنی در حال غضب وی را امتحان کن ، اگر با انصاف باشد دوستی را شاید و اگر نه از وی برحذر باش.
95 - دوست داشتن بدون امید بازهم خوشبختی است .
96 - دل دوستان آزردن مراد دشمنان برآوردن است.
97 - دوستی با افراد بد مانند سایه بامدادی است که در هر ساعت رو به کاهش می گذارد، دوستی با افراد نیک مانند سایه عصر است که تا غروب آفتاب رو به افزایش می گذارد.
98 - دوستان عبارت از خانواده هایی هستند که انسان اعضای آن را به اختیار انتخاب کرده است.
99 - دوستان دو گونه اند : یکی آنان که همیشه شما را می خندانند ، از ایشان خیری نخواهید دید . دیگر آنان که عیب شما را می گویند و شما را به تفکر وا می دارند ، قدر ایشان را بدانید.
100- دوست صادق آن است که در غم و شادی ما شریک باشد . خوشبختی ما را دو برابر کند و یک نیمه از رنجمان را به دوش کشد.
101- دوست واقعی ضعف شما را ستایش نمی کند بلکه می کوشد قدرت و نیروی شما را بیدار سازد.
102- دوستی اگر به خاطر جلب نفع باشد دوستی نیست بلکه تجارت است.
103- دوستی مانند اسناد کهنه است ، قدمت تاریخ آن را قیمتی می کند.
104- دوستی کیفیتی است روحی که دو جسم را به هم می پیوندد . برای بقای دوستی ، باید فضیلت و ارزش یکدیگر را بشناسیم و به یکدیگر به دیده احترام بنگریم.
105- دوستی ازدواج دو روح است و در آن طلاق جایز نیست.
106- ستان واقعی در خدمتگذاری و فداکاری رقیب و حریف اند و هیچ پاداشی نمی خواهند.
107 ستانت باید مانند کتاب هایی که می خوانی کم باشند و برگزیده.
108- دوست آن است که در مصیبت از کنار نرود.
109 - کسی که صدقه می دهد دوستی و رفاقت درو می نماید.
110 - اگر دوستانی نتوانند گناهان کوچک یکدیگر را اغماض کنند نخواهند توانست دوستی خود را به جایی برسانند.
111 - محبت بزرگتر از قانون است.
112 - با محبت می توان دنیا را تسخیر کرد.
113 - بیهوده از دیگران انتظار محبت نداشته باشید . این محبت را شما باید در دل دیگران ایجاد کنید.
114 - در هیچ جا و هیچ موقع دشمن نمی تواند به محبت غلبه کند.
115 - شادی حقیقی نصیب کسانی است که قلبی مالامال از محبت دارند.
116 - قایق محبت حتی بر کوه صعود می کند.
117 - کسی که برای محبت حدودی قائل می شود اصلاً معنای محبت را نفهمیده است.
118 - کلیدی که همه دشواری ها را در زندگی خواهد گشود محبت است.
119 - محبت تلخکامی ها را شیرین و یأس را به امید و غم را به شادی و بدبختی را به خوشبختی تبدیل می کند.
120 - محبت پژمردگان را شاداب، ناتوان را توانا، گمراهان را هدایت، مأیوسان را امیدوار و خسته دلان را جان می بخشد.
121 - محبت را فراموش نکنید و آن را ناچیز نشمارید.
122- محبت داروی شفا بخش قلب های شکسته و روان های ناتوان است.
123 - مهربانی رشته زرینی است که افراد اجتماع با آن به یکدیگر پیوسته می شوند.
124 - مهربانی زمانی است که لال می تواند با آن سخن گوید و کر می توان آن را بشنود و بفهمد.
125 - وقتی شما نسبت به دیگران مهربان هستید، یعنی به خودتان مهربانترید.
126 - به خاطر یک گل سرخ ، باغبان نوکر هزار خار می شود.
127 - تمام تعقلات اندیشه های مرد به یک محبت زن نمی ارزد.
128 - گوهر، بی مالش صیقل نمی پذیرد و آدمی بی محبت .
129 - یک کلمه محبت آمیز می تواند فصل زمستان انسان را گرم کند.
130 - فلک با تابش خورشید پاداش مهربانی را می دهد.
131 - شمشیری علیه محبت و مهربانی وجود ندارد.
132 - وقتی شما نسبت به دیگران مهربان هستید ، یعنی به خودتان مهربانترید.
133 - مهربانی همچون عسلی است که نیش نامهربانی را در دیگری کند می کند.
134 - وقتی مقصد دوستان جداست ، رفاقت آنها برفناست.
135 - در هیچ جا و هیچ موقع دشمن نمی تواند بر محبت غلبه کند.
136 - فایده همکاری و دوستی این است که توانایی های شما را دو یا چند برابر می کند .
137 - با کارهای کوچک هم می توانید محبت خود را نشان دهید و لزومی ندارد قدم های بزرگ بردارید .
138 - برخورد محبت آمیز است که اوضاع را روبه راه می کند ، بدون اظهار لطف و یا نوازش ، شاید مانند حیوان می شدیم .
139 - قدر آدمی نسبت به جبر زمانه اش جدی باشد، همیشه نیاز به دوستی دارد که بتواند بدون تکلف و ساده لوحانه با او برخورد کند.
140 - رِ ظاهر سرسخت هر انسانی فردی نهفته است که خواهان تمجید و دوست داشتن است.
141- اگر خواهی کم دوست نباشی، کینه دار مباش .
142- دوستی ، ناگسسته ترین پیوندها ، و دانش برترین افتخارات است.
143- دوست آن است که در نبودن انسان حق دوستی را رعایت کند .
144 - غریب کسی است که دوست نداشته
از نگاهت خواندم
از نگاهت خواندم که چقدر دوستم داری ،
اشک از چشمانم ریخت و از چشمان خیسم فهمیدی که عاشقت هستم
حس کن آنچه در دلم میگذرد ، دلم مثل دلهای دیگر نیست که دلی را بشکند!
تو که باشی چرا دیگر به چشمهای دیگران نگاه کنم ، تو که مال من باشی چرا بخواهم از تو دل بکنم!
وقتی محبتهایت ، آن عشق بی پایانت به من زندگی میدهد چرا بخواهم زندگی ام
را جز تو با کسی دیگر قسمت کنم ، چرا بخواهم قلبم را شلوغ کنم؟
همین که تو در قلبمی ، انگار یک دنیای عاشقانه در قلبم برپاست ، عشقت در قلبم بی انتهاست !
همین که تو در قلبمی بی نیازم از همه کس ، تو را میخواهم و یک کلام فقط تو را ، همین و بس!
دلم بسته به دلت ، هیچ راهی ندارد حتی اگر مرگ بخواهد مرا جدا کند از قلبت !
دیگر تمام شد ، تو در من حک شده ای، ای جان من ،تو همه چیز من شده ای!
از نگاهت خواندم که مرا میخواهی ، از آن نگاه شد که در قلب مهربانت گم شدم
، تا خواستم خودم را پیدا کنم اسیر شدم ، تا خواستم فرار کنم ، عاشقت شدم!
از نگاهت خواندم تو همانی که من میخواهم ، آنقدر پیش خود گفتم میخواهت ، که آخر سر تو شدی مال من ، شدی یار و عشق بی پایان من!
از نگاهت خواندم ، چند سطر از شعر زندگی را …
نگاهم کردی و خواندی آنچه چشمانم مرا دیوانه کرده است ، و آخر فهمیدی که قلبم تو را انتخاب کرده است!
چه انتخاب زیبایی بود ، از همان اول هم دلم به دنبال یکی مثل تو بود ، و
اینک پیدا کرده ام تو را ، تویی که دیگر مثل و مانندی نداری، در قلبت جز
من ، جایی برای کسی نداری!
.
سایر متون زیبای عاشقانه در ادامه مطلب
.
درگیر عشق
درگیر توام ، منی که مال توام ، تویی که زندگی ام هستی ، از آغاز تا آغاز دوباره اش با دلم هستی
و تو آغاز من هستی ، این تو هستی که تنها مال من هستی ، کسی جز تو در قلبم جایی ندارد ، عشق بی تو هیچ معنایی ندارد!
این لحظات با تو بودن است ، که زندگی همیشه پر از عشق و لبخند عاشقانه است ، این روزهای من است ، مثل آن لحظات در گرو با تو بودن است
تویی که چشمانت مرا عاشق کرده ، منی که اینک دلم بهانه تو را کرده ، تویی
که به انتظار نشسته ای ، منی که آغوشم هوس در میان گرفتنت را کرده…
تشنه ام ، تشنه ی تو را در میان خود گرفتن ، احساس آن لحظه های گرم ، و
رفتن به اوج آن لحظه هایی که با تمام وجود درک میکنم و میدانم مال منی ،
تنها مال من، همیشه مال هم!
هیچ چیز جز تو برایم در این دنیا ارزش ندارد ، میخواهم تا زنده ام در کنارت باشم ، میخواهم تا فرصت باقیست محو نگاه زیبای تو باشم
میترسم بمیرم و نتوانم تو را در آغوش بگیرم ، میترسم تو نباشی و من تنها بمیرم!
میترسم بخوابم و در خواب هم نبینم تو را ، حسرت شود دیدنت ، باز کنم چشمهایم را و ببینم دیگر هیچگاه نمیبینمت!
عشق برایم همه لحظه هاست ، از اینجا که بیدارم تا آنجا که خوابم ، و جایی
که در آن دنیا میمانم ، از اینجا که در کنارمی تا آنجا که تو را با خود
میبرم و جایی که همیشه در قلبم میمانی!
عشق برایم تویی و صدای نفسهایت ، هیچکس که جز تو برایم عشق نمیشود و تو
برایم مثل هیچکس نمیشوی! تو برایم مثل بارانی ، پر از طراوت و تازگی ، تو
برایم مثل این روزهایی ، روزهای پر از عشق و دلدادگی!
از آنجا که خیلی دوستت دارم ، میتوانی از عمق احساسم بفهمی تو آنقدر با ارزشی که چه عاشقانه میتپد قلبم برایت…
.
.
.
دلم از تو گرفته
با اینکه خیلی دوستت دارم اما ، دلم از تو گرفته …
ببین چشمانم را که قطره های اشک بر روی آن نشسته
نه آرامم میکنی نه با قلبم مدارا میکنی ، نه میگویی دوستم داری ، نه فکری به حال قلبم میکنی
اینگونه میشود که در لحظه های دلتنگی ام با غمها سر میکنم نه با صدای مهربان تو، این حسرت است که در دلم نشسته از سوی تو….
هر چه خودم را به بی خیالی میزنم نمیشود ، نمیتوان از تو گذشت، نمیتوان به
هوای نبودنت در ساحل بی قراریها نشست ، تنها میشود بی تو ، بی نفس دفتر
زندگی را برای همیشه بست!
با اینکه خیلی دلم از تو گرفته ، بغض گلویم را گرفته ، اما نمیدانی ، تو نمیدانی که چه عشقی در دلم نهفته !
آن روزی که آمدی و مرا در آغوش گرفتی ، با تمام وجود مرا در میان گرفتی
گذشت ، چه زود رفت آن حس زیبای عاشقانه ، چه زود عشقمان شد ، یک قصه
عاشقانه …
چه زود دل کندی از همه چیز ، آنقدر از آن روز گذشته که حتی رنگ چشمهایم را نیز دیگر یادت نیست!
این منم که هنوز هم روز به روز بیشتر به تو دل میبندم ، این تویی که میگویی اینک دارم از احساسات تو میخندم!
آهای بی وفا ، بیا و اشکهایم را ببین ، پس مرامت کجاست، یک ذره احساس داشته باش ،پس آن وجدان قلبت کجاست؟
تو که مرا نابود کردی ،عشقم را در تابوت گذاشتی وخاک کردی ، بعد از آن حتی با یک شاخه گل هم بر سر مزار، از عشقم یاد نکردی!
دلم از تو گرفته ، با اینکه دلشکسته هستم ، نمیدانی چه شبهایی را با همین
دل شکسته به انتظارت نشستم تا امشب نیز فردا شود ، شاید دلم دوباره با
دیدنت خوشحال شود…
نیامدی و حسرت شد آن انتظار ، نیامدی و نیامدی تا دلم شد بیمار…
با اینکه دلم از تو گرفته ، بدان که خیلی دوستت دارم ، من که جز تو کسی را
در این دنیا ندارم ، ای بی وفای من ، مرا هم نگاه کن ، تو فقط با من باش،
بعد از آن هر چه دلت خواست با قلبم بازی کن!
.
.
.
بی قراری
در این شبهای بی قراری چیزی نمانده که با دلم در میان بگذاری
همه چیز از احساست پیداست ، در این لحظه های نفسگیر ، چیزی نمانده جز دلتنگی و انتظار
و این دل عاشق من ، همیشه بهانه میگیرد از من …
بهانه تو را ، تو را میخواهد نه دلتنگی ها را، تو را میخواهد نه به انتظارت نشستنها را!
در این شبهای بی قراری چیزی نمانده از من ، جز یک دل بهانه گیر
باز هم گرچه نیستی در کنارم ، اما در این هوای سرد ، عشق نفسهایت مرا گرم نگه داشته…
به این خیال که تو هستی ، همه چیز سر جای خودش باقیست ، تنها جای تو در
کنارم خالیست، به این خیال که تو هستی شبهایم مهتابیست ، تنها درد من در
این شبها ، تنهاییست !
به این خیال که تو هستی ، بی خیال همه چیز شده ام ، در حسرت دوری ات تنها و آشفته ام!
کجا بیایم که تو باشی ، کجا بروم که تو را ببینم ، کجا بنشینم که تو هم
بیایی،دلم تنها به این خوش است که هر جا باشی ،همیشه در قلبم میمانی
اما تو بگو دلتنگی هایم را چه کنم؟ ، لحظه به لحظه بهانه های این دل بی
تابم را چه کنم؟ تو بگو اشکهایم را چه کنم ، انتظار ، انتظار ، این انتظار
سخت را چه کنم؟
فرقی ندارد برایم دیگر ، مهم این است که تو هستی ، مهم این است که همیشه و همه جا مال من هستی
اگر من در این گوشه تنها نشسته ام و به تو فکر میکنم ، تو در گوشه ای
نشسته ای و در خیالت به من نگاه میکنی ، اگرمن با هر تپش از قلبم تو را
یاد میکنم ، تو در آن گوشه با یادت مرا آرام میکنی
اگر من در این گوشه چشم انتظار نشسته ام ، تو در آن گوشه از شوق دیدار همه ی چوب خطهای این انتظار را پاک میکنی…
.
http://3ali3.comکاش میشد بی کسی را چاره کرد / دفتر دلواپسی را پاره کرد
یک سحر زلف تورا در خواب خوش / با نوازش های باران شانه کرد
در پس دیوار این شهر عجیب / در کنارت عاشقانه خانه کرد
کاش میشد دست در دست تو داد / دیده با اهل جهان بیگانه کرد
.
.
.
بهترین محبتهای پاک تقدیم به دلهای پرمهری که ما را فراموش نمیکنند
.
.
.
دلت آینه ایثار عشق است / نگاهت معنی بیدار عشق است
تو در آبادی دل خانه داری / تو را دیدن همان دیدار عشق است
.
.
.
طالب پرواز هستم مقصدم چشمان توست / یاس پرپر گشته ام مرهمش دستان توست
بودنم با بودنت معنای دیگر می دهد / حال من خوش می شود با آن لب خندان تو
.
.
.
دیدن روى گل و سیر چمن نیست بهار / به خدا بی رخ معشوق گناه است ، گناه
آن بهارست که بعد از شب جانسوز فراق / به هم آمیزد ناگه ، دو تبسم ، دو نگاه !
.
.
.
صدایت برایم از عاشق بودنت می گوید
نگاهت برایم از محبت و دوست داشتن می گوید
اما بودنت گویا بهشت من است
.
.
.
زمانی فراموشت میکنم که عقلم خاموش نفسم قطع ، روحم در آسمان و تنم در گور باشد
.
.
.
خواستم زنده بمانم غم یاران نگذاشت / خواستم غم نخورم دوری خوبان نگذاشت
.
.
.
شاد باش که از شادی تو دلشادم / تا تو شادی ز غم هر دو جهان آزادم
لذت زندگی من همه خرسندی توست / بی وفایم که وفایت برود از یادم
.
.
.
قلب من در ره عشقت چه اسیر است که تو جان منی / شهسوار دل من ، گام بنه بر دل و دیده که تو ایمان منی
.
.
.
بر آن سریم کزین قصه دست برداریم / مگر عزیز من ، عشق دست بردار است
کسی بجز خودم ای خوب من چه می داند / که از تو ، از تو بریدن چقدر دشوار است
مخواه مصلحت اندیش و منطقی باشم / نمی شود به خدا ، پای عشق در کار است
.
.
.
با دیدنت قصد عبادت کرده ام / با خنده ات احساس سعادت کرده ام
بگذار همیشه بنگرم در چشمت / حالا که به چشمان تو عادت کرده ام
.
.
.
برای من مهم نیست که وقتی کسی تنهاست به فکر من باشه
برای من این مهمه که وقتی اطرافش شلوغه ، قلبش به خاطر من میتپه
.
.
.
زندگی تعداد نفس ها نیست !
زندگی تعداد لبخند های کسانیست که دوستشان داریم
.
.
.
به اولین قاصدکی که از شهر قشنگ زندگی تو بگذرد پیغام می دهم که هیچ چیز نمی تواند مهرت را از دلم جدا کند حتی فاصله ها
.
.
.
نمیپرسی تو حالی از دل غمگین و بیمارم / ولی من هرکجا باشم خیالت را به سر دارم
.
.
.
پایانی نیست وقتی که از تو آغاز می شوم
.
.
.
تو دفتر نقاشیهام رنگ چشاتو کم دارم / بی معرفت نگام بکن فقط نگاتو کم دارم
.
.
.
هرقدر رفاقت بکنم می ارزی / اظهار صداقت بکنم می ارزی / آنقدر عزیزی تو برایم ای دوست / صدبار که یادت بکنم می ارزی .
.
.
.
هنوز هم نمیدانم اینجا چه فصلیست ، که من کال ماندم و به تو نمی رسم !
.
.
.
چون خیالت همه شب مونس و دمساز من است ، شرم دارم که شکایت کنم از “تنهایی” .
.
.
.
ماه من ، نماز آیات می خوانم ، وقتی گرفته ای !
.
.
.
خداوند پرسید : میخوری یا میبری ؟ گفتم میخورم ، اما افسوس که نمیدانستم لذت ها را میبرند و غصه ها را میخورند !
.
.
.
خدایم را دوست دارم و باوفاتر از او سراغ ندارم ، به رسم همین وفاداریست که کسانی را که دوست دارم به او می سپارم .
.
.
.
از تمام دار دنیا ، تنها یک چیز دارم : دوستت !
.
.
.
فانوس شب وداع ، با هر سوسو / می گفت که آن کوچه ی رویایی کو / او بود و
کمی شعر و هوایی ابری / امروز نه ابریست ، نه شعریست ، نه او !
.
.
.
کارگر خسته ای سکه ای از جیب کت کهنه اش درآورد تا صدقه دهد ، ناگهان جمله
ای روی صندوق دید و منصرف شد ، “صدقه عمر را زیاد می کند” .
.
.
.
اندازه ی یه سر کبریت دلم برایت تنگ شده ، کوچیکه ولی دنیا رو به آتیش میکشه !
http://3ali3.com
|
||||||||||||||||||||||
|
ایران و انتخابات ریاست جمهوری آمریکا
افسانه احدی
۱۴ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۵:۵۶
آفتاب:
مبارزات انتخاباتی طولانی و پر افت و خیز ریاست جمهوری آمریکا که معمولاً
بیش از یک سال به طول میانجامد، به روزهای پایانی خود نزدیک میشود و
گمانهزنیها در مورد میزان موفقیت کاندیداهای رقیب در کنار پیامدهای
انتخاب هریک ادامه دارد. در این بین مسائل مربوط به حوزه سیاست خارجی
آمریکا و میزان تأثیرگذاری آن بر روند انتخابات مورد توجه قرار دارد.
بررسی مسائل مطرح در حوزه سیاست خارجی مبارزات انتخاباتی نشان میدهد که
ایران مهمترین موضوع کاندیداهای رقیب است و موضوعات گوناگون مانند روابط
با روسیه، امنیت اسرائیل، تروریسم و افغانستان نیز به ایران ارتباط دارد.
این امر در مناظره آخر دو کاندیدا بیشتر مورد توجه رسانههای خبری قرار
گرفت.
در مورد روسیه، بررسی مواضع کاندیداها بیانگر شکافی عمیق
میان دو حزب دموکرات و جمهوریخواه است؛ به گونهای که دموکراتها
همکاریهای اخیر با روسیه را دستاورد و جمهوریخواهان این همکاریها را
ضعف سیاسی آمریکا قلمداد میکنند. در صورت پیروزی جمهوریخواهان،
سیاستهای آمریکا در قبال روسیه به شکل تندتری دنبال میشود و ممکن است در
بسیاری از موارد مورد اختلاف به افزایش هزینههای آمریکا بیانجامد، به
ویژه که بسیاری از مورادی که اوباما و پوتین پیشرفت در روابط دو جانبه
میدانند (نظیر پیمان استارت جدید و همکاری اقتصادی)، از دید میت رامنی،
کاندیدای جمهوریخواهان، غیرقابل قبول است و باید مورد بازنگری قرار گیرد.
بنابراین به نظر میرسد روسیه نیز تمایل دارد تا قبل از انتخابات در مورد
مسائل مورد اختلاف با آمریکا وارد بحثهای جنجالی نشود و تا حد امکان
شرایط موجود را حفظ کند تا به نوعی به وضعیت اوباما در انتخابات آینده کمک
کند. چنین سیاستی تا حدی در مورد سوریه و ایران نیز دنبال شده است. این دو
مسئله در فضای سیاسی کنونی در آمریکا دو انتقاد بزرگ را نسبت به سیاستهای
اوباما ایجاد کرده است. جمهوریخوهان امتیازدهی اوباما به روسیه در تسهیل
ورود این کشور به سازمان تجارت جهانی، در حالی که روسیه در مورد مسائل
مطرح در سوریه و ایران مواضعی مخالف آمریکا دارد را نشانه ضعف وی
میدانند.
در مورد مواضع کاندیداها در مورد اسرائیل، مسئله ایران
به شکل پررنگتری مطرح شده است و هر دو کاندیدا تلاش میکنند تا نشان دهند
به امنیت اسرائیل به ویژه در برابر ایران، بیشتر از طرف مقابل پایبند
هستند. هرچند که نتایج انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا از اواخر قرن
نوزدهم نشان میدهد که یهودیان به صورت سنتی به دموکراتها رأی میدهند،
اما جمهوریخواهان همواره تلاش کردهاند تا بخشی از آرای آنان را به دست
آورند. در واقع رهبران حزب جمهوریخواه تلاش دارند تا در جذب کمکهای مالی
و آرای یهودیان، از دموکراتها عقب نمانند. از طرف دیگر اثرات مخرب
بیتفاوتی نسبت به اسرائیل، در شرایطی که کاندیداهای دو حزب فاصله زیادی
با یکدیگر ندارند، برای آنها غیرقابل قبول است. در انتخابات سال ٢٠١٢،
تلاش جمهوریخواهان برای جذب آرای بیشتر یهودیان بیش از پیش شده است که
میتوان مهمترین علت آن را فاصله کم دو رقیب در نظرسنجیها دانست. در
آخرین نظرسنجیها میزان محبوبیت باراک اوباما و میت رامنی اختلاف بسیار
کمی را نشان میدهد که این امر باعث شده است تا جمهوریخواهان برای ورود
به کاخ سفید انگیزه بیشتری پیدا کنند. در این بین میزان حمایت از اوباما
در میان یهودیان نسبت به سال ٢٠٠٨ نیز کاهش قابل توجهی را نشان میدهد که
شاید مهمترین علت آن استمرار وضعیت اقتصادی نامناسب باشد. یهودیان معمولاً
در انتخاب خود به دو مسئله اقتصاد و حمایت از اسرائیل اهمیت میدهند. در
مورد اول هیچکدام از دو حزب برنامه اقتصادی قابل توجهی ندارند. بنابراین
هر دو کاندیدا ترجیح میدهند مسائل دیگر به ویژه مسائل سیاست خارجی تا حد
امکان بزرگ شوند و اذهان عمومی را به خود جذب کنند. در این بین اسرائیل
مسئله کلیدی محسوب میشود که بسیاری از مسائل حوزه سیاست خارجی آمریکا به
آن پیوند میخورد. در این رابطه رامنی تلاش میکند مانور زیادی در مورد
اسرائیل به ویژه امنیت این رژیم، بدهد. از جمله بحث موافقت وی با حمله
اسرائیل به ایران، در حالی مطرح شد که دولت اوباما مخالفت جدی خود را با
چنین حملهای ابراز کرده است.
در کنار دیگر مسائل مطرح در
انتخابات آمریکا، ایران نقش پررنگتری دارد. میت رامنی و باراک اوباما چه
در مناظرههای انتخاباتی خود و چه در سخنرانیهایشان تلاش دارند تا ایران
را تهدیدی علیه امنیت ملی آمریکا تلقی کنند. هرچند که این رویه در
انتخابات گذشته در آمریکا نیز مطرح بوده است، در این انتخابات با پررنگ
کردن تهدید و فوریت پرداختن به آن، هر دو کاندیدا تلاش میکنند تا هرچه
بیشتر نظر مردم را جلب کنند. در واقع تنها شیوهای که میتوان رأی دهنده
آمریکایی را قانع کرد که یکی از مسائل حوزه سیاست خارجی از مسائل اقتصادی
مهمتر است، این است که تهدید آن برای امنیت ملی آمریکا را بزرگ جلوه دهند.
این امر در حالی است که نگرانیهای مردم از وخامت اوضاع اقتصادی و عدم
استقبال از برنامههای اقتصادی هر دو کاندیدای رقیب در نظرسنجیها مشهود
است. مقایسه تأثیر برنامههای اقتصادی دو رقیب بر رأی دهندگان، گویای این
است که از دید مردم هیچ یک برنامه جذابی برای آنها ندارند.
تم
بحرانی انتخابات امسال در آمریکا ایران است. این امر مشابه انتخابات ریاست
جمهوری سال 1980 در آمریکاست که به خاطر مسئله گروگانگیری دیپلماتهای
آمریکایی در تهران، مردم آمریکا توجه خاصی به مواضع دو کاندیدا در این
رابطه داشتند. هرچند که در آن زمان تهدید برای آمریکاییها جدیتر و
ملموستر بود، اما تبلیغات منفی علیه ایران بار دیگر چنین فضایی را ایجاد
کرده است. بر این اساس، کاندیدای حزب جمهوریخواه با بینتیجه خواندن
سیاستهای اوباما برای متوقف کردن فعالیتهای هستهای ایران، خواهان
برخورد تندتری علیه ایران است که حتی شامل گزینه نظامی نیز میشود.
نظرسنجیها نشان میدهد علیرغم جدی نشان دادن توانایی هستهای ایران،
گزینه نظامی و آغاز یک جنگ دیگر مورد قبول مردم آمریکا نیست؛ به ویژه که
مردم یکی از دلایل بحران اقتصادی آمریکا و استمرار آن را دو جنگ افغانستان
و عراق میدانند. از این رو کاندیدای جمهوریخواه تلاش دارد نشان دهد که
تحریمهای کنونی کافی نبوده و نتوانسته موثر باشد و بنابراین باید به
تحریمهای بیشتری علیه ایران دست زد. رامنی موضع اوباما که خط قرمز برنامه
هستهای ایران را تلاش برای ساخت بمب میداند، زیر سئوال میبرد و معتقد
است که هر نوع توانایی هستهای ایران امنیت اسرائیل و آمریکا را تهدید
میکند.
به عقیده کارشناسان، هر نوع تحول ناگهانی در رابطه با
موضوع هستهای ایران، تا حد زیادی میتواند بر وضعیت کاندیداها اثر گذارد؛
به ویژه که تا زمان انتخابات مدت کمی باقی مانده و حتی رویدادی با اثری
کوتاه مدت نیز مورد توجه است. شاید به همین دلیل باشد که چند روز قبل از
آخرین مناظره انتخاباتی اوباما و رامنی، نیویورک تایمز اعلام کرد آمریکا و
ایران برای انجام مذاکرات به توافق رسیدند و قرار است این مذاکرات بعد از
انتخابات انجام شود. هرچند که مقامهای ایرانی و آمریکایی این خبر را رد
کردند، اما اثر کوتاه مدت آن بر انتخابات پیش رو میتواند وضعیت اوباما را
نسبت به رقیب جمهوریخواهش بهتر کند. طرف جمهوریخواه مذاکرات را بینتیجه
خوانده و ضعف اوباما در برابر ایران را غیرقابل قبول میداند. به عقیده
منتقدان، علی رغم تحریمهای بینالمللی، برنامه هستهای ایران همچنان در
حال پیشرفت است و از طرف دیگر، تجربه نشان میدهد که حتی در صورت مذاکره
مستقیم ممکن است هیچ نتیجهای حاصل نشود؛ همانطور که مذاکرات مستقیم با
کره شمالی در نهایت نتوانست به نتایج قابل قبولی دست یابد.
با این
حال و علیرغم تلاش هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه برای برجسته کردن یکی
از موضوعات حوزه سیاست خارجی، نظرسنجیها نشان میدهد رأی دهندگان بسیار
کمتر از دو انتخابات ریاست جمهوری قبلی آمریکا را با تهدید خارجی فوری
روبرو میبینند. در یکی از نظرسنجیهای موسسه پیو مشخص شد که تنها 7 درصد
مردم معتقدند آمریکا با یک تهدید جدی خارجی روبرو است. در حالی که در سال
2008، این میزان 25 درصد و در انتخابات سال 2004، 41 درصد بود. تشدید
شرایط نامناسب خارجی و افزایش میزان بیکاری، شاید از عمدهترین دلایل
توجه کم مردم به مسائل حوزه خارجی باشد.
همچنین در نظرسنجی چند
روز قبل این موسسه در مورد رتبه بندی موضوعات مهم از دید مردم آمریکا از
بین 18 موضوع مهم و مطرح در انتخابات ریاست جمهوری امسال، ایران در جایگاه
دوازدهم قرار داشت. در واقع 86 درصد مصاحبه شوندگان مهمترین موضوع را
مسائل اقتصادی دانستند.
در این نظرسنجی نکته قابل توجهی نیز وجود
داشت. در برابر این سئوال که کدام کاندیدا قادر خواهد بود مسئله هستهای
ایران را بهتر مدیریت کند؟، 40 درصد اوباما و 54 درصد رامنی را ترجیح
دادند. در این رابطه میتوان گفت مواضع خشن و قاطعانه رامنی در برابر
مواضع اوباما در برابر ایران بیشتر مورد توجه قرار گرفته که نتیجه موج
بسیار منفی تبلیغاتی علیه ایران است.
مسئله مهمی که در مورد پرداختن
به ایران در مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا به چشم میخورد،
چگونگی تأثیرگذاری ایران بر نتایج انتخابات است.
در گذشته و در
زمان مبارزات انتخاباتی جیمی کارتر و رونالد ریگان که ایران به خاطر
استمرار بحران گروگانگیری مورد توجه رأی دهندگان بود نیز چگونگی عملکرد
ایران بر نتیجه انتخابات موثر بود. اگر قبل از انتخابات گروگانهای
آمریکایی آزاد میشدند، این امر امتیاز مهمی برای دولت کارتر محسوب میشد
و شاید حتی میتوانست باعث پیروزی وی شود. اما آزادی گروگانها بعد از
انتخابات، به زعم برخی تمایل ایران برای شکست کارتر در انتخابات بود. در
انتخابات امسال نیز هرنوع موضعگیری و عملکرد ایران میتواند تأثیر مهمی
بر انتخابات داشته باشد.
در واقع اتخاذ سیاست یا اقدامی حساب شده
در این انتخابات میتواند تا حدودی نتیجه انتخابات را متأثر سازد، به ویژه
که مواضع کاندیدای جمهوریخواه بسیار ضد ایرانیتر از رقیب دموکراتش است و
احتمال دارد بعد از پیروزی، سیاستهای تندروانهای ضد ایران اتخاذ کند.
یک
هفته دیگر به برگزاری انتخارات امریکا مانده است؛ اما توفانی که امریکا را
در برگرفته، سبب توقف کمپاینهای انتخاباتی در آن کشور شده است. با این
همه مردم جهان به خصوص افغانستان چشم به انتخابات امریکا دوخته اند تا
ببینند که کدام رقیب به پیروزی میرسد.
اما خوب است که با روش مبارزات انتخاباتی در امریکا و چگونگی برگزاری آن آشنا شویم.
مبارزات انتخاباتی در امریکا در حقیقت دشوارترین مصاحبه شغلی برای احراز
این پست است. اما مراحل مختلف انتخاب رییس جمهوری امریکا از چه قرار است؟
شبکه خبری بی.بی.سی در گزارشی به تشریح مراحل انتخابات ریاستجمهوری امریکا پرداخته است.
مراحل اولیه
سیاستمداری که جاه طلبی احراز پست ریاست جمهوری امریکا را دارد، در ابتدا
کمیتهای تشکیل میدهد که وظیفهاش سنجش وضعیت و جمع آوری پول است. این
مرحله ممکن است از دو سال مانده به برگزاری انتخابات شروع شود.
طبق قانون اساسی امریکا تنها کسانی که در امریکا متولد شده، حداقل سنشان
۳۵ سال بوده و مدت ۱۴ سال ساکن این کشور بودهاند می توانند داوطلب نامزدی
در انتخابات ریاست جمهوری شوند.
ولی این برداشت که هر کسی می تواند برای این سمت اعلام آمادگی کند درست نیست.
در طی ۷۰ سال اخیر هر فردی که نامزد عمده حزب خود برای شرکت در انتخابات
ریاست جمهوری بوده، یا سناتور شاغل یا سناتور سابق بوده، یا در پست
فرماندار ایالتی خدمت می کرده، یا معاون ربیس جمهور و یا یک جنرال پنج
ستاره بوده است. البته رییس جمهوری که برای پیروزی در دومین دوره ریاست
جمهوری مبارزه می کند، حکایت جداگانهیی دارد.
چنانچه یک کاندیدا بتواند نظر موافق رسانههای خبری، مقامات حزبی، طراحان
برنامه مبارزات انتخاباتی و کمک دهندگان مالی را تا حد قابل توجهی جلب
کند، نامزدی خود را به طور رسمی اعلام کرده و مبارزه انتخاباتی در
ایالتهای مهم را شروع می کند.
باراک اوباما، مبارزه انتخاباتی خود را در اواخر سال ۲۰۰۶ شروع کرد و در
فوریه سال بعد داوطلبی خود برای نامزدی از جانب حزب دموکرات را رسما اعلام
کرد.
ولی میت رامنی، نامزد جمهوریخواهان، حدود پنج سال است که فعالیت انتخاباتی اش را شروع کرده است.
او که موفق نشد در سال ۲۰۰۸ به عنوان نامزد جمهوری خواهان در انتخابات
ریاست جمهوری شرکت کند، در دو سال اول زمامداری باراک اوباما، آهسته و در
پشت صحنه فعالیت داشت و در ژوئن سال ۲۰۱۱ آمادگی خود را برای نامزد شدن از
جانب جمهوریخواهان در انتخابات ریاست جمهوری آتی رسما اعلام کرد.
نبرد برای کاندیدا شدن
پس از اعلام آمادگی، داوطلبها برای نامزد شدن از جانب حزب خود، شروع به فعالیت می کنند.
به طور معمول و البته نه همیشه، آنها در گردهماییها و مجامع اولیه در ایالات آیووا، نیوهمشایر و کارولینای جنوبی شرکت می کنند.
اولین مبارزات برای برگزیدن نامزد ریاست جمهوری در ماه ژانویه در این
ایالات شروع می شود و محک خوبی برای این که کدام یک از داوطلبان شانس
بیشتری برای کاندیداتوری دارند، محسوب می شود.
رای دهندگان در هر یک از ۵۰ ایالت امریکا به اضافه واشنگتن پایتخت و نیز
سرزمینهای وابسته ایالات متحده امریکا ( جزایری در دریای کارائیب و
اقیانوس آرام از جمله گوام و پورتوریکو، که به نوعی خودمختار هستند و در
دولت فدرال امریکا ادغام نشدهاند) نمایندگان خود را انتخاب می کنند. در
بیشتر موارد این نمایندگان قول میدهند که از نامزد بخصوصی حمایت کنند.
در برخی ایالات، نمایندگان به جای گردهماییهای ایالتی، توسط جوامع محلی انتخاب می شوند.
مبارزات انتخاباتی ایالتی تا ماه ژوئن طول می کشد. تا آن هنگام یکی از
کاندیداها توانسته برای نامزد شدن از جانب حزب، رای کافی این نمایندگان را
به دست آورد یا این که موفق شده بقیه داوطلبان را از میدان مسابقه به در
کند.
کنوانسیون حزبی
گردهمایی ملی حزبی، در اواخر تابستان یعنی حدود دو ماه و نیم قبل از صورت
می گیرد. در آنجا، نمایندگان کسانی را که رای دهندگان در گردهماییهای
ایالتی یا محلی انتخاب کردهاند، رسما نامزد میکنند.
قبل از این گردهمایی یا در جریان آن معاون نامزد ریاست جمهوری که غالبا یکی از رقبای شکست خورده حزب است، انتخاب می شود.
از آنجا که نامزدهای انتخاباتی تقریبا همیشه قبل از شروع کنوانسیون معلوم
شدهاند، این گردهمایی در حقیقت بیشتر برای مشهور کردن و شناساندن بیشتر
نامزد ریاست جمهوری، تعیین پیام حزب و برنامه کار برگزار می شود.
گام نهایی
پس از این مراحل، نامزدهای دو حزب به طور تمام عیار علیه یک دیگر شروع به
فعالیت می کنند. در آگهیهای تلویزیونی ظاهر شده و در مناظرههایی که
بیشتر مردم آن را تماشا می کنند شرکت می کنند.
هر یک از نامزدها میلیونها دالر صرف آگهی های تبلیغاتی و سفربه تمام ایالات امریکا می کنند.
در هفتههای آخر، رقبای انتخاباتی بیشتر وقت خود را صرف مبارزه در ایالاتی
میکنند که در تعیین سرنوشت انتخابات نقش به سزایی دارند. در این ایالات
فاصله طرفداران دو حزب کم است و نامزدها تلاش می کنند تا بتوانند عده
بیشتری را جذب حزب خود کنند.
خیل داوطلبان تبلیغات انتخاباتی و نیز اشخاصی که برای این گونه فعالیتها
دستمزد دریافت میکنند به سوی ایالات مهم روان می شود. این افراد شخصا به
در خانههای مردم رفته و آنها را ترغیب میکنند که به کاندیدای مورد
نظرشان رای دهند.
در این مدت در ایالاتی از جمله اوهایو، فلوریدا و ویرجینیا به طور مرتب و بدون وقفه آگهیهای تبلیغاتی نامزدهای دو حزب پخش می شوند.
انتخابات
انتخابات ریاست جمهوری امریکا همواره در اولین سه شنبه (بعد از اولین
دوشنبه) ماه نوامبر برگزار میشود. ولی رای دهندگان مستقیما در انتخابات
ریاست جمهوری شرکت نمی کنند.
آنها در روندی که کالج انتخاباتی خوانده می شود، کسانی را انتخاب می کنند که متعهد شدهاند به یکی از نامزدها رای دهند.
هر یک از ایالات، تعداد معینی از این «رای دهندگان» را به کالج انتخاباتی می فرستد.
تقریبا در تمام ایالتها، برنده رای اکثریت، تمام آراء کالج انتخاباتی آن ایالت را به دست می آورد.
به دلیل یک چنین سیستمی، یک نامزد ریاست جمهوری ممکن است بدون این که
اکثریت آرای مردم امریکا را به دست آورده باشد، به کاخ سفید راه یابد.
مبارزه جورج بوش با ال گور، در انتخابات سال ۲۰۰۰ یکی از این موارد بود.
شروع رسمی کار رئیس جمهوری جدید
چنانچه نتیجه انتخابات قطعی باشد، در هفتهها و روزهای پس از انتخابات،
ربیس جمهور منتخب، اعضای کابینه خود را تعیین کرده و برنامه کاری کامل تری
را طراحی میکند.
در همین حال رییس جمهوری که دوره زمامداریاش در حال پایان است، از آنجا
که نمیتواند در مدت باقیمانده تصمیمات مهمی اخذ کند، وقت خود را صرف جمع
آوری متعلقات خود و نیز توجه به میراثی میکند که دوره ریاست جمهوریاش به
جای خواهد گذاشت.
به موجب قانون اساسی امریکا مراسم تحلیف رییس جمهوری جدید ۲۰ جنوری سال بعد از برگزاری انتخابات برگزار میشود.
تبریک به رئیس جمهور جدید
پس از این همه تلاش، رئیس جمهور در عمل در کاخ سفید، زندانی است. او قادر
نخواهد بود بدون ماموران محافظ و دستیارانش حتی در خیابان راه برود.۲۴
ساعته تحت نظر قرار دارد و از تمام حرفهایی که میزند واقداماتی که
میکند، انتقاد میشود.
او در محاصره دستیارانی قرار دارد که برنامه نوشتن خاطرات خود را در سر
میپرورانند و برای کسب قدرت در میان همقطارانشان سرگرم نقشه ریزی هستند.
ربیس جمهور هر روز ۱۲ ساعت کار می کند و برنامه های کاری او دقیقه به
دقیقه از قبل تعیین شده است.
رییس جمهور جدید باید انتظار نبرد بدون وقفه با رسانههای خبری را داشته
باشد. علاوه بر این باید با حزب مخالف که از شکست در انتخابات سرخورده شده
و در هر اقدام او از برنامههای مهم اقتصادی گرفته تا پائین ترین رده
انتصابات دخالت می کند، مقابله کند.
تنها تصمیم گیری های مهم به عهده اوست و رسیدگی به سایر امور، وظیفه نفرات پایین تر دستگاه اداری است.
ولی او در موقعیتی است که میتواند بگوید در تعیین سرنوشت کشوری با ۳۸۰ میلیون نفر جمعیت نقش دارد.
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
برگرفته از ویکی پدیا |
|
---|---|
نشان رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا |
|
باراک اوباما از ۲۰ ژانویه ۲۰۰۹ |
|
لقب | آقای رییس جمهور[۱] (غیررسمی) لایق احترام[۲] (رسمی) The Honorable |
سکونتگاه اصلی | کاخ سفید |
مدت تصدی | چهار سال، یکبار تمدید |
نخستین متصدی | جرج واشنگتن ۳۰ آوریل ۱۷۸۹ |
بنیادگذاری | جرج واشنگتن ۳۰ آوریل ۱۷۸۹ |
وبگاه | وبگاه رسمی |
رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا یکی از قوای سه گانه در دولت ایالات متحده آمریکا است.
در پی برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا هر ۴ سال یکبار در بیستم ژانویه، رئیس جمهور منتخب ایالات متحده آمریکا به همراه معاون رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا با ادای سوگند مسئولیت اجرایی دولت ایالات متحده آمریکا را بر عهده میگیرد. وی در حضور رئیس دیوان عالی فدرال ایالات متحده آمریکا اینگونه سوگند میخورد: «من رسماُ سوگند یاد می کنم که مسئولیت ریاست جمهوری ایالات متحده را صادقانه انجام دهم و تا آتجا که در توان دارم از قانون اساسی ایالات متحده آمریکا صیانت، حمایت و دفاع نمایم.»
رئیسجمهور سمبل قدرت و اقتدار ملت است و عالیرتبهترین مقام سیاسی کشور به شمار میآید. وی به عنوان رئیس کشور، فرمانده کل نیروهای مسلح، رئیس قوه مجریه و اداره کننده کشورو رئیس حزب، ضامن اجرای صحیح قوانین شناخته میشود و وظایف سنگینی را برعهده دارد . تحولات سیاسی قرن بیستم و ظهور” دولت رفاهی ” در نیمه دوم این قرن سبب شد تا وظایف و اختیارات رئیس جمهور افزایش یابد.
رییس جمهور کنونی آمریکا باراک اوباما میباشد.
جایگاه کنونی رئیس جمهور در نظام سیاسی ایالات متحده به مراتب با نظرات بنیانگذاران آمریکاجرج واشنگتن و توماس جفرسون بیانگر آن است که درسالهای اولیه حیات ایالات متحده تا چه اندازه رئیس جمهور و دولت وی فاقد اختیارات بودند. اما طی سالیان متمادی، این وضعیت دگرگون شد. این کشور تفاوت دارد. تدوین کنندگان قانون اساسی درآخرین سالهای قرن هیجدهم به نهاد ریاست جمهوری به عنوان مجری و اداره کننده قوانین نگاه میکردند و وظایف اندکی را برای وی در قانون اساسی در نظر گرفتند . آنان امیدوار بودند کشوری را تاسیس نمایند که در آن قدرت واقعی در دست نمایندگان ملت و دولتهای ایالتی باشد ودولت فدرال صرفاَ به امور خارجی و هماهنگی میان ایالتها بپردازد. قانون اساسی، ورود دولت فدرال به اقتصاد و وضع مالیات را منع کرده و همین دو مورد، بخش وسیعی از اختیارات را ازرئیس جمهور سلب کرده است. تعدد بسیار اندک کارکنان و وزرای روسای جمهور اولیه نظیر
اکنون رئیس جمهور از نقش فراوانی درتحولات سیاسی و اجتماعی کشور برخوردار است. وی با انتخاب وزرا، آنگونه که خود صلاح میداند، تصمیم گیری میکند و در بسیاری از مواقع نیز با استفاده از حق وتو، بر روند قانونگذاری کنگره تاثیر می گذارد. فرماندهی کل نیروهای مسلح و اداره دیپلماسی خارجی کاملاً در اختیار رئیس جمهور است و وی در صحنه بینالمللی راساً تصمیم میگیرد. بعلاوه با تاسیس تعداد زیادی وزارتخانه( کابینه ایالات متحده آمریکا ) و سازمانهای مستقل تحت نظر ستاد کارکنان ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا، وی و مشاورانش در مسائلی نظیر آموزش، اقتصاد، محیط زیست، منابع زیرزمینی و حمل ونقل دخالت میکند. درحالی که درسالیان نه چندان دور، این موضوعات در حوزه صلاحیت انحصاری دولتهای ایالتی بود.
حفاظت امنیتی از جان رئیسجمهور و خانوادهٔ رئیسجمهور و همچنین رئیسجمهورهای سابق ایالات متحدهٔ آمریکا و خانوادهشان بر عهدهٔ سرویس مخفی ایالات متحدهٔ امریکا است.[۳]
نشریه آلمانی فوکوس در مطلبی، 6 نوامبر را نقطه اوج پر هزینه ترین جنجال سیاسی تاریخچه آمریکا ارزیابی و خاطر نشان کرد که ایالات متحده همچنان در بن بست سیاسی قبل از انتخابات باقی خواهد ماند و هیچ یک از دو نامزد انتخاباتی آمریکا نمی توانند تغییری در این راستا ایجاد کنند.
/www.shafaf.irهر چه مقاومت می کنم حریفش نمی شوم. خیلی وقت است غلافش کرده ام. مدتها به بهانه درس و مشق دست به سرش کرده بودم و با خیال راحت نشسته بودم سرجایم. توی افکارم غرق بودم که یکهو محکم خواباند زیر گوشم و برق از چشمانم پراند. کلا قلم موجودی نیست که برای مدت زیادی ساکت بماند. همینقدر هم که طاقت آورد مرام کشم کرده بود. – جانم به لب رسید. جانت درآید مرا بردار کمی بنویس. مردم از بی کاری. صورتم را می مالم. عاقل اندر سفیه نگاهش می کنم. از پشت میز بلند می شود می روم پشت پنجره نگاهی به بیرون می اندازم. دوباره نگاهش می کنم: – توی این اوضاع حال نوشتن کجا بود؟ راجع به چی بنویسم؟ موضوع خوبی سراغ داری؟ – خوب مثل همیشه راجع به چیزهای مهم زندگی ات بنویس. – نه بابا؟ کشف جدید مبارک! پس بنویس: آی سی یو چیست؟ آی سی یو سالن بزرگی است پر از امید و ناامیدی، پر از خوف و رجا. جایی که از یک ثانیه بعد خبر نداری. جایی به باریکی یک مو. همان مویی که می گویند زندگی آدمی به آن بند است. جایی که باید همه وجودت را از پشت یک شیشه ببینی و اشک بریزی و اشک بریزی و … – ای بابا قرار شد طنز بنویم. اصلا ولش کن بیا راجع به یک چیز دیگر بنویسم. – مثلا چی؟ – روز معلم چطور است؟ – اولا حالا کو تا روز معلم. ثانیا توی نوشته های من هنوز هم معلم ها چون شمع می سوزند و نور می دهند. این حرفها دیگر مد نیست. الان معلم ها یا آنقدر باکیفیت هستند که هر کاری شان کنی اصلا نمی سوزند یا آن قدر بی کیفیت هستند که موقع سوختن فقط دود می کنند. آن تک و توک که سیستم نوررسانی شان هنوز فعال است هم هر جور شده به زور خاموش می کنند که همه یکدست شوند. – نمایشگاه کتاب چطور است؟ – موضوع خوبی است، ولی حیف است توی این حال و هوای من تلف شود. البته به شرطی که مثل نمایشگاه پارسال نباشد و الا حال و هوای من حیف است برای نوشتن آن تلف شود. یکهو فکری تو جوهرش جرقه می زند: – اردیبهشت چطور است؟ فکر بدی نیست. شاید بشود این قلم بی نوا را قری داد: اردیبهشت اگر زیباترین ماه سال نباشد جز زیباترین ماه های سال است. خیلی از کسانی که برای من عزیز هستند توی این ماه بدنیا آمده اند. توی اردیبهشت هیاهوی نوروز کنار می رود و زیبایی بهار با تمام وجود خودنمایی می کند. اردیبهشت ماهی است که حتی یک روز توی خانه ماندنش ازمایه ضرراست. اما وقتی پای آی سی یو در زندگی آدم باز شود… – ای بابا! نخواستیم اصلا طنز بنویسی. برو همان جا بنشین غصه ات را بخور. برو بابا برو…
http://tanznegar.comرئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با فرزند خود مهدی هاشمی در بیمارستان دی تهران دیدار کرد.
به
گزارش بوت نیوز به نقل از فارس، رقابت اوبامای دموکرات و رامنی جمهوریخواه
بر سر کرسی کاخ سفید صبح سهشنبه به وقت تهران در ایالتهای آمریکا آغاز
شده و تکلیف چهل و پنجمین رئیس جمهور آمریکا تا چهارشنبه مشخص خواهد شد
اما این انتخابات پر هزینه همواره با حاشیههایی همراه بوده است.
خبرگزاری فارس برخی از حاشیههای این انتخابات را در ادامه آورده است:
***
-- وقتی اوباما برای ماندن در کاخ سفید گریه میکند؛ رئیس جمهور آمریکا در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود در جمع مردم آیووا گفت: من به اینجا بازگشتم تا از شما بخواهیم به من کمک کنید تا آنجه که آغاز کردیم را به پایان برسانیم زیرا اینجا (آیووا) همانجایی است که حرکت ما برای تغییر آغاز شده است. درست همینجا.
-- کاخ سفید یک نفر!: طرفداران میت رامنی ساعاتی قبل از آغاز بکار حوزههای اخذ رای با مردم تماس میگرفتند و به آنها یادآوری میکردند که از انتخابات جا نمانند.
بولتن نیوز
اصول رفت و آمد در دوران عقد
از صراحت لهجه یا به اصلاح « رک بودن » و جملات ابهام آمیز بپرهیزید. بعضی از زوجین، از پر حرف بودن طرف مقابل گله می کنند و می گویند : که ایشان اصلاً مجال صحبت کردن به من را نمی دهد
دوران نامزدی دورانی است که چه بسا از شیرین ترین و به یاد ماندنی ترین روزهای تمام عمر هر زوجی محسوب می شود. ولی واقعا این دوران برای چه کاری پیش بینی شده است. وقت چه کاری است؟ چه کارهایی را باید در این دوران انجام داد و چه کارهایی را نه ؟!...
ملاقات و گفتگو و دیدار زوجین در این دوران نه تنها به آرامش روحی و ایجاد فضای مناسب برای شناخت بیشتر کمک می کند، بلکه مجال بیشتری را برای نزدیکی خانواده های دو طرف نیز فراهم می کند. بنابراین رعایت برخی نکات در ملاقات ها می تواند به مفید بودن آن کمک کند.
دیدارها
زوجین باید قبل از هر چیز، جهت قرار ملاقات ها با هم به توافق برسند. البته لازم است که خانواده ها را در جریان توافق خود قرار دهند.
چرا که خانواده عروس باید از زمان حضور دامادشان مطلع باشند تا آمادگی لازم جهت پذیرایی را داشته باشند و آقای داماد با عدم هماهنگی برنامه ها و احیاناً نامناسب بودن اوضاع ظاهری عروس خانم روبرو نمی شود. پس اعلام تلفنی قبل از به راه افتادن کاری بسیار به جاست.
وضع ظاهری
رسیدگی به وضع ظاهری داماد برای دیدار عروس خانم لازم است. پس آقایان اصلاح موهای سر، مرتب و تمیز بودن لباس و استفاده از عطر مورد علاقه عروس خانم را فراموش نکنند. عروس خانم هم بهتر است لباسی را بپوشد که به قول معروف بیشتر به او می آید و با آن از جذابیت بیشتری برخوردار می شود.
هدیه مناسب
خرید هدیه مناسب یا گل، برای عروس خانم سبب خشنودی او شده و این حلقه را محکم تر می کند. ولی اگر در شرایط خاصی قادر به تهیه آن نیستیم، حتماً به عروس خانم بگوییم « دلم می خواست هدیه ای برای شما تهیه کنم ولی فرصت مناسبی برای انتخاب آن پیدا نکردم. اما به محض شناخت سلیقه شما این کار را انجام خواهم داد.» به خاطر داشته باشید: همسری که زودتر از دیگری، از علایق و سلیقه های همسرش مطلع می شود، موفق تر است.
ولخرجی
اگر قرار است با همسر خود به گردش بروید، حتماً به اندازه کافی پول بردارید. چرا که در این دوران خانم ها به شدت نگران خست مردها هستند. در غیر این صورت عروس خانم با خود می گوید: "سالی که نکوست از بهارش پیداست."
چه بگوئیم؟
قبل از دیدار دو نفره، باید ملاقات با گفتگو و احوالپرسی با خانواده عروس یا داماد صورت گیرد، آن هم با عباراتی گرم و صمیمانه که حکایت از شدت علاقه؛ دیدار خانواده دارد.
تعریف کردن از یکدیگر، نوع رفتار، لباس و وضعیت ظاهری یکدیگر بر جذابیت این دیدار می افزاید. پس صرفه جویی نکنید و احساسات خود را به زبان بیاورید. بهتر است بیان این احساسات به زیباترین شکل موجود صورت گیرد. به طوری که زوجین یادآوری آن را برای سالیان دراز، قوت قلب خود قرار دهند. پس در این موضع، سکوت نمی تواند معنای خوبی داشته باشد. چرا که گاه سکوت کردن نشانه تردید داشتن تلقی می شود.
به خاطر داشته باشید که اگر یکی یا هر دوی شما کلاً فردی کم حرف و ساکت هستید، حتماً در اولین جلسه ملاقات این خصوصیت را بیان کنید تا سبب نگرانی طرف مقابل نشود. باید سعی شود گفتگوها در عین رسایی، گرمی و به جا بودن، با زبانی نرم و لین بیان شوند.
از صراحت لهجه یا به اصلاح « رک بودن » و جملات ابهام آمیز بپرهیزید. بعضی از زوجین، از پر حرف بودن طرف مقابل گله می کنند و می گویند : که ایشان اصلاً مجال صحبت کردن به من را نمی دهد. پس گفتگویی خوب است که به طور متناوب باشد، یعنی یکی گوینده باشد و دیگری سکوت کند و بر عکس.
نکته مهم دیگری که در این گفتگوها لازم بلکه اساسی است، رعایت صداقت است. دروغ گفتن از لطف کلام می کاهد و تداوم زندگی مشترک را به مخاطره می اندازد. اگر زوجین بدانند که دروغگویی تا چه حد مبنای زندگی مشترک را متزلزل می سازد، هرگز دروغ نمی گویند. در این پروسه به خاطر داشته باشید که همسرتان را آن طور که هست بپذیرید و با تحقیر او موجبات دروغگویی او را فراهم نکنید.
پرهیز از مقایسه همسر با دیگران
اگرچه مقایسه ها ممکن است بر اساس نیت خیر و به قصد اصلاح طرف مقابل انجام شود، اما بهتر است از روش های مناسب جهت تغییر و اصلاح فرد بهره گرفته شود.
پرهیز از طولانی شدن زیاد دوره عقد
یکی از مسائلی که گاه باعث می شود دوران عقد به ازدواج ختم نشود، طولانی شدن بیش از حد دوران عقد است. به ویژه وقتی که زوجین از تجربیات کمتری برخوردار باشند و عوامل تشدید کننده ای همچون مداخلات خانواده نیز در کار باشد. نگرانی، احساس بلاتکلیفی، تکدر خاطر دختر و خانواده او از وضعیت موجود و خدای ناکرده به هم خوردن نامزدی از عوارض عقد طولانی است.
محبت متقابل
وجود نگرش های غلط، یکی از موانع محبت است. مثلاً دیده می شود که برخی می گویند اگر به همسر خود محبت کنیم، سوءاستفاده می کند، توقعات او بالا می رود یا حساب نمی برد، لذا از اظهار محبت دریغ می کنند. مراد از محبت، محبت افراطی نیست و محبت به جا و به اندازه درهر زمان و برای هر کجا و درهر سن وسالی لازم است.
گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ
www.seemorgh.com/lifestyle
سن مناسب برای ازدواج
وقتی فرد از لحاظ جنسی و عقلی به سن ازدواج رسید در چنین شرایطی تاخیر در ازدواج باعث مجموعهای از اختلالات روحی و رفتاری میشود.
آیا شرایط جامعه کنونی این اجازه را به ما میدهد که سنت ازدواج را کاملا طبق آموزههای دینیمان، به هنگام اجرا کنیم؟ این پرسش را با دکتر محسن ایمانی، استاد دانشگاه تربیت مدرس درمیان گذاشتیم که از نظرتان میگذرد.
_ با توجه به اینکه رسیدن به سن ازدواج منوط به فراهم بودن شرایطی است که تحولات اجتماعی آنها را بهوجود میآورد و در تشکیل یک خانواده ایدهآل مؤثر است؛ مثلا تحصیلات زوجین، شغل مناسب و درآمد قابلقبول، آیا باز هم در چنین شرایطی میتوان بالا رفتن سن ازدواج را نگرانکننده دانست؟
اگر ما به مسئله از این زاویه نگاه کنیم که هرچیزی زمان و فصل معینی دارد و اگر از زمانش بگذرد شادابی و تازگی خود را از دست میدهد ازدواج هم همینطور است. چنانچه پیامآور اسلام میفرماید که هنگامی که دختران به سن رشد رسیدند مقدمات ازدواج ایشان را فراهم کنید والا مانند میوههای مانده بر درخت دچار آسیب میشوند.
ما باید جامعه و مناسبات اجتماعی را در جهت به سامان کردن امر ازدواج قرار دهیم نه اینکه به این مناسبات اجازه به تاخیر انداختن آن را بدهیم چون نیاز جنسی از نیازهای اولیه بشر است و سرکوب آن باعث یک مجموعه استرسها و فشارهای روانی میشود به همین خاطر باید به راهکارها و راهحلهای این معضل اندیشید. مثلا ازدواج را در دوران دانشجویی باید با حمایت اقتصادی خانوادهها و البته حمایت اساسی دولت ترویج کرد و باتوجه به پتانسیلهای فرد شرایط ازدواج را فراهم کنیم.
ثروتمندان نیز میتوانند به عنوان امری نیکو موجبات ازدواج جوانان را از طریق شایسته فراهم آورند نه اینکه بگوییم چون ازدواج نیازمند شرایطی مانند اشتغال و درآمد است آن را به تاخیر بیندازیم.
به تاخیر انداختن ازدواج آن هم برای مدت طولانی میتواند مشکلاتی را برای جامعه ایجاد کند که از آن جمله میتوان به روابط آسیبزای دختر و پسر اشاره کرد. اگر ازدواج به هنگام صورت گیرد میتواند آرامش را برای زوجین به ارمغان آورد و از ناهنجاریهای رفتاری مانند پرخاش و تندخویی جلوگیری کند.
_ آیا نمیتوان به بالا رفتن سن ازدواج کمی خوشبینانه نگریست و بلوغ کامل عقلی زوجین را از محاسن آن برشمرد؟
البته طبیعی است که با بالا رفتن سن ازدواج، رشد عقلی انسان بیشتر شود اما در همه موارد اینطور نیست. نکته مهم اینجاست که در کنار عقل، غرایز و عواطف نیز وجود دارد و عقل در کنار این دو عنصر است که رشد پیدا میکند و نمیتوان انتظار داشت که بدون تجربه مسائل احساسی و غریزی به کمال و بلوغ عقلی دست یابیم. امیر مؤمنان میفرماید: کسی که نفس خود را تهذیب نکند از عقل بهره شایسته نمیبرد. کسی که در برآوردن نیازهای غریزی خود دچار مشکل است، فرصت و توان پرداختن به مسائل عقلی را کمتر دارد، در حالی که اگر ما موجبات ازدواج جوانان را فراهم کنیم این زمان و فرصت میتواند صرف امور عقلی و همچنین رشد و بالندگی شود. البته لازمه ازدواج، رشد عقلی است و نمیتوان بلوغ جنسی را به تنهایی شرط ازدواج دانست اما تاخیر در ازدواج عامل بلوغ فکری نیست.
_ با توجه به مشکلات اقتصادی و وجود تورم آیا باز هم منطقی است که اینقدر جوانان را به ازدواج ترغیب کنیم؟
بله، هر اندازه هم که سن ازدواج بالا رود، باید جوانان را به ازدواج ترغیب کنیم. ما اگر همه فشار مالی تشکیل خانواده را بر دوش جوانان بگذاریم مسلما دشوار است اما باید روی کمکهای دولت و خیرین هم حساب کنیم؛ مانند همین طرح مسکن مهر و وام ازدواج که اکنون وجود دارد. طرح بازنشستگی پیش از موعد نیز میتواند به اشتغال جوانان کمک کند. همچنین خانوادهها میتوانند در حمایت مالی جوانان بکوشند. به عنوان مثال وقتی دختر و پسری در خانه پدرشان هستند، پدر متقبل خرج آنهاست، حال چه اشکال دارد که همین کمک بعد از ازدواج در اختیار آنان گذاشته شود تا بتوانند زندگی را اداره کنند. ما همانطور که برای حفظ سرمایههای ملی خود تلاش میکنیم باید برای بهبود زندگی جوانان که سرمایههای با ارزشتری هستند بکوشیم.
_ روانشناسان بالا رفتن سن ازدواج را چگونه بررسی میکنند؟
در روانشناسی مسئله تأمین نیازها، بحثی اساسی و جدی است. ما میگوییم اگر جوانی به بلوغ جنسی و همچنین رشد عقلانی رسیده باشد آمادگی ازدواج را دارد و اگر ما بتوانیم برای این فرد مقدمات ازدواج را فراهم کنیم گام مثبتی برداشتهایم. تاخیر در ازدواج موجبات افسردگی و استرسهای روانی را فراهم میکند.
_ چه زمانی بالا رفتن سن ازدواج بهعنوان یک آسیب اجتماعی مطرح میشود؟ درباره مصادیق آن توضیح بفرمایید.
وقتی فرد از لحاظ جنسی و عقلی به سن ازدواج رسید در چنین شرایطی تاخیر در ازدواج باعث مجموعهای از اختلالات روحی و رفتاری میشود. همین وسواس رفتاری باعث اختلال در انجام امور شغلی فرد میشود.
آسیب دیگر در بحث بالا رفتن سن ازدواج آن است که فرد درصدد بر میآید تا نیازهای خود را از طریق غیر اجتماع پسند ارضا کند، مانند مزاحمتهای خیابانی و روابط خارج از عرف و شرع در قالب دوستی که از مصادیق این معضل است؛ یا بسیاری از خشونتهای اجتماعی و همچنین خودکشیها ریشه در عدم ارضای نیازهای روحی و روانی در سایه ازدواج دارد.
پرخاشگریها هم نوعی از اختلالاتی هستند که از همین موضوع ناشی میشوند.
_ تحولات اجتماعی و سیاسی در ایران و همچنین گسترش رسانههای ارتباطات جمعی باعث شده جامعه تا حدودی یکدستی فرهنگی خود را از دست بدهد که این یکی از تبعات طبیعی دوران مدرنیته است. این امر موجب شده که جوانان در انتخاب فردی که با معیارهای فکری و اخلاقیشان همخوانی داشته باشد دچار مشکل یا نوعی وسواس شوند که این خود یکی از عوامل بهتاخیر افتادن سن ازدواج است. شما این بحث را چگونه تحلیل میکنید؟
جامعهشناسان از معضلی به نام جابهجایی فرهنگی سخن میگویند و آن هنگامی است که عنصر بیگانهای درون فرهنگ نفوذ کند که با سایر عناصر آن سنخیت ندارد. این امر باعث نوعی تضاد میشود. مثلا وقتی جوانی از الگوهای بیرون از جامعه تقلید میکند در جامعه خود با عدم پذیرش مواجه میشود. این احساس باعث سرخوردگی و ناراحتی در فرد میشود. ما باید جوانان را متقاعد کنیم که در فرهنگ خودی جویای هویت باشند نه فرهنگ بیگانه. در این صورت ما میتوانیم با اشاعه این فرهنگ جوانان را در انتخاب کمک کنیم.
_ عوامل افزایش سن ازدواج و راهبردهای کاهش آن چیست؟
نخست آنکه والدین نسبت به سن ازدواج نگرش واقعیتری داشته باشند و درصورت اعلام نیاز فرزندان واکنشی منطقی از خود نشان دهند. ایجاد اشتغال و مسکن نیز همانطور که گفته شد از اولویتهای بحث گسترش ازدواج بهنگام است.
کنار گذاشتن بهانههایی همچون تمام نشدن تحصیلات و سربازی نیز میتواند به تسریع ازدواج کمک کند. دولت نیز باید طرح سربازی در شهر وطن افراد را جدیتر دنبال کند.
خود فرد نیز با اصلاح نگرش نسبت به سن ازدواج باید این مسئله را در نظر بگیرد که در سن شادابی تشکیل خانواده دهد که بتواند با حوصله و انرژی بیشتری به تربیت فرزندان پرداخته و شکاف سنی بین نسلها را کاهش دهد. گذشته از همه اینها، ازدواج در اسلام امری واجب و پسندیده بر شمرده شده است.
گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ
www.seemorgh.com/lifestyle
چگونه بهترین همسر را برای آینده انتخاب کنیم ؟
اگر عشق حقیقی خود را پیدا نکـرده ایـد، یا اگر در ایـن بـاره مطـمئن نیستیـد، دراین مقاله میخواهیم به شما کمک کنیم که چطور آن شریک زندگی خاص و ویژه را از آنِ خود کنید
خیلی از شما به دنبال عشق حقیقی هستید. خیـلیهای دیـگرتان هم فکر میکنید که عشق واقعی خود را پـیدا کـرده اید. امـا خیـلیها هم هستنـد کـه در رابـطههایی به سر میبرند که چندان برایشان خوب نیسـت اما فکر میکنند هر عشقی بهتر از بی عشق بودن است.
اگر عشق حقیقی خود را پیدا نکـرده ایـد، یا اگر در ایـن بـاره مطـمئن نیستیـد، دراین مقاله میخواهیم به شما کمک کنیم که چطور آن شریک زندگی خاص و ویژه را از آنِ خود کنید و اگر به خاطر ترس از تنهایی در یک رابطه بد مانده اید، باید بدانید که چیزهای بدتر از تنهایی هم وجود دارد، مثل از دست دادن احترام خود، از دست دادن اعتماد به نفس، و ارزشمندی خود. وقتی این سه چیز را از دست بدهید، در خطر از دست دادن میل و خلاقیت لازم برای درک اهداف زندگی، کنار از رسیدن به آنها، خواهید بود.
کشش جنسی احمقانه عشق واقعی نیست
خیلی از آهنگها، فیلمها، کتابها تصویری تحریف شده از عشق حقیقی نشان میدهند. آنها شما را مجاب میکنند که باور کنید میتوانید در نگاه اول عاشق شوید، قلبتان عاشقانه بتپد، کف دستانتان عرق کند، و همه فکر و ذکرتان مملو از فردی شود که ناگهان دلتان را دزدیده است. درست است، این اتفاق میافتد. اما عشق واقعی نیست. این فقط یک کشش جنسی احمقانه که ممکن است نسبت به هر کسی که فرومونها را در مغزتان فعال کند پیدا کنید.
فرومونها وقتی بدن ما در بدن فرد دیگری وجود یک DNA خاص را کشف میکند، تولید میشوند. بدن ما این DNA را در بدن شخصی دیگر از بوی او کشف میکند. اما کشش احمقانه جنسی که به واسطه این فرومونها پدید میآید، فقط نشاندهنده یک چیز میتواند باشد: این دو نفر که چنین اتفاقی را تجربه میکنند میتوانند از نظر زنتیکی جفت خوبی برای هم باشند، یعنی ترکیب DNA آنها یک نوزاد سالم تولید خواهد کرد. آنچه که فرومونها به آن توجهی ندارند این است که آیا این دو نفر از نظر شخصیتی هم جفت خوبی برای هم هستند یااینکه میتوانند همدیگر را عاشق کنند یا نه.
یک مشکل بزرگ کشش احمقانه جنسی این است که این کشش معمولاً شما را مجبور به انجام کارهایی میکند که قبلاً اصلاً فکر انجام دادن آن را هم نمی کردید. این کشش باعث میشود کارهای خجالت آوری انجام دهید. دروغ، فریب، دزدی یا حتی کشتن دیگران یا خودتان. این کشش احمقانه جنسی بود که باعث شد رومئو و ژولیت وقتی فهمیدند که دیگر نمی توانند به این عشق مسموم خود ادامه دهند، خود را کشته و به زندگی خود پایان دهند.
یکی دیگر از مشکلات کشش احمقانه جنسی این است که بادوام و ماندگار نیست. اما گاهی اوقات این روابط پرآشوب چندین سال به طول میانجامد، خیلی پس ازاینکه این کشش جنسی دیگر مرده و از بین رفته است. شاید این زوجها به عبث امیدوارند که یک روز شعله عشقشان دوباره زبانه کشد. یا شاید هم تصور میکنند سرنوشت این بوده که چون بهترین هوس و بزرگترین درد را باهم تجربه کردهاند باید با هم بمانند.
اما عشق حقیقی بدون هیچگونه کشش جنسی احمقانه ایجاد میشود. اما، حتی بالاترین کشش جنسی هم اگر بدون عشق واقعی باشد، بی فرجام خواهد بود. تصور من این است که برای برنده شدن در این مسابقه، باید به دنبال ترکیب این کشش جنسی و عشق حقیقی باشید که شانس زیادی میخواهد. اما من که تابه حال به چنین موردی در زندگی حقیقی برخورد نکرده ام و فقط در فیلمها و آهنگها در مورد آن دیده و شنیده ام.
حس مسئولیت و حمایت نشانه عشق واقعی است
اگر کشش جنسی عشق واقعی نباشد، پس عشق واقعی چیست؟
یکی از نشانههای عشق واقعی میل به حمایت و نگهداری از فرد مقابل، شاد کردن و کمک به موفقیت اوست. این با کشش جنسی که فقط به دنبال مجبور کردن فرد مقابل به ایجاد حس لذت و رضایت در شماست، خیلی فرق دارد. وقتی شما واقعا و حقیقتاً کسی را دوست داشته باشید، به هیچ وجه او را مجبور نخواهید کرد که دوستتان داشته باشد. البته، دوست دارید که آنها هم شما را دوست داشته باشند اما اگر آنها کس دیگری را بخواهند، شما او را رها میکنید چون دوست دارید که همیشه شاد و خوشبخت باشند. شما از تصمیمات مهم آنها در زندگی حمایت میکنید حتی اگر با آنها هم عقیده نباشید.
اما اگر فقط این بود، باید ما با همه دوستان نزدیکمان عشق حقیقی داشته باشیم. به همین دلیل میگویم به کمی کشش هم نیاز است. الیبته این کشش شباهتی به کشش جنسی که گفتیم ندارد اما برای شروع یک رابطه عاشقانه و رمانتیک کافی است. قلبتان از سینه بیرون نمی زند اما همراهی با این فرد به شما آرامش میدهد. وقتی با او هستید زمان خیلی خوب و خوشایند برایتان میگذرد و گاهی اوقات خیلی هم با هم خوش میگذرانید.
هرچه شما دو نفر همدیگر را بیشتر بشناسید، حس مسئولیت و حمایت طرف مقابلتان برای شما بیشتر میشود. در این صورت، اگر این احساس دوطرفه باشد، شما دو نفر میتوانید تدریجاً یک عشق بسیار عمیق و غنی پرورش دهید که بسیار لذت بخش تر و رمانتیک تر از هر کشش جنسی است.
افراد متفاوت و مخالف با شما ممکن است شما را به خود جلب کنند اما یار و معشوق حقیقی شما نیستند.
یار و معشوق حقیقی کسی است که عشق واقعی شما و بهترین دوستتان است. اگر به دنبال معشوق حقیقی خود هستید، نباید کسی را انتخاب کنید که خیلی از شما متفاوت باشد. یک ضرب المثل است که میگوید، افراد متضاد همدیگر را جذب میکنند اما با هم ازدواج نمی کنند. متاسفانه خیلی از این متضادها با هم ازدواج میکنند و آخرسر میفهمند که زندگی زناشویی بسیار بدی دارند. گرچه یعضی از زوجها به مرور زمان یاد میگیرند که تفاوتهای همدیگر را تحمل کنند، اما وقتی با کسی زندگی کنید که علایق، ارزشها، مشغولیات و سرگرمیهای مشترکی داشته باشید و از چیزهای مشترکی لذت ببرید، زندگی بسیار لذتبخش تر خواهد بود. فقط در این حال است که شریک زندگیتان همان معشوق واقعی و حقیقیتان خواهد بود.
هیجان اولیه تفاوتهای زیاد، سرانجام وقتی ماهها تبدیل به سالها میشوند رنگ و بوی خود را از دست میدهد و شما مدام به این فکر خواهید کرد که چه میشد اگر طرف مقابلتان حرف شما را درک میکرد یا حداقل همیشه با حرفهای شما مخالف نبود. درنتیجه هر چه زمان جلوتر میرود شما وقت کمتری را با هم سپری میکنید و آخر کار محبور میشوید یا از هم جدا شوید یا شما یا طرق مقابلتان از بیخ و بن عقاید و علایق خود را عوض کند.
وقتی آن احساسات خوب اولیه از بین میرود، شما دو نفر به خاطر وجود بچه یا کار یا عادت یا حرف مردم یا حتی ترس از اینکه شاید چیز بهتری به دست نیاورید هنوز هم کنار هم میمانید. اما هیچوقت برای شما دیر نیست. ماندن با کسی که دوستش ندارید، یا فکر میکنید معشوق واقعی شما نیست، شانس حداقل چهار نفر را برای خوشبختی از بین میبرد: شما، همسرتان، و دو نفر دیگر در جهان که میتوانند معشوق واقعی شما یا همسرتان باشند. تاثیرات منفی یک رابطه بد به اعضای خانواده شما، دوستانتان، همکارانتان، و اطرافیانتان منتقل میشود و همه باید از گلایهها، دعواها، و جنجالهای همیشگی شما در عذاب باشند.
صبر و گذشت نشانههای عشق واقعی هستند
وقتی یک نفر واقعاً شما را دوست داشته باشد، صبر و گذشت زیادی را دربرابر بی دقتیها یا رفتارهای زشت و بی ادبانه شما شنان خواهد داد. اما نباید از این قضیه سوء استفاده کنید. اگر چنین کاری کنید، یک نشانه مسلم از این است که شما واقعاً طرف مقابلتان را دوست ندارید. زوجهایی که واقعاً همدیگر را دوست داشته باشند وقتی میفهمند که احساسات طرف مقابلشان را جریحه دار کردهاند، واقعاً ناراحت و پشیمان میشوند.
هیچوقت عشقتان را فقط محض آزمایش کردن، آزمایش نکنید. ببینید وقتی جای آن طرف باشید واقعاً چه احساسی خواهید داشت؟ آیا او به نیازهای شما توجه دارد؟ شما چه؟ به نیازهای او توجه میکنید؟ آیا دادنها و گرفتنها در رابطه به یک میزان است یا همه چیز یک طرفه است؟ آیا اکثر اوقات به هم نگاه میکنید، همدیگر را ناز و نوازش میکنید یا به چشمان هم خیره میشوید؟
خودتان را در کنار همسرتان در ۲۰ سال آینده تجسم کنید. آیا آن تصویر قلبتان را مملو از ترس میکند یا از تصور آن لبخند میزنید؟ اگر همسرتان بیشتر از اینکه از شما انتقاد کند، شما را تحسین میکند مطمئناً از تجسم آن تصویر لبخند روی لبانتان میآید. هیچکس دوست ندارد با یک منتقد زندگی کند، حتی اگر روزی عاشق این فرد بوده باشید.
دوستی به علاوه کشش جنسی بهترین نشانه عشق حقیقی است
عشق واقعی دوستی به اضافه کشش جنسی است. اگر شما از گذراندن هر لحظه از زندگیتان در کنار همسرتان لذت میبرید، پس او بهترین دوست شماست. این نوع رابطه اعتماد به نفس و عزت نفس شما را بالا میبرد و به شما برای رسیدن به بالاترین درجه کمال کمک میکند. درعوض، شما هم به طرف مقابلتان کمک میکنید که به این چیزها دست پیدا کند. وقتی هر دو شما عشق واقعی را احساس کنید، دیگر میتوانید هر کاری را در کنار هم انجام دهید
گردآوری:گروه سبک زندگی سیمرغ
www.seemorgh.com/lifestyle
منبع:pezeshkan.org
ضمیر ناهشیار مسئول بخش بزرگی از پیامدها و سبب همه تکرارها در زندگی انسان است. ما بر اساس برنامههای ثبت شده در ضمیر ناهشیار خود عمل میکنیم. در هر مرحلهای که باشید میتوانید به آنچه میخواهید دست یابید و هدف ما از این کتاب نیز بیان چگونگی انجام این عمل است.اما همین جا باید یک نکته را برای خود مشخص کنیم که هر وقت تصمیم به تغییر بگیریم با مقاومت روبرو میشویم بعبارت دیگر کمربندها را محکم ببندید.
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، شکلگیری الگوهای رفتاری: بلافاصله پس از تولد، الگوهای رفتاری شروع به شکلگیری میکنند پس بسیار محکم و جاافتاده هستند. بخش کوچکی از الگوهای انسان در زندگی هشیارانه و بخش اعظم آن ناهشیار بوده و بازتاب آموختههای او از والدین است.
همیشه از خود به خوبی یاد کنید و زندگی را بطور دلخواه تصور کنید. کتابهایی را که در زمینه موفقیت نوشته شدهاند با دقت بخوانید. بهتر است الگوهای رفتاری دلخواه را روِی کاغذ بیاورید تا این الگوها برای شما بصورت یک انتخاب آگاهانه درآیند.
تصویر ذهنی از خویشتن: منشا تمام افکار و حرکات ما چگونه دیدن خویشتن است. بنابراین تصویر ذهنی ما تعیین میکند که – دنیا را تا چه اندازه دوست داریم و چقدر مایل به زندگی در آن هستیم- دقیقا چه اندازه در زندگی موفق خواهیم بود.
از اینرو است که دکتر ماکسول مالتز مینویسد:« هدف تمام رواندرمانیها تغییر تصویریست که فرد از خویشتن دارد.»
اولین گام بسوی یک پیشرفت گسترده برای کسب نتایج مطلوب، تغییر نوع تفکر و بیان ما در رابطه با خویشتن است. خود محور بودن و خود دوستداری دو مقوله جداگانهاند. معنی خود دوستداری سالم اینست که ما اصراری برای توجیه خود و دیگران نداشته باشیم ما باید بتوانیم از انجام هر کاری که به کیفیت و زیبایی زندگیمان میافزاید احساس راحتی کنیم. مردم موفق همیشه از واژههای تشکرآمیز استفاده میکنند زیرا به این نتیجه رسیدهاند که باید قدر ارزشهای خود را بدانند. دیگران با همان رفتاری را دارند که ما با خود با خویشتن داریم.
ارزش انسان: شما سزاوار عشق و احترام هستید تنها به این خاطر که شما، شما هستید. ارزشهای خود را بشناسید و مرتب برای خود خاطرنشان کنید که سزاوار بهترین رفتارها هستید. اگر تصویر ذهنی ما از خویشتن ناسالم باشد همواره درون خود زمزمهی « من لیاقت ندارم» را میشنویم و این نگرش باعث میشود که شادیها را بگونهای ناهشیار پس بزنیم.
نشانههای رفتاری یک تصویر ذهنی ناسالم:
۱) حسادت
۲) منفی صحبت کردن درباره خود
۳) احساس گناه
۴) ناتوانی در ادای تعارفات کلامی
۵) عدم پذیرش تعارفات کلامی
۶) اهمیت ندادن به نیازهای خویش
۷) سوال نکردن در مورد خواستههای خود
۸ ) ضعف مزاجی پایدار
۹) مقایسه خود با دیگران
۱۰) انتقاد از دیگران
۱۱) ناتوانی در پذیرفتن و لذت بردن از عواطف و محبت دیگران
۱۲) ناتوانی در بیان عواطف
۱۳) محروم ساختن بیدلیل خود از رفاه و آسایش و …
تندرستی:
بیماری اغلب نتیجه تعارضات درونی حل نشده است که دیر یا زود در جسم نمودار میشود. برای سالم بودن و انرژی داشتن لازم است که هیجانات مثبت خود را حفظ کنیم، به بیان احساسات خود بپردازیم و خود را سزاوار سلامتی و تندرستی بدانیم. از همینجا و همین لحظه خود را بپذیرید و افکار شاد و سلامت داشته باشید.
درد:
درد، انسان را به تامل و تغییر جهت ما وامیدارد. همانند درد جسمانی، اگر با درد عاطفی نیز برخوردی احمقانه داشته باشیم، ضربهها همچنان ادامه خواهند یافت. این آسیبها تا زمانی که در نگرش خود تغییری ایجاد نکنیم همچنان ادامه خواهند یافت.
ما جزئی از دنیای روزمره خود هستیم: ما به بخشی از محیط بلافصل خود تبدیل میشویم و هیچکس نسبت به تاثیرات محیط، دوستان، خانواده، کتاب و … مصونیت ندارد پس اگر برای تغییر زندگی خود مصمم هستید، برای تغییر محیط خود نیز مصمم شوید.
ثروت:
فقر نتیجه تفکر فقیرانه است اگر ثروت میخواهید نوع تفکر خود را عوض کنید. در زندگی همان چیزی را بدست میآوریم که انتظارش را داریم.
برای پول درآوردن یا جمع کردن آن، باید بتوانید با آن راحت باشید اگر ایتگونه نباشید هشیارانه یا ناهشیارانه ترتیب از دست دادن آن را خواهید داد.
برای ثروتمند بودن باید بتوانید نسبت به ثروتمندان دیگر احساس خوب و مثبتی داشته باشید هر کسی باید بپذیرد که ارزش کمک گرفتن دارد، زیرا توانایی شما برای پذیرش کمک دیگران تعیین کننده توانایی شما برای کسب ثروت است.
اگر بیش از اندازه به پول وابسته هستید پول درآوردن و نگه داشتن آن برایتان دشوار خواهد بود
اگر قبول موفقیت برای شما تشویش و ناراحتی به همراه آورد همیشه خود را دور از موفقیت نگه خواهید داشت.
فقر ربطی به معنویت ندارد، ثروت و بینیازی نشانه توازن فرد است.
نکانی برای بهبود وضعیت مالی:
۱) اول پول پسانداز کنید، بعد خرج کنید
۲)نگرشهای ثروتمندان را بررسی کنید
۳) به خود خاطر نشان کنید که شایسته ثروت هستید
۴) نقشه بریزید و اهداف خود را مشخص کنید
۵) پدر و مادر، اوضاع جوی، اقتصاد، دولت و … را به خاطر حال و روزتان سرزنش نکنید.
فصل دوم
در حال زندگی کنید: زمان واقعا وجود ندارد. این لحظه تنها زمانی است که در اختیار داریم از این لحظه چیزی بسازید. زیستن در زمان حال یعنی که ما از هر کاری که در حال انجام آن هستیم بخاطر خود آن لذت ببریم و نه اینکه صرفا بدنبال هدف نهایی آن باشیم.
انتظار:
زندگی را در زمان حال بگذران و نفست را به خاطر اتفاقات آینده در سینه حبس نکن. وقتی منتظر وقوع چیزی هستید خود را با کار دیگری مشغول کنید. با رها کردن موقعیت به حال خود، نتایج را تسریع کنید.
بخشندگی:
کینهورزی یکی از اصلیترین علل بیماریهاست. سرزنش کردن دیگران هیچ ثمری برای ما ندارد و چیزی را تغییر نمیدهد. سرزنش خود و دیگران تنها ما را از پرداختن به مسئله اصلی که باید انجام دهیم باز میدارد. انتخاب با ماست که مهار زندگی خود را بدست گیریم و در حال زندگی کنیم یا خود را در لجاجتها و پریشانیهای گذشته زنجیر کنیم.
مقابله با افسردگی:
آیا احمقانه نیست تمام نگرانیهای ۲۵ سال آتی را با خود حمل کنیم و تازه متعجب باشیم که چرا زندگی اینگونه دشوار است؟ ما را برای بیست و چهار ساعت زندگی امروز طراحی کردهاند و نه بیشتر. نگرانی امروز برای مشکلات فردا دردی از ما دوا نخواهد کرد.
شوخی:
ما اغلب وقتی مریض میشویم که خود و زندگی را بیش از اندازه جدی میگیریم. آنچه برای سالم ماندن بدن نیاز داریم، خندیدن است. بیایید گاه و بیگاه برای خود خاطرنشان کنیم که ما انسان هستیم و مانند تمام انسانهای دیگر ممکن است کارهای احمقانه از ما سر بزند. اگر توقع شما بیعیب و نقص بودن و کمال است به این سیاره تعلق ندارید. زندگی آنقدرها جدی نیست بیایید شوخی را جدیتر بگیریم.
فصل سوم:
ما به طرف اندیشههای غالب خود کشیده میشویم:
اصل از این قرار است:« به هر چیزی که فکر کنی به طرفش کشیده میشوی» حتی اگر آن افکار دلخواهمان نباشند. علت اینست که مسیر حرکت ذهن همیشه بسوی هر چیز است و نه در جهت گریز از آن. تفکر مثبت سازنده است، به آنچه میخواهید فکر کنید.
ضمیر ناهشیار:
بیایید بپذیریم که ما هر روز از طریق افکار خود برنامههای تازهای به ضمیر ناهشیار خود میدهیم.پس مواظب افکارمان باشیم. هدف خود را «بهدست آمده» تصور کنید تا ضمیر ناهشیار شما ترتیب رسیدن به آن را فراهم کند.
تخیل:
هر چه تخیل شما رشد یافتهتر باشد یادآوری و حل مسائل برایتان آسانتر است. تخیل خود را مانند جسم خود پرورش دهید. همه چیز از رویا آغاز میشود. حامی رویای خود باشید. در ترانهای آمده است « اگر هرگز رویایی نداشتهاید، پس هیچوقت همرویایی که به حقیقت پیوسته باشد نخواهید داشت.»
تمرین ذهنی:
ارزش اساسی تمرین ذهنی در این است که ما را قادر به ارائه الگوهایی از عملکرد کامل و بدون نقص به سلولهای مغزیمان میکند. ما در تخیل مرتکب اشتباه نمیشویم. در هر حال قبل از هر چیز زمانی را به انجام بیعیب و نقص عملی که میخواهید انجام دهید، در ذهن خود بپردازید.
قانون جذب:
ذهن انسان شبیه یک آهنرباست و هر چه را به آن فکر کند بطرف خود میکشد. به خواستههای خود فکر کنید تا به آنها دست یابید. البته استفاده از نیروی فکر جایگزینی برای عمل نیست، بلکه استفاده صحیح از ذهن ما را قادر میسازد که با سهولت و سرعت بیشتر به اهداف خود دست پیدا کنیم.
ترس:
با تعمیم این اصل به اصل تازهای میرسیم با نام «ترس از دست دادن». وقتی بیم از دست دادن چیزی را داریم، خود را مستعد از دست دادن آن میکنیم.
اصل از این قرار است:« بر آنچه که دارید تمرکز کنید، از داشتن آن لذت ببرید و نگران از دست دادنش نباشید» اگر بر این باور باشیم که با از دست دادن چیزی یا کسی زندگی ما رو به نابودی خواهد گذاشت آنگاه چه بسا جهان تصمیم بگیرد به ما اثبات کند که بدون آن چیز یا آن کس هم قادر به زندگی خواهیم بود. ترس از دست دادن، زیستن در زمان حال نیست، زیستن در آینده است.
فرار از ترسها:
اصل شگفتانگیز دیگر آن است که غالبا وقتی ما شهامت مواجهه با مشکلات را پیدا میکنیم آنها ناپدید میشوند و دیگر نیازی به رودررو شدن با آنها باقی نمیماند.
قدرت واژهها:
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، هرچه بر زبان بیاورید همان را بدست خواهید آورد چون همین کلمات سازنده نگرش ما هستند اگر مصمم به شاد زیستن هستید باید درباره خود مثبت سخن بگویید. بیان مثبت به ما اجازه میدهد که به گزینش شایسته و نشاندن آنها در ضمیر خود بپردازیم و از این رهگذر عملکرد و احساس بهتری داشته باشیم. اصولی که باید در هنگام بیان مثبت رعایت شود:
۱- ذهن همیشه به طرف آنچه میاندیشیم حرکت میکند، پس اگر بیان شما اینگونه باشد که « من مریض نیستم» نتایج دلخواه شما عایدتان نخواهد شد.
۲- با گفتن و نوشتن یک بیان مثبت میتوان تاثیر آن را دو چندان کرد چون بدین ترتیب حواس فیزیکی بیشتری درگیر شده و تاثیر عمیقتری میگذارد.
۳- تکرار این جملات لازم و مهم است. برای بازسازی نظام عقایدی که بیست سال مدافع آن بودهایم مسلما به پافشاری و اصرار نیاز است.
شکرگزاری: وقتی سپاسگزار نعمتهای خود هستیم مرکز توجه خود را بر خواستههای مطلوب خود قرار میدهیم. وقتی زندگی خود را سرشار از مواهب الهی بدانیم و آنچه که اکنون در اختیار داریم معترف باشیم سبب جاری گشتن سیلی از مواهب تازه به زندگی خود میشویم.
فصل چهارم:
اهداف:
هدف آن چیزی است که ما را همیشه در حرکت نگه میدارد. هدف داشتن جزئی از طبیعت ماست و صرف هدف داشتن به مراتب مهمتر از ماهیت آن هدف است. چون مهمترین چیز رسیدن به هدف نیست بلکه یاد گرفتن و رشد کردن در خلال راه است.
قانون نتایج افزوده اصلی است که با اطمینان به ما میگوید:« علاوه بر خود هدف اصلی، نتایج بسیاری عاید شما خواهد شد.»
هنگام برنامهریزی برای هدف لازم است نحوه عملکرد هر چیز را در این سیاره به خاطر بسپاریم، هیچ چیز در خط مستقیم حرکت نمیکند و هیچ هدفی مستقیم بدست نمیآید بلکه تصحیح مداوم و پیوسته راه رسیدن به هدف است.
هدفهای خود را بر روی کاغذ بیاورید. مسلما تهیه لیست تنها کاری نیست که باید انجام شود، اما این لیست، طریقه و ساختاری برای دستیابی به اهداف زندگی در اختیار ما قرار میدهد.
محدودیتها:
تنها چیزی که موفقیت ما را محدود میسازد تفکریست که به ما میگوید: «نمیتوانی موفق شوی». با هر محدودیتی که برای خود قرار میدهیم، مسئولیتی تازه برای خود ایجاد میکنیم. دور ریختن برچسبهایی که به خود آویزان کردهایم نخستین گام بسوی خوب زیستن است.
مشکلات: ما پیوسته با موقعیتهای بزرگی روبرو میشویم که زیرکانه خود را در غالب مشکلات لاینحل از ما پنهان میکنند. مشکلات بخشی از میراث فرهنگ جهان هستند که ما را برای رهایی از خود بسوی یادگیری و تجربه میرانند و ذهن ما را وسعت میبخشند.
اشتباهات: اشتباهات واقعا اشتباه نیستند، بیایید در هر موردی انتظار خطا از خود داشته باشیم و آنها را بعنوان بخشی از فرآیند یادگیری بپذیریم. از آن گذشته اگر تا این اندازه در برابر خود جدی و خشک نباشیم زندگی کردن با اشتباهات بسیار، بسیار آسانتر خواهد بود. شکست خوردن هرگز مایه شرمساری نیست، شرمساری تنها از تلاش نکردن است.
قانون کاشت و برداشت:
با تو همانگونه رفتار خواهد شد که تو با دیگران رفتار کردهای. هرچه بکاری همان را پس میگیری. جهان هستی منصف و عادل است، برداشت امروز ما از زندگی حاصل کشتههای دیروز ماست.
ریسک:
رسیدن به هر هدفی، همیشه مستلزم قبول خطر است. چاشنی زندگی دست زدن به کارهای تازه و خلق تازهها از جوهر خویشتن است. بیخطری نیروی حیات را خفه میکند.
تعهد:
وقتی ما بر خود مسلط میشویم اتفاق جالبی میافتد، بدین معنی که اغلب همان تعهد کافیست. به بیان دیگر وقتی ما حاضر میشویم هر بهایی را برای رسیدن به هدف خود بپردازیم عموما دیگر نیازی به پرداخت آن پیش نمیآید.
تلاش:
ما نیاز به تلاش داریم زیرا طبیعت ما آنرا «طلب» میکند. زیرا تلاش، امتیاز و اشتیاق انسان برای یادگیری،خودآزمایی، آزمایش و تجربه است. اشتباه اغلب مردم اینجاست که تنها برای رسیدن به اهداف نهایی کار میکنند و نه برای لذت از کار کردن و به همین خاطر است که وقتی به اهداف مورد نظر خود نمیرسند دچار یاس و افسردگی میشوند.
اوضاع وقتی بهتر میشود که ما بهتر شویم همه چیز زمانی تغییر میکند که ما تغییر کرده باشیم و نه قبل از آن.
تمام توان خود را به کار بگیرید:
وقتی فلسفه فردی شما این باشد که « من تمام تلاش خود را خواهم کرد صرف نظر از اینکه …» آنوقت است که همیشه میتوانید سرافرازانه بر عقاید خود بایستید. شکست آسیب میرساند اما این آسیب زمانی شدیدتر است که بدانیم حداکثر تلاش خود را بهکار نبردهایم.
پایان شب سیه: زندگی اینگونه است، همیشه سردترین و تاریکترین لحظهها درست قبل از سپیده است، اما اگر خود را از سقوط و نومیدی حفظ کنیم پاداشها به زودی سرازیر میشوند.
پافشاری:
پافشاری یک راز است، رازی که انسانهای موفق بخوبی از آن آگاهند. اینان میدانند که این راز عامل اصلی پیروزی است اما بازندگان پافشاری را به منزلهی نوعی « تلاش اضافی» بیمورد تلقی میکنند ( البته پافشاری را با کلهشقی نباید اشتباه گرفت)
درخواست کردن: درس اول چگونه رسیدن به هر خواستهای، درخواست کردن آن است. به چندین دلیل عمده زیر مطرح کردن خواستهها حائز اهمیت است:
۱- درخواست کردن نشانه اعتمادبهنفس و ارزش قائل بودن برای خود است و این برای سلامت مهم است.
۲- اولین قدم منطقی برای تفهیم خواستههای خود به دیگران است زیرا هیچکس قادر به خواندن ذهن ما نیست
۳- برای دیگران هم لذت کمک کردن به ما را در بردارد.
و اگر کسی به شما جواب منفی دهد به معنی لیاقت نداشتن شما نیست بلکه تنها بدین معنی است که ایدههای شما با ایدههای آن شخص جفت نمیشود.
دلایل و نتایج:
اگر زندگی دلخواه خود را ندارید، اگر واقعا کار دلخواه خود را انجام نمیدهید هیچ عذری برای توجیه آن پذیرفته نیست. میزان لذتی که از زندگی میبریم با میزان سرزنش اوضاع و احوال نسبت معکوس دارد.
فصل پنجم:
نیاز به زمان: طبیعت همیشه نیازمند زمان است. بلوط یکشبه بزرگ نمیشود، رشد و تکامل ما نیز چنین است. بنا کردن اعتماد، پرورش یک بدن سالم، یک تجارت سودآور همه و همه نیازمند زمان است.
استراحت:
طبیعت گاهبهگاه به استراحت و آسودگی نیاز دارد. ما نیز به فراغت، به استراحت، به مرور، به تامل و به بودن نیازمندیم.
از کودکان بیاموزیم: وقت خود را با بچهها بگذرانید و چیزهای بیشتری در مورد خندیدن، کنجکاوی، پذیرفتن، اعتماد، اراده و تصور خلاق از آنها بیاموزید، بچهها برای آموزش ما آمدهاند.
فعالیت بیوقفه:
مادامی که در حرکت هستیم وقتی برای نگران شدن نداریم بهاینترتیب از ضعف وحشتناکی که ناشی از تعبیر و تفسیرهای شخصی شخصی است اجتناب کردهایم. رمز شادی و تکامل در فعالیت است.
اگر استفاده نکنید، از دستش میدهید:
جهان هستی پیوسته ما را ترغیب به مشغول ماندن میکند. قانون بهرهبرداری قانونی شگفتانگیز است. ما را به حرکت وامیدارد و وقتی میتوانیم آنچه را داریم برای خود نگه داریم که از آن حداکثر استفاده را ببریم.
آسوده باشید و امور را به حال خود واگذارید:
از دیدگاه علمی، وقتی ما آسوده هستیم ریتم مغزی حرکتی آرامتر به خود میگیرد یعنی امواج آلفا را نشان میدهد و در این حالت است که انسان توانایی و خلاقیت بسیار بیشتری از خود نشان میدهد و نتایج مطلوب به سهولت به بار میآیند.
عدم وابستگی:
برای رسیدگی به اهداف خود بکوشید اما زندانی این اهداف نباشید ما برای بدست آوردن بعضی چیزها لازم است قادر باشیم بدون آنها زندگی کنیم.
تغییر: جز تغییر هیچ چیز دوام نمیآورد. با این همه بهنظر میرسد که ما گاه این قانون را فراموش میکنیم و یاسها رنجهای فراوانی را بیجهت به خود تحمیل میکنیم.
کنارگذاری:
برای خلق یک جریان سالم، تمام چیزهایی را که نمیخواهید، استفاده نمیکنید یا نیاز ندارید رها کنید. جدا از احساساتی که بدین ترتیب آشکارا به مرحلهای از تعالی میرسند ناگهان میبینید که مانند یک آهنربا چیزهای تازهتری را به خود جذب میکنید.
ما واقعا چقدر میدانیم ؟!:
اگر مصمم هستید که قبل از استفاده کردن از هر چیزی ابتدا آنرا درک کنید باید مدتها انتظار بکشید. تجربه به من ثابت کرده است اگر آنچه را داریم بپذیریم و از آن استفاده کنیم بیشترین لطف را به خود کردهایم. بگذارید دیگران وقت خود را به توجیه مسائل بگذرانند بیایید دنبال نتیجه گرفتن باشیم.
زندگی بیارزش است مگر آنکه شما به آن ارزش دهید: زندگی کسالتبار نیست بلکه کسالت در مردمی است که از پشت عینکهای کثیف و تیره به دنیای خود نگاه میکنند. تا این لحظه هرچقدر هم از زیباییها لذت برده باشید امروز میتوانید تصمیم بگیرید که بیشتر لذت ببرید. امروز زمان انتخاب است، امروز و هر روز.
فصل ششم
امروز مهم است: هرجا که هستید همانجا نقطهی آغاز است، تلاش بیشتر امروز، سازندهی فردای متفاوت شماست.
« یک درخت هر چقدر هم که بزرگ باشد با یک دانه آغاز میشود، طولانیترین سفرها با اولین قدم »
«لائوتسه»
منبع : خلاصه کتاب ” راز شاد زیستن”
www.pezeshk.us
مهم ترین علت اختلال خواب
آیا می دانستید اختلالات خواب یکی از شایع ترین بیماری های روانی در کشور است.
آیا می دانستید اختلالات خواب یکی از شایع ترین بیماری های روانی در کشور است. به گفته احمد جلیلی، رئیس انجمن روان پزشکان ایران اختلالات خواب اعم از اختلالات اولیه و ثانویه در کشور آمار بالایی را به خود اختصاص داده است و اغلب با علایم جسمی خود را نشان می دهد. اغلب مبتلایان به این اختلالات از آن بی اطلاع هستند و به علت آگاهی نداشتن هرگز آن را درمان نمی کنند. به راستی چگونه است که انسان این طبیعی ترین حق خود یعنی خواب آرام و راحت را از دست داده و برای به دست آوردن آن باید تلاش کند؟ پاسخ به این سوال البته در این مطلب نمی گنجد اما می توانیم درباره علل شیوع اختلالات خواب، تاثیر گسترش فناوری بر روند خواب انسان، بروز انواع بیماری های روانی و تاثیر آن ها بر خواب گفت و گو کنیم.
● خواب به زبان ساده
خواب یک رفتار همگانی است و در تمامی گونه های حیوانی ازجمله پستانداران، پرندگان و خزندگان وجود دارد و البته یک سوم زندگی انسان نیز در خواب می گذرد. دکتر مونا ارشادی، کارشناس مسئول اداره بهداشت روان وزارت بهداشت، با ذکر این نکته به خراسان ادامه می دهد: کارکرد دقیق خواب هنوز برای انسان مشخص نشده اما ثابت شده است خواب برای بقای هر موجود زنده ای به ویژه انسان ضروری است و محرومیت های طولانی از خواب منجر به تخریب شدید جسمی و شناختی انسان و حتی مرگ می شود. اختلالات خواب هم ریشه جسمانی و هم روانی دارد اما موضوع بحث ما در این جا بیشتر علل روانی اختلالات خواب است، اگر بخواهیم از لحاظ فیزیولوژی خواب را بررسی کنیم باید بگوییم که «non nem» مرحله حرکت غیر سریع چشم و nem حرکت سریع چشم است. این مراحل کارکردها و زمان ویژه خود را دارد و بدن در مرحله non nem استراحت می کند و خود را برای استراحت کامل آماده می کند.
● اختلالات خواب
اختلالات خواب ۲ دسته هستند اولیه و ثانویه. اختلالات اولیه دسته ای هستند که هیچ وابستگی یا ارتباطی با بیماری های جسمانی و روانی و مصرف مواد مخدر ندارند. اما در اختلالات ثانویه، اختلال خواب پیامد یک بیماری جسمی، روانی، اضطراب، افسردگی ، مصرف مواد مخدر و الکل است.انواع بی خوابی ها و پرخوابی ها جزو اختلالات اولیه هستند. اشکال در شروع خواب، تداوم خواب، احساس ناراحتی پس از بیدار شدن به مدت یک ماه اختلال خواب را منعکس می کند و فرد باید نسبت به این علایم هشیار باشد. عموما این افراد هرچه تلاش می کنند خواب خود را بهبود ببخشند بیشتر دچار بی خوابی می شوند و در نتیجه در یک دور باطل گیر می افتند. در این موارد روان درمانی کمک زیادی نمی کند توصیه های کلی شامل استفاده از تکنیک های آرام سازی، تعویض اتاق خواب، کاهش تنش عضلانی قبل از خواب و تلاش نکردن برای خوابیدن می باشد. دکتر ارشادی خواب ناکافی را یکی دیگر از عوامل ابتلا به اختلالات خواب ذکر می کند و می گوید: به هم خوردن تنظیم ساعت بیولوژیک بدن به علت سبک زندگی نادرست مهم ترین علت ابتلا به اختلال خواب عده بسیار زیادی از مردم است که لازمه بهبود آن، تغییر سبک زندگی، اهمیت دادن به بهداشت خواب و رعایت نکاتی مثل پرهیز از نوشیدن کافئین، دوش آب گرم، اتاق خواب راحت، نور و محیط مناسب و ورزش منظم روزانه است.
● نگرانی های شغلی و اختلال خواب
به نوشته خبر آنلاین نتایج نظرسنجی در کشور انگلستان که سه چهارم مردم به دلیل نگرانی شغلی در خواب مشکل دارند نشان داده است که مهم ترین دلیل بی خوابی در هنگام شب فشار زیاد کاری است. هم چنین به عقیده بسیاری اوضاع ناخوشایند اقتصادی را از عواملی می دانند که باعث بی قراری در هنگام خواب می شود.دکتر ارشادی ضمن تایید این مطلب توضیح می دهد: نگرانی های شغلی قطعا یکی از دلایل اختلالات خواب است به ویژه در مورد کسانی که شب کار هستند این اختلال شایع تر است، اصولا کارشناسان سال هاست نسبت به تغییر سبک زندگی و تاثیر آن بر خواب ناکافی هشدار داده اند و این در حالی است که اقشار مختلفی از مردم مجبورند ساعات طولانی شب را بیدار باشند و در طول روز بخوابند، «سندروم نوبت کاری» عنوانی است که به اختلال آن ها اطلاق شده و علاوه بر این بیشتر این شاغلان نزدیک صبح به منزل می رسند و پس از چند ساعت نمی توانند بخوابند و در تمام طول روز احساس خستگی شدید می کنند. مهم ترین توصیه هایی که می توان به این افراد کرد این است که باید قبل از شروع ساعت کاری حتما چند ساعتی بخوابند و در طول شب نیز فرصت چرت کوتاه بیابند و خستگی را از خود دور کنند و طوری برنامه ریزی کنند که به مشکل دچار نشوند.
این روان پزشک با اشاره به این که به هر حال نمی توان استرس را از شغل حذف کرد می گوید: سایر شاغلان باید توجه داشته باشند که نوعی بی خوابی تحت عنوان سایکوفیزیولوژیک یعنی بی خوابی روانی فیزیولوژی داریم. شکایت عمده این افراد دشواری در به خواب رفتن است. بسیاری از شاغلان که دوره های پراسترس را پشت سر گذاشته اند، مشغله ذهنی فراوانی داشته اند، نگرانی از سلامت جسمانی دارند و حتی اظهار می کنند مشکلی در روند خواب ندارند، در واقع به این نوع اختلال دچار هستند، زیرا در طول روز تنش و اضطراب زیادی دارند و این استرس ها تبدیل به مجموعه محرک های شرطی برای بی خوابی می شود. معمولا این افراد دچار خستگی مزمن، نگرانی های روانی، نگرانی از ناتوانی در به خواب رفتن ، تلاش بیهوده برای به خواب رفتن، ناتوانی در پاک کردن ذهن به هنگام خوابیدن، ابتلا به نشخوار ذهنی به هنگام خوابیدن، تظاهرات جسمی و اضطراب می شوند و توصیه اکید این است که چند دقیقه پس از رفتن به رختخواب اگر نتوانستند بخوابند به پزشک مراجعه کنند.
● چرت روزانه
مسئله اختلالات خواب به حدی در جوامع مختلف رواج پیدا کرده که به گفته کارشناسان تاثیر مستقیمی روی بازدهی کارمندان، افزایش هزینه های درمانی و اتلاف بودجه های عظیم از شرکت های بیمه گذاشته است. به همین دلیل است که در بسیاری از کشورها به این فکر افتاده اند که مشکل را طور دیگری حل کنند.از آن جا که همه کارمندان و افراد شاغل کم و بیش با خستگی و خواب آلودگی در طول روز کاری خود رو به رو بوده اند، اغلب توصیه شده که با راه هایی مثل قدم زدن، نوشیدن چای یا گپ زدن با دوستان خستگی به در کنند اما راه حل دیگری هم وجود دارد و آن چرت زدن در محل کار است! بله چرت زدن با اجازه کارفرما در محیط کار یکی از راه های برطرف کردن خستگی است. چنان که شرکت های عظیمی مثل گوگل به کارمندان خود اجازه داده اند که در محیط کار ۱۰ دقیقه ای چرت بزنند و خستگی در کنند! به اعتقاد روسای این شرکت ها وجود اتاق هایی برای استراحت و چرت کوتاه باعث آرامش و حفظ حریم خصوصی افراد برای مدتی کوتاه می شود.به این ترتیب کارها بهتر، سریع تر و با تداوم بیشتری انجام می گیرد . اجازه یک چرت کوتاه ۱۰ دقیقه ای می تواند حجم زیادی از فشار روانی و خستگی کارمندان را کم کند.تحقیقات نشان داد که یک چرت ۱۰ دقیقه ای می تواند در کاهش خواب آلودگی و افزایش کیفیت کار تاثیر به سزایی داشته باشد.
شرکت هایی مانند گوگل پناهگاهی را برای خواب کارمندان، تعبیه می کنند که فاقد نور است و همه می توانند از آن استفاده کنند. استفاده کنندگان از این پناهگاه ها می گویند چرت زدن در طول روز نه فقط حال آدم را بهتر می کند بلکه گاهی زندگی آدم را نجات می دهد! هرچند این طرح ها مخالفان زیادی هم دارد دلایل آن ها هم این چنین است:«دستمزد نمی گیرید که بخوابید»، «اگر خسته اید شب ها زودتر بخوابید»، «انتظار ما این است که وقتی سر کار هستید، آمادگی کافی را داشته باشید و به اندازه کافی استراحت کرده باشید.» راستش را بخواهید دیدن کارمندی که خوابیده و یا در حال چرت زدن است برای بیشتر کارفرمایان مشمئزکننده و غیرقابل تحمل است.به هر حال اگر به هر دلیلی چرت زدن در محیط کار شما به مدت کوتاه هنوز به صورت فرهنگ در نیامده است بهتر است به چند روش متوسل شوید. به فرهنگ و محیط کاری خود دقت کنید. اغلب در محیط های کاری افرادی که خواب یا در حال چرت زدن هستند آدم هایی تنبل، بی عرضه، کسل و بی انگیزه توصیف می شوند و از آن جا که نمی خواهید هیچ یک از این ها باشید بهتر است ساعت ناهار خود را کوتاه تر کرده و ۱۰ دقیقه آن را به چرت اختصاص دهید.
نویسنده: عظیمی مروی
روزنامه خراسان ( www.khorasannews.com )
چه کسی اولین اس ام اس را ارسال کرد ؟
شاید به این فکر کردهاید که پیامک برای نخستین بار توسط چه کسی فرستاده شد و یا همچون دیگر اتفاقات زمان بشر، پدر پیامک چه کسی است؟
به گزارش آلامتو به نقل از ایسنا، پدر پیامک یا همان SMS “ماتی ماکونن”، یک مهندس فنلاندی بود که در سال ۱۹۸۴ در یک پیتزافروشی در کپنهاگ، وقتی برای شرکت در کنفرانسی در مورد آینده ارتباطات موبایلی به دانمارک آمده بود، ایده سرویس پیامرسانی برای گوشیهای دیجیتال GSM به ذهنش خطور کرد اما متأسفانه او هرگز برای این کار پیشگامانه دستمزدی دریافت نکرد، زیرا حق امتیاز این ایده را به ثبت نرسانده بود.
در سال ۱۹۹۲ شرکت نوکیا ۱۰۱۱، یکی از اولین گوشیهای موبایل با شکل ساده (Candy Bar)، تنها امکان ۶۰ دقیقه مکالمه به کاربر میداد و حافظه این گوشی فقط برای ذخیره ۹۹ شماره مخاطب کافی بود و یک صفحهنمایش کوچک سیاه و سفید داشت. درست یک سال بعد از طرح ایده ماتی ماکونن، فرمت ۱۶۰ کاراکتری توسط محققی در زمینه ارتباطات به نام فریدهام هیلبرند تعیین شد. او در حالی که سعی میکرد این فناوری را استاندارد کند و به تلفنهای همراه امکان انتقال و نمایش پیامها را بدهد، متوجه شد که میانگین جملات یا سوالات تنها به ۱۶۰ کاراکتر نیاز دارد.
اولین پیامک ۲۰ سال پیش ارسال شد
میتوان گفت که اولین پیامک در سال ۱۹۹۲ توسط بریت نیل پاپوُورس به مدیر اپراتور وُدافون، ریچارد جرویس در مهمانی کارمندان در شب کریسمس ارسال شد که متن آن این بود: “کریسمس مبارک”. پاپوورس سرویس ارسال پیام کوتاه یا همان پیامک را از کامپیوتر محل کار خود به یک گوشی موبایل اوربیتل ۹۰۱ ارسال کرده بود!
در طول این سالها شاهد ایجاد زبان جدید با نام زبان پیامکی بودیم که برای نوشتار مختصر در ۱۶۰ کاراکتر این اتفاق رخ داده است و بسیاری از زبانشناسان کشورمان از این بابت برای ادبیات و زبان محاورهی مردم به ویژه نوجوانان نگرانند و معتقدند در آینده منجر به تضعیف ادبیات و غلط دیکتهای و هجی کردن نادرست کلمات در میان کودکان شود.
در این میان شاید بتوان گفت بیشترین استقبال مشترکان تلفن همراه به دلیل رساندن مفهوم در کمترین زمان، همچنین مقرون به صرفهتر بودن از تماس تلفنی و امکان ارسال پیام در هر شرایط و بهتر از همه استفاده از این امکان توسط همه مدل گوشی تلفن همراه است.
سابقه پیامک در ایران
استفاده از خدمات پیام کوتاه در ایران برای نخستین بار در سال ۱۳۸۱ مورد بهرهبرداری قرار گرفت. از این سال به بعد استفاده از پیام کوتاه به تدریج در بین کاربران ایرانی تلفن همراه فراگیر شد.
لازم به ذکر است فرهنگستان زبان و ادب فارسی در تاریخ ۲۷ تیر ۱۳۸۶، واژهٔ “پیامک” را به عنوان جایگزین “SMS” , “اس ام اس” برگزید.
www.alamto.com
نکاتی در مورد آرایش و زیبایی برای خانم ها
خیلی از خانم ها بدون آرایش، احساس ناراحتی میکنند، اما اگر آرایش به طور صحیحی صورت نگیرد، صورت و آرایش مصنوعی به نظر میرسد. آرایش کردن به آسانی که فکر میکنید، نیست. باید با شکل صورت و نمای خارجی چهره خود کار کنید. با روش های درست آرایش کردن، میتوانید عیوب خود را تا حد امکان کاهش دهید و زیبایی طبیعی خود را ترفیع کنید…
چشم ها
قبل از اینکه، تکنیکی را برای آرایش چشمان خود به کار ببرید، خیلی مهم است که سایه چشم خوب و درستی را به کار ببرید. برای اینکه از انتخاب صحیح سایه چشم خود مطمئن شوید، چند بار آن را امتحان کنید.
خیلی از خانم ها به دنبال راهنمایی هایی برای ترفیع رنگ طبیعی چشم خود هستند.خیلی خوب است که از یک خط چشم طبیعی، قهوه ای تیره یا خاکستری، استفاده نمایید، این خط چشم ها به ناخوشایندی رنگ سیاه نیستند. خط چشمینازک بالا و پایین پلک خود بکشید. برای استفاده از سایه چشم ها، نمونه ای را که با رنگ چشم شما کنتراست داشته باشد، انتخاب کنید. این تضاد باعث بیشتر مشخص شدن چشم ها میشود.
حلقه های تیره زیر چشم با یک پنهان ساز به طور کامل یا تا حدودی پنهان میشوند. از یک پنهان ساز با تن رنگ گرم استفاده کنید. این پنهان ساز زیر چشمیرا تا ناحیه زیر چشم به کار ببرید و از زیر مجرای اشک شروع نموده و به سوی پایین تا طرف دیگر چشم ببرید. و با انگشت خود یا اسفنجی آنرا یکدست کنید تا خطوط روشن زیر چشم نیز پوشیده شوند، چرا که این خطوط به بدی حلقه های تیره رنگ زیر چشم هستند. یکی دیگر از عوامل ایجاد حلقه های تیره زیر چشم، ریمل سیاه میباشد. پس از یک ریمل ضد آب استفاده کنید.
اگر از چشم های پف کرده رنج میبرید، باید این پف را از بین برده یا تا حدودی پنهان کنید. قبل از هر آرایشی، از کمپرس آب گرم استفاده کنید. در این حالت حتی الامکان به طور خفیف آرایش نمایید. سایه چشم کمیبه کار ببرید. خط چشم یا باریک یا اصلا نکشید. با این کار پف چشم شما کمتر به چشم میآید.
آخر همه، از ابروهای خود غافل نشوید. تعداد کمیاز افراد به ابروهای خود توجه میکنند. ابروهای بد شکل کل آرایش را به هم میریزند. اگر برای کندن ابروهای خود تازه کار هستید، به یک آرایشگر ماهر مراجعه کنید تا حالت ابروهایتان را درست نماید، بعد از آن دیگر خودتان میتوانید آنها را بکنید. از نازک و باریک کردن ابروهای خود دست بکشید، چرا که پر کردن آنها کمیمشکل است.
لب ها
برای آرایش لب ها، از یک خط لب استفاده کنید و لب پایینی خود را یک کم بزرگتر کنید. برای لب ها از یک رژ لب نسبتا تیره استفاده نموده، و برای مرکز لب پایینی از جلای روشن تر بهره بگیرید. چندین مرتبه خط لب خود را امتحان کنید. اگر یک خط لب را خیلی پایین تر از حد معمول بکشید، همچون دلقک ها به نظر میرسید. حتی اگر آرایش لب شما خوب شود، با پایداری رژ لب خود مشکل دارید. بنابراین باید از رژ لب های ۲۴ ساعته یا بادوام استفاده کنید، اما خیلی از افراد بر این باور هستند که این رژ لب ها خیلی خشک و گچ مانند هستند. اگر طرفدار این رژ لب ها نیستید، اول با یک مداد لب های خود را رنگ کنید، سپس روی آن رژ لب بمالید. مداد مثل یک چسب عمل میکند و تمام روز رژ لب را نگه میدارد.
گونه ها
اگر همه به شما میگویند که ساختار استخوانی عالی دارید، پس به استخوانهای گونه خود نیز توجه کنید. این یکی از آسان ترین تکنیک های آرایشی میباشد، اما به کمیتمرین نیاز دارد. روی گونه های خود برونز ملایم و تموج هایلایتی بمالید. از این تکنیک به طور مرتب بهره بگیرید و همیشه در پایان آرایش خود تبسم کنید تا مطمئن شوید، هیچ لکه ای باقی نمانده است. اما از مقابله بیش از حد جلوگیری کنید. چرا که خطوط روی صورت به طور کامل پوشیده نمیشوند.
مراقبت کلی از پوست
اگر به دنبال امتحان تکنیک های جدید آرایشی برای چشم ها، گونه ها یا لبان خود هستید، به خاطر داشته باشید که مراقبت مرتب از پوست خیلی مهم است. به این معنی که هر روز پوست خود را بشویید و مرطوب کننده بمالید. شب هنگام هم آرایش صورت خود را پاک نمایید. بدون مراقبت کلی از پوست، هیچ آرایشی باعث زیبایی آن نمیشود.
گردآوری: آلامتو
روشهایی که گفته شد برای شستشوی انواع موهای سر می باشد و هر کس به علم به اینکه دارای چند نوع مویی می باشند می توانند از روشهای ذکر شده استفاده نمایند .
http://www.pezeshkan.org
شبکه الجزیره از حادثه تیراندازی در داخل مقر نخستوزیری ترکیه خبر داد.
به گزارش افکارنیوز، ایسنا به نقل از الجزیره اعلام کرد: که امروز (دوشنبه) سه تیر در داخل مقر رجب طیب اردوغان، نخستوزیر ترکیه در آنکارا شلیک شده است و این تیراندازی در حالی بوده است که اعضای کابینه در مقر نخستوزیری ترکیه نشست داشتهاند.
این شبکه خبری در عین حال گزارش داد که عامل تیراندازی خود را تحویل نیروهای امنیتی داده است اما تا به این لحظه انگیزه تیراندازی مشخص نشده است.
منبع: شهر خبر
شهر خبر اعلام کرد
مرسی از آرمانگرایی تا مصلحتگرایی
مرسی در پی آن است برای تداوم قدرت، با عدول از شعارهای انتخاباتی حزب آزادی ـ توسعه و با حفظ و گسترش پیوندهای سیاسی قدیمی و تعمیق تعاملات اقتصادی با قدرتهای منطقهای و نیز غربی مسیر توسعه پایدار مصر را هموارتر سازد.
شاید برای بسیاری تمجید مرسی از شیمون پرز رییسجمهور رژیم صهیونیستی در قالب تدویننامه دیپلماتیک و نیز تعیین سفیر جدید مصر در تلآویو (عاطف الاهل) برای گسترش روابط فیمابین حیرتآور باشد. رییسجمهوری که با صبغهای اسلامی قرار بود با عدول از سیاستهای مبارک مسیر دیگری را در منطقه پیش گیرد و نیز ممکن است در داخل نیز بسیاری از اسلامگرایان مصر مرسی را به عدول از اصول انقلاب ژانویه 2011 و پیروی از سیاستهای رژیم گذشته در منطقه متهم سازند؛ یا برخی از کشورهای اسلامی که در تفکر گسست مصر از جبهه سازش و خروج این کشور از مدار منافع غرب در منطقه بودند، اقدام جدید مرسی را ناشی از سردرگمی وی در اتخاذ سیاست مستقل منطقهای و ضعف شخصیت وی ارزیابی کنند. با این وجود در تحلیل رویکرد مرسی نسبت به رژیم صهیونیستی باید به شرایط جدید مصر و نیز تحولات منطقهای هم توجه نمود.
مصر جدید بهرغم تلاشهای اخیر مرسی برای کاستن از مشکلات اقتصادی ـ سیاسی ـ اجتماعی با بحران متعددی در داخل روبروست. بطوریکه در روزهای اخیر هم علاوه بر این اعتراضات گروههای چپ و لیبرال به اقدامات دولت اسلامگرا در انحصار قدرت، باعث بروز ناامنیهای امنیتی گردیده است. مرسی به عنوان شخصیت پراگماتیک از زمان دستیابی به قدرت برای حل این مشکلات متعدد مصر با شیوههای خاصی تلاش کرد که از بروز آشوبهای اجتماعی و افزایش شکاف طبقاتی جلوگیری کند و همچنین در داخل اخوانالمسلمین تلاش وی معطوف به این موضوع گشته که مانع رادیکالیزه شدن اوضاع و رشد جریانات سلفی افراطی درکشور گردد.
شعار وی پس از تکیه بر مسند قدرت، ایجاد وحدت ملی و آرامش داخلی برای گسترش فضای کسب و کار بوده است. در این عرصه با توجه به مشکلات فزاینده اقتصادی رشد بیکاری حتی بین قشر تحصیلکرده، مرسی را مجبور به تعامل گسترده با متحدان سابق منطقهای و بینالمللی کرد، لذا وی از سرمایهگذاری غرب در پروژههای اقتصادی مصر استقبال نمود و تداوم کمکهای بلاعوض آمریکا که حدوداً سه میلیارد دلار سالیانه تخمین زده میشود را امری حیاتی برای نجات اقتصاد متزلزل مصر اعلام کرد.
آمریکا نیز با علم به اینکه مصر بدون تداوم حمایتهای اقتصادی گذشته توان عبور از بحران ندارد ادامه کمکهای خویش را منوط به حفظ معاهدات صلح با اسراییل ازسوی مرسی نموده است. از سوی دیگر، بهرغم بروز برخی اختلافات مقطعی با عربستان و حتی قطر، وی با بازدید از کشورهای نفتخیز حوزه خلیج فارس راه تعامل گسترده اقتصادی در منطقه را پیگیری و در این راستا، ضمن همداستانی با سیاستهای منطقهای ریاض ـ دوحه بهویژه در تحولات سوریه سعی کرد که سیاست حسابشدهای را در پیش گیرد، لذا در شانزدهمین اجلاس سران غیرمتعهدها در تهران ضمن حمله به سیاستهای بشار اسد بر لزوم تغییرات گسترده سیاسی در سوریه تاکید داشت.
در حقیقت مرسی ناچار شد برای تثبیت موقعیت حکومت خود به نوعی مطالبات مردمی هم تن در دهد لذا با اقدامات تبلیغاتی و با حمایت از معترضین سوری سعی نمود چهرهای مسلمان و معتقد از خود نشان دهد، و در این مسیر مرسی در صدد برآمده که از اسلام نیز به عنوان ابزار مشروعیتبخشی برای اقدامات سیاسی و اجتماعی خود بهره گیرد.
شاید چرخش اصلی را در رویکرد جدید مرسی به تلآویو میتوان مشاهده کرد. زمانیکه مرسی در بحبوحه انقلاب ژانویه 2011 از الزام عدول از کمپ دیوید و نیز تنظیم معاهدات جدید سخن میگفت و یا در نطقهای آتشین خود همانند اردوغان بر سیاستمداران رژیم صهیونیستی میتاخت. ولی با گذشت زمان همراهی و همگامی با سیاستهای منطقهای غرب و اسراییل را در پیش گرفت.
گفتنی است که مصر نقش اساسی درتشدید فشارهای منطقهای و جهانی علیه سوریه و ایجاد وحدت درونی میان مخالفین بشار اسد ایفا نموده است. همچنین مرسی نشان داده که در کوتاهمدت هم بهرغم برخی ناپختگیها و عدم آشنایی به فنون دیپلماتیک، مسیر تثبیت و افزایش قدرت را خوب یادگرفته است. از اینرو تا جایی که احکام دینی موجب تقویت حاکمیت وی بشود از اسلام دفاع میکند ولی رفتار وی در همین مدت هم نمایانگر این است که وی حاضر به پرداخت هزینههای سیاسی بدلیل بکارگیری احکام اسلامی در مسایل داخلی و خارجی نیست.
به نظر میرسد که مرسی در پی آن است برای تداوم قدرت، با عدول از شعارهای انتخاباتی حزب آزادی ـ توسعه (شاخه سیاسی اخوانالمسلمین) و با حفظ و گسترش پیوندهای سیاسی قدیمی و تعمیق تعاملات اقتصادی با قدرتهای منطقهای و نیز غربی مسیر توسعه پایدار مصر را هموارتر سازد و در این عرصه تا آنجا کوتاه آمده که با سران تلآویو نیز به یک تفاهم سیاسی رسیده است.
نامه محبتآمیز مرسی به شیمون پرز گرچه در عرف دیپلماتیک یک امر عادی قلمداد شده، با این وجود تنشهای بین قاهره ـ تلآویو بر سر مسایل مرزی بهویژه صحرای سینا و گسترش موج ضدصهیونیستی در مصر پس از مبارک این موضوع را در اذهان عمومی تداعی میکرد که با حضور اسلامگرایان اخوانی روند تقابل بین مصر و رژیم صهیونیستی تشدید خواهد شد ولی اقدام اخیر مرسی نشان میدهد که وی از ایجاد بحران در روابط مصر با اسراییل نگران است و همچنان چشم به دلارهای آمریکا و کشورهای ثروتمند حوزه خلیج فارس دوخته است.
اقدامی که هر چند که با استقبال گروههای لیبرال و نظامیان وابسته به رژیم مبارک هم همراه خواهد بود، ولی بیتردید ادامه سیاستهای آشتیجویانه و مصلحتگرایانه مرسی شرایط را برای رادیکالیزه شدن برخی از گروههای اسلامگرای مصر فراهم خواهد ساخت و ممکن است مرسی با گذشت زمان و از دست دادن اعتبار سیاسی در میان طرفداران خویش نیز، با چالشهای جدی هم روبرو گردد.
داود احمدزاده، کارشناس مسائل مصر
www.shahrekhabar.ir
گاهی اوقات پیش میآید که برای عامه مردم-منظور جماعت پای تلویزیون نشین حرفهای است که حتی در زمان کار در خانه و آشپزخانه هم تلویزیونشان به عنوان عضوی از محیط امن منزل در حال تولید اصوات موزون و ناموزون است- تشخیص خوب از بد و سره از ناسره سخت و گاهی ناممکن است. برای همین هم نمیشود به این حکم کلی که میگوید: فلان کار پربیننده است پس کار خوبی است، اثری را ارزشگذاری کرد. آخرین نمونه این مشعشعات ماهوارهای حریم سلطان است که تنها و تنها برای فریب تماشاگر ایرانی آن هم از یک شبکه ماهوارهای هر شب پخش میشود و بسیار آدمهایی که نمیخواهند این کار را هم ببینند مجبورند برای اینکه اعضای دیگر خانواده پیگیر داستان سریال هستند آن را تماشا کنند. در این صورت است که من به دوستان میگویم نه تنها اغلب سریالهای خوب داخلی بلکه حتی سریالهای آبکی وطنی هم شرف دارد به این سریال جعلی و مبتذل ماهوارهای و کارهای کرهای و ژاپنی و سایر اقلام بیگانه با فرهنگ ایرانی. پیش از این گفتم «دیوار» سیروس مقدم را ببینید، الان هم میگویم «دزد و پلیس» سعید آقاخانی را ببینید. دست کم از یک طنز ناب لذت می برید و درگیر خاله زنک بازیهای زنان سلطان نمیشوید (باور کنید این جمله را هم از دیدن یکی دو سکانس گذری از این کار نوشتم، بعدا نگویید دقیق نیست). تنها توصیه آخرم این است: حیف وقت و انرژی و فسفری که برای دیدن این حریم کثیف میسوزانید!
www.shahrekhabar.ir
کشتی آرای گفت: اگر پس اندازهای ما در بخش های واقعی اقتصاد بکار گرفته شود به نفع همه خواهد بود.
خبر انلاین
ایمون زاید در آستانه جدایی از پرسپولیس
لیگ برتر - ایمون زاید بعد از یک ماه غیبت در تمرینات پرسپولیس ، بزودی به تهران می آید تا قراردادش را فسخ کند.
به گزارش خبرآنلاین ؛ ایمون زاید پس از چندماه کجدار و مریز با پرسپولیس از این تیم جدا می شود. اگرچه هنوز اظهار نظر رسمی در رابطه با قرارداد این بازیکن ایرلندی نشده است اما روند روبروی این بازیکن ، جدیت باشگاه برای خرید بازیکنان جدید و عدم تمایل کادرفنی به استفاده از ایمون ، همه و همه باعث شده تا این بازیکن ایرلندی به فکر جدایی از تیم باشد . البته باشگاه هم تقریبا همین برنامه را برای او دارد. چندی قبل بود که رویانیان در گفت و گو با خبر درباره دلیل تمدید قرارداد ایمون گفته بود:« در ابتدای فصل با بازیکنانی که گرفتیم ، در خط حمله تراکم داشتیم ولی به خواست طرفداران ، او را به مانوئل معرفی کردیم که پس از حضور در تمرینات ، تائید شد و قراردادش را تمدید کردیم.»
با این وجود حالا شرایط عوض شده. ایمون از اینکه مربی به او بازی نمی داد ناراضی بود و از یک ماه قبل وقتی تهران را ترک کرد ، دیگر برنگشت. بهانه اش این بود که پاسپورتش مشکل پیدا کرده و وقتی هم این مشکل حل شد ، از باشگاه به او گفتند :« فعلا صبر کن تا در موعد مقرر تو را خبر کنیم. » این موعد مقرر به نظر می رسد شده هیچ وقت و او دیگر جایی در برنامه های تیم ندارد. پرسپولیس در آستانه جذب 2 بازیکن خارجی جدید است. استفان آپیا و یک بازیکن چپ پا برای خط هافبک. حالا به این دو اگر نیلسون را اضافه کنیم ، یعنی تیم دیگر جایی نخواهد داشت تا از ایمون استفاده کند. به همین دلیل هم هست که او در آستانه جدایی قرار می گیرد. اگرچه کامیار گروهی ، مدیر برنامه های زاید هنوز جدایی اش را تائید نمی کند و می گوید:« فعلا که خبری نیست. البته چیزی هم مشخص نشده ، شاید هر اتفاقی بیفتد. فعلا که معلوم نیست ایمون چه وقتی به تهران می آید. قرار شده از باشگاه به ما خبر بدهند.»
خبر انلاین
بازارها خبر از پیروزی چه کسی می دهند؟اوباما یا رامنی؟
بازار مالی - اقتصادایرانی نوشت:
بیزنس اینسایدر با توجه به نوسانات بازار دلار، طلا و بازارهای مالی برآورد کرده که بازارها در حال واکنش نشان دادن به پیروز احتمالی انتخابات فردا هستند.
بازارها نیز پیش بینی ها و انتظارات خود را دارند و در آستانه انتخابات آمریکا مشاهده بازارهای طلا و دلار و بازارهای مالی نشان میدهد که گویا آن ها انتظار دارند تا میت رامنی در انتخابات آمریکا به پیروزی برسد.
بازار دلار و طلا
انتظار میرود میت رامنی در صورت پیروزی سیاست پولی سختگیرانه تری را اتخاذ کند؛ رخدادی که درصورت وقوع به کاهش ارزش طلا و افزایش ارزش دلار میانجامد، این در حالی است که طی هفته منتهی به انتخابات بهای طلا در بازارهای جهانی روندی رو به کاهش به خود گرفته و ارزش دلار نیز افزایش یافته است. طلا از زمانی که شانس رامنی برای پیروزی افزایش یافته بیش از 5 درصد کاهش ارزش را تجربه کرده و دلار نیز نسبت به دیگر ارزهای رایج دنیا 1 درصد قوی تر شده است. در واقع به نظر میرسد که حدس سرمایه گذاران در مورد پیروزی رامنی از همین حالا باعث شده که بازارهای طلا و دلار دچار نوسان شوند.
بازارهای مالی
پیروزی رامنی در انتخابات احتمالا خبر خوشی برای بازارهای مالی محسوب میشود چرا که رامنی وعده داده که بر خلاف باراک اوباما، مقررات مربوط به این بازارها را کاهش میدهد. طی روزهای اخیر تقاضای خرید در بازارهای مالی آمریکا افزایش یافته و اگر طوفان سندی رخ نمیداد شاید میزان مبادلات در این بازارهای بیش از این نیز افزایش مییافت. به همین خاطر به نظر میرسد که بازارهای مالی نسبت به گذشته شانس بیشتری را برای پیروزی میت رامنی در نظر گرفته اند.
منبع:خبر انلاین
مسلمانان آمریکا به کسی رای میدهند؟
سه روز بیشتر به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا باقی نمانده و درحالیکه باراک اوباما و میت رامنی از نظر کسب آرا اختلاف زیادی درنظرسنجیها ندارند، رأیدهندگان مسلمان میتوانند نقش مهمی در نتیجه انتخابات ایفا کنند.
نتایج نظرسنجی که اخیراً روی 500نفر مسلمان آمریکایی انجام شد، نشان داد که دو سوم آنان قصد دارند به اوباما رأی دهند و فقط هفت درصد میخواهند به رامنی رأی بدهند. اما 25درصد گفتند هنوز برای انتخاب میان این دو نامزد تصمیم نگرفتهاند. دهها هزار نفر از این رأیدهندگان مردد در سه ایالت اوهایو، ویرجینیا و فلوریدا ساکن هستند و نامزدها نیز با آگاهی از این امر، در دو هفته گذشته تلاش خود را بر این ایالتها متمرکز کردهاند.
به گزارشای پی اس، درباره شمار مسلمانان در آمریکا آمار دقیقی وجود ندارد. براساس قانون، اداره سرشماری نمیتواند از ساکنان این کشور درباره وابستگی دینیشان بپرسد. شورای روابط آمریکایی-اسلامی که یکی از فعالترین گروههای سراسری مسلمانان در آمریکاست، شمار کل جمعیت مسلمانان را بین شش تا هفت میلیون نفر برآورد میکند. این در حالی است که پارسال مرکز نظرسنجی پیو شمارمسلمانان آمریکا را 2.75میلیون نفر شامل یک میلیون کودک تخمین زد که نمیتوانند رأی دهند.
براساس تحقیق این مؤسسه، 60درصد مسلمانان آمریکا مهاجر هستند و 70درصد آنان تابعیت این کشور را دارند. سیاهپوستان، بیشتر مسلمانانزاده این کشور را تشکیل میدهند که به همراه اعراب، ایرانیان و اهالی جنوب آسیا حدود 80درصد مسلمانان آمریکا را تشکیل میدهند. شورای یادشده شمار کل رأیدهندگان مسلمان ثبتنامکرده را دستکم یک میلیون نفر میداند.
براساس آمار این گروه، اوهایو حدود 50هزار، ویرجینیا حدود 60هزار و فلوریدا حدود 70تا 80هزار رأیدهنده ثبتنام کرده مسلمان دارد. مسلمانان آمریکا بهطور تاریخی از نظر رأی دادن، رفتار یکسانی نداشتهاند. در سال 2000، 72درصد آنان به جورج دبلیو بوش رأی دادند، زیرا ستاد انتخاباتی وی دیدارهای مفصلی با سازمانهای مسلمانان برگزار کرده بود، اما پس از وقایع 11سپتامبر و بازداشت صدها نفر از مسلمانان بهعنوان مظنونان تروریستی و همچنین بعد از جنگ عراق، مسلمانان آمریکایی پشت بوش را خالی کردند.
در انتخابات سال 2004، 93درصد مسلمانان آمریکا به جان کری نامزد دمکرات، پنج درصد به رالف نیدر نامزد حزب سبز و یک درصد به بوش رأی دادند. در سال 2008، حدود 90درصد آنان رأی خود را به نفع اوباما و فقط دو درصد به نفع مککین به صندوق انداختند. اما برخی کارشناسان میگویند معلوم نیست این اندازه حمایت از اوباما در انتخابات پیش رو تداوم داشته باشد، زیرا مسلمانان از ناتوانی اوباما برای عملکردن به برخی وعدههای انتخاباتی مانند تعطیل کردن زندان گوانتانامو و لغو برخی از بخشهای قوانین تصویبشده پس از 11سپتامبر ناامید شدهاند.
به علاوه، آنان به مانند دیگر آمریکاییها از عملکرد اوباما در زمینه اقتصاد و اشتغالزایی ناراضی هستند. سیاست اوباما در گسترش استفاده از هواپیماهای بدون خلبان برای حمله به اهدافی در پاکستان در میان جامعه مسلمانانی که تبارشان به جنوب آسیا میرسد، پذیرفتنی نیست. برخی گزارشها درباره جاسوسی درباره فعالیتهایی که در مساجد صورت میگیرد، نیز به اعتماد مسلمانان به اوباما خدشه وارد کرده است.
نظرسنجیهای اخیر درباره نامزد مورد نظر مسلمانان آمریکا در انتخابات روز سهشنبه، نشان میدهد که حدود 91درصد از آنان قصد دارند در انتخابات شرکت کنند. این نسبت در دوره قبل فقط 57درصد بود. همچنین نسبت کسانی که خود را به حزب دمکرات نزدیکتر میدانند، از 42درصد در سال 2008به 66درصد در حال حاضر رسیده است، اما نسبت مسلمانان طرفدار حزب جمهوریخواه همچنان در حد هشت تا 9درصد ثابت مانده است. به علاوه، 80درصد پاسخدهندگان مسلمان، آموزش، اقتصاد، بهداشت و حقوق مدنی را بسیار مهم توصیف کردند، درحالیکه 71درصد تروریسم و امنیت ملی را بسیار مهم خواندند.
منبع:همشهری آنلاین
او اعلام کرد: معمولا هنرمندان حضور اسپانسر را در کار قبول نمیکنند مگر اینکه با شرایط هنرمندان هماهنگ باشد.این هنرمندان در پاسخ به این سؤال که « اگر حضور اسپانسر باعث شود که از قیمت بلیت کاسته شود،چه؟» به هزینههای برگزاری کنسرت اشاره کردند. اردشیر کامکار در این رابطه تصریح کرد: سالنهای کنسرت در ایران از نظر قیمت اجاره، از بهترین سالنهای کنسرت در لندن نیز گرانتر هستند.هوشنگ کامکار به نقش نهادها ی دولتی در کم شدن قیمت بلیت اشاره کرد و گفت: در همه جای دنیا معمولا نهادهایی مانند شهرداریها در برگزاری کنسرتها تسهیلاتی برای شهروندان قائل میشوند و امیدوارم در ایران نیز چنین اتفاقی را شاهد باشیم.
http://hamshahrionline.ir
عادت به مطرح کردن مشکلات برای مردم ندارم
تهران تا پایان 91 پروژه نیمهتمام نخواهد داشت
شهردار > پروژه- همشهری آنلاین:
شهردار تهران در مراسم با افتتاح دو پروژه زیرگذر قیطریه و ادامه تعریض خیابان 35 متری قیطریه گفت: تهران تا پایان 91 پروژه نیمهتمام نخواهد داشت.
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از تهران سما، دکتر محمدباقر قالیباف در مراسم بهرهبرداری همزمان از زیرگذر قیطریه و ادامه تعریض خیابان 35 متری قیطریه (اتصال بلوار اندرزگو به خیابان شریعتی) گفت: در منطقه یک مشکلات و معضلات زیادی داریم ضمن آن که امکانات مناسبی در این منطقه وجود دارد بیشترین حجم ترافیک نیز در معابر و بزرگراههای این منطقه به چشم میخورد چنانکه به طور مثال اتوبان شهید اندرزگو سالیان سال با ترافیک دست به گریبان بوده و به دلیل مشکلات تملک دسترسیهای این بلوار تکمیل نشده بود.
وی افزود: در مجموعه پروژه بزرگراه صدر و دو طبقه نمودن این بزرگراه تلاش شد تا مشکلات ترافیکی محدوده رفع شود. تا کنون محدوده قیطریه از شمال به جنوب و شمال به شرق دسترسیهای لازم را نداشته اما امروز با افتتاح زیرگذر قیطریه و ادامه تعریض خیابان 35 متری قیطریه، بلوار اندرزگو ارتباطش با خیابان شریعتی و بلوار کاوه محقق شد.
قالیباف افزود: برای رفع املاک معارض در پروژه تعریض خیابان 35 متری قیطریه بالغ بر 130 میلیارد تومان هزینه شده که جا دارد از همکاری شهروندان برای تملک و رفع معارضین تشکر کنیم.
شهردار تهران تصریح کرد: ساکنین این محدوده به طور حتم به اهمیت دو پروژه اجرا شده واقف هستند؛ چراکه اگرچه این پروژهها بیش از 150 میلیارد هزینه در برداشته، اما گلوگاههای ترافیکی محدوده را رفع خواهد کرد و ما شاهد بهبود ترافیک در این محدوده خواهیم بود. همچنین با تکمیل بزرگراه صدر در مجموع ترافیک منطقه یک تسهیل خواهد شد و گرههای ترافیکی منطقه از بین میرود.
وی در ادامه با بیان اینکه تپههای قیطریه از اول انقلاب یادآور برگزاری اولین نماز عید فطر بوده است، گفت: به شهردار منطقه یک توصیه کردم نسبت به این موضوع توجه داشته باشد و تپههای قیطریه به عنوان یکی از المانهای مهم ملی و مذهبی در شهر مورد توجه قرار گیرد.
قالیباف در ادامه در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران در خصوص افتتاح باغ موزه قصر خاطرنشان کرد : بعضی از اقدامات در تهران ماندگار هستند که یکی از آنها را میتوان پادگان قلعه مرغی و تبدیل آن به بوستان ولایت دانست، زندان قصر نیز که در مرکز شهر یک مکان ناپسندیده بود امروز به مرکزی فرهنگی و تفریحی تبدیل شده که گذشته و تاریخ کشورمان را به خصوص در دوران ظلم و جنایت ستمشاهی به نمایش میگذارد و مجموعه زندان قصر امروز به یک موزه و یک مرکز فرهنگی و تاریخی تبدیل شده و فردا این مجموعه فرهنگی به بهرهبرداری خواهد رسید.
شهردار تهران در پایان در خصوص مشکلاتی که بر سر راه پروژههای مختلف در شهر وجود دارد، گفت: امروز هر کس بخواهد حتی یک ساختمان 100 متری هم بسازد، با مشکلاتی روبرو است، اما من عادت به مطرح کردن مشکلات برای مردم ندارم و تنها چیزی که میتوانم به مردم بگویم این است که تا پایان سال در مجموعه مدیریت شهری پروژه نیمه تمامی نخواهد ماند.
همشهری انلاین
غلامعلی حسین نژادیان
عوامل تاثیرگذار در فرهنگ عمومی
با توجه به اینکه فرهنگ عمومی به مجموعه ای از باورها و رفتارهای صحیح و غیرصحیح یک جامعه گفته می شود و عوامل متعدد و متنوعی، قدیمی و جدید در پیدایش و ماندگاری آن تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم دارد، شناسایی این گونه عوامل و تقسیم بندی مختلف آنها به عوامل عمومی و مشترک، سخت افزاری و نرم افزاری و نیز اختصاصی و منطقه ای بسیار مهم است. چرا که هرگونه اصلاح و اقدامات سازنده در این حوزه مستلزم شناخت این سنخ عوامل و متغیرها است تا بتوان سازوکارهای اصلاحی و سازنده را در مورد آنها به کارگرفت.
متغیرهای اصلی در فرهنگ عمومی
1- طبیعی و جغرافیایی: این عوامل ممکن است جنبه طبیعی و جغرافیایی داشته باشد، چه اینکه در مناطقی از کشورمان که از جاذبه هایی نظیر نعمت دریا، ساحل، جنگل و... برخوردار می باشد، زمینه ارتکاب برخی رفتارهای خلاف شرع و قانون هم بیشتر مهیا می شود. یا مثلا در مناطق گرمسیری آمادگی بیشتری جهت رواج فرهنگ برهنگی و همچنین واکنشهای سریع و به اصطلاح چکشی وجود دارد. به عکس در مناطق سردسیری، خونسردی و ضرورت پوشش بیشتر محسوس می باشد.
یا مثلا فرهنگ شهرهای زیارتی دارای خصوصیات مربوط به خود، آنهم در ابعاد مختلف می باشد.
2- تاریخ و حوادث گذشته: دسته ای از عوامل تاثیرگذار درفرهنگ عمومی، زاییده مسائل تاریخی و حوادث گذشته دور یا نزدیک است. و این تاثیرات به نوبه خود درسطح بندی کشوری، استانی و شهرستانی قابل تقسیم می باشد، لذا می بینیم در مناطق مختلف کشورمان در کنار تنوع لهجه ها و گویش ها، نوع پوشش و لباس و رفتار و عادتهای باستانی و ملی و نیز مذهبی از ویژگی های اختصاصی برخوردارند. یا مثلا در استان خوزستان از قدیم الایام برادران و خواهران عرب زبان، عید فطر را با شکوه و اهمیتی چون عید نوروز و بلکه بالاتر از آن نگاه می کنند، به طوری که بعضی مردم در آن منطقه می گویند عید عربها. بنا بر این با توجه به تاریخ و حوادث گذشته هر منطقه ای درسطح و گستره کشوری و فراگیر، مردم ما دارای فرهنگ های عمومی مثبت و منفی هستند پیدایش انقلاب اسلامی و به دنبال آن جنگ تحمیلی و دفاع مقدس و جانانه ملت رشید ما در مقابل استکبار جهانی، موجب تغییر و تحولات بنیادین در فرهنگ عمومی کشورمان و نیز درسطح منطقه و بین الملل گردید و جابجایی بسیاری از معادلات معمول را به دنبال داشت. اینکه اهل فرهنگ و هنر ما به چه میزان در معرفی ارزشها و تاثیرات شدید این دومقوله تاثیرگذار درفرهنگ عمومی بوده اند، خود نیاز به نقد و بررسی های دقیق و کارشناسانه دارد.
3) عنصر زمان و مکان: از عوامل موثر در فرهنگ عمومی کشور دو عنصر زمان (مناسبت ها) و مکان (مانند حوزه، دانشگاه، اماکن مقدسه و زیارتی، مساجد و...) می باشد که شرح و بسط در این دو عامل نیازمند شرایط مقتضی خود می باشد. اما به عنوان نمونه آن هم در این مختصر توأم با اجمال و شتاب به نقش آفرینی بسیار مهم دور و نزدیک مساجد و سنگرهای مقاومت، دیانت و پیدایش جرقه های آغازین انقلاب اسلامی و تأثیر شگرف آن در کم و کیف فرهنگ عمومی باید اشاره مختصری داشته باشم. باید همگی اعتراف کنیم که متأسفانه مساجد ما در سطح کشور از وضعیت مطلوب یکسانی برخوردار نمی باشند و از آسیب ها و نابسامانی های متعدد و متنوعی در ابعاد گوناگون عمرانی، فرهنگی- هنری، مالی- اداری و نیروی انسانی و... رنج می برند و وجود متولیان متعدد و موازی کار، این ضعف و آسیب ها را مضاعف نموده است. و اینکه چرا در برخی نقاط کشور بودجه بازسازی برخی امکنه تاریخی و کلیساها و نیز فعالیت های ورزشی باید میلیاردی باشد و در برخی نقاط دیگر تعدادی از مساجد تعطیل و متروکه و یا به کلی فاقد مسجداند، از سؤالات قابل تأمل و بحث برانگیزی است که اگر معلوم گردد، دقیقا چه کسی باید پاسخگوی نهایی باشد، خود یک موفقیت مهم به حساب می آید.
در عرصه تأثیر عامل زمان و مناسبت های ملی، مذهبی و انقلابی در فرهنگ عمومی، باید گفت این از جمله عواملی است که بسیاری از ملت ها و کشورهای مسلمان و غیرمسلمان از آن بی بهره اند.
بسیار ضروری است که با برنامه ریزی و مهندسی بسیار دقیق و مدون و به دور از مدیریت های چندگانه و موازی و سلیقه ای، کم و کیف این عامل مهم و تأثیرگذار در فرهنگ عمومی، مورد کنکاش و دقت کارشناسانه قرار گیرد. متأسفانه اوقات فراغت در ایام تعطیلات فرزندان انقلاب در گروه های سنی مختلف تبدیل به یک داستان غم انگیز تکراری و ملال آوری شده که هر ساله سازمان ها و ادارات مختلفی آن هم به طور موازی، فعالیت های کلیشه ای و نوعا غیر جذاب را ادامه می دهند.
4- رسانه های جمعی: از دیگر عوامل مهم تأثیرگذار در فرهنگ عمومی، نقش آفرینی رسانه های جمعی شنیداری، نوشتاری و دیداری است که صدا و سیما و سینما نقش پررنگ تر و موثرتری را ایفا می کنند، که امیدوارم در مورد این مقوله مهم، افراد دلسوز و محققی بتوانند حق مطلب را ادا کنند. و ان شاءالله... افراط و تفریط ها و نابسامانی ها در این عرصه کم رنگ و حتی بی رنگ گردد.
5- وسایل و تکنولوژی جدید: از جمله عوامل تأثیرگذار در فرهنگ عمومی کشور، پیدایش وسایل و تکنولوژی جدید و به روز، مانند کامپیوتر، تلفن همراه، ماهواره، اینترنت و... می باشد، که متأسفانه نقش تخریبی این گونه موارد در فرهنگ عمومی و وضعیت فعلی بیشتر است و دشمنان ما، بیشتر از این اهرم بسیار موثر آن هم در سطح وسیع و ارزان درحال بهره برداری هستند. که این مهم باید در کارگروه های تخصصی مورد نقد و بررسی قرار گیرد تا ما از حالت انفعالی و تدافعی بتوانیم بیرون بیاییم و در یک هیئت فعال و موثر ایفای نقش نماییم.
6- روحانیون، ائمه محترم جمعه و جماعات و اساتید و معلمان: نقش آفرینی روحانیت در ایران اسلامی از دیرباز تاکنون در جهت اشاعه فرهنگ ناب اسلامی، ظلم ستیزی و زدودن خرافات و بدعت ها و... بسیار مهم و ارزشمند می باشد و این نقش آفرینی در وقوع انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و در سنگرهای مختلف نظام مقدس جمهوری اسلامی جلوه بسیار روشن و بارزی پیدا نمود. روحانیت در ایران در سنگرهای مهمی مانند امامت جمعه و جماعت، وعظ و خطابه، تدریس در حوزه، دانشگاه و مدارس وحضور در برخی نهادها و ادارات تأثیرات به سزایی در فرهنگ عمومی جامعه دارد. همچنین اساتید دانشگاه و معلمین که نقش تعیین کننده آموزشی و تربیتی در شکل گیری شخصیت و هویت فرزندان این مرز و بوم دارند از دیگر اقشار فرهنگ ساز جامعه به شمار می آیند.
7- ورزش، ورزشکاران و ورزشگاه: امروزه در کشور ما مثل بسیاری از کشورهای دیگر این مقوله بسیار جذاب و تأثیرگذار در فرهنگ عمومی می باشد. جهت جلوگیری از صحنه های ضدارزش در عرصه ورزش، متولیان امر باید برنامه ریزی دقیق تری انجام دهند تا شاهد آثار مثبت آن در میان جامعه خصوصا جوانان باشیم و نابسامانی های فعلی از بین برود.
8- مراکز فرهنگی، بهداشتی و درمانی: مراکز فرهنگی ، اداری و غیر آن مانند حوزه و دانشگاه آموزش و پرورش و مدارس در همه مقاطع، اداره تبلیغات و فرهنگ و ارشاد اسلامی و هیئت های مذهبی تأثیر بسزایی در سالم سازی فرهنگ عمومی مردم دارند.
9- قوه قضائیه و نیروی انتظامی: نظر به اینکه بسیاری از مفسدان اخلاقی و اقتصادی عالما و عامدا دست به کارهای خلاف ضدشرع و قانون می زنند و بالطبع فرهنگ عمومی را در ابعاد گوناگون دچار آسیب های جدی می نمایند، این دو نهاد بسیار باارزش با تعامل خوب می توانند نقش بازدارنده را در مقابل مجرمان داشته باشند.
در پایان این مقاله پر شتاب و فشرده و در یک جمع بندی اجمالی از مطالب گفته شده، معلوم می گردد اولا برنامه ریزی برای بهبود فرهنگ عمومی باید هم دارای سمت و سوی کلان و کشوری و هم دارای ویژگی های اختصاصی و منطقه ای باشد، تا بتوانند تأثیرگذاری لازم را بر مخاطبین داشته باشد.
و ثانیا چگونگی تأثیرگذاری در فرهنگ عمومی باید در کارگروه های تخصصی مورد نقد و بررسی افراد زبده و کارآمد مجرب حوزه و دانشگاه قرار گیرد، تا نتایج آن مفید و موثر باشند.
http://farhang.barnegar.com
فرهنگ عمومی چیست؟
مقدمه:
اگر روزگاری پیش در عصر کشاورزی، منبع قدرت و حرکت، «زور بدنی و نیروی بازو» بود، و اگر در دوران اولیه صنعتی و مدرن، عامل تعیینکننده سرنوشت بشر، «پول و ثروت و قدرت اقتصادی و قدرت نظامی» بود، درجهان کنونی، دیگر نه از زور برای نقش آفرینی بنیادین کاری ساخته است و نه از زر، بلکه آنچه میتواند منشأ و پایه تمام تحولات بشری واقع بشود «فرهنگ» است؛
الف ـ کلیات:
الف ـ 1) ویژگیهای فرهنگ:
اگر چه بحث درباره مسائل مربوط به فرهنگ عمومی، باید از تعریف فرهنگ آغاز شود لیکن به دلیلٍ تکرار در این کار از جانب دیگران و پرهیز از مناقشات و اختلاف دیدگاههای عمیقی که در مورد تعریف فرهنگ وجود دارد و نیز به منظور اجتناب از اطاله کلام، از ورود به این بحث خودداری میگردد. فقط برای نزدیک شدن به توافقی در مورد تعریف «فرهنگ عمومی»، ویژگیها و خصوصیات کلی فرهنگ را فهرستوار بیان خواهیم کرد. اجمالاً در بسیاری از تعاریف فرهنگ، ویژگیهای ذیل دیده میشود:
1. فرهنگ نظم بخش رفتار افراد و تقویت کننده همکاری میان آنهاست.
2. فرهنگ عموماً دو جنبه مادی و غیرمادی دارد.
3. فرهنگ یک امر اجتماعی است یعنی نمیتوان آن را به یک فرد نسبت داد. مضافالیه فرهنگ همواره یک گروه، یک قشر، قوم و غیره میباشد.
4. فرهنگ تغییرپذیر، انتقالی و اکتسابی است.
5. فرهنگ ممکن است جنبه اختصاصی یا عمومی داشته باشد. در مفهوم عمومی مثل میراث اجتماعی بشر و در مفهوم اختصاصی مثل میراث اجتماعی جامعه معینی است.
6. زمان شکلگیری فرهنگها متفاوت است.
7. ابزار سازی و سخن گفتن دو عامل اصلی تثبیت موقعیت فرهنگ است.
8. فرهنگ مهمترین و اصیلترین وسیله و ابزار حفظ یک جامعه یا پایدارترین وجه آن است و بنابراین تغییرات آن کند است و هرگز یک شبه فرهنگ جامعه تغییر پیدا نمیکند.
9. فرهنگ مورد قبول اکثریت مردم میباشد.
10. فرهنگ دو کارکرد اجتماعی و روانی دارد: کارکرد اجتماعی آن جمعآوری تعدادی افراد و اشخاص در یک جماعت مشخص است، و کارکرد روانی آن قالبریزی شخصیت افراد است.
11. مفهوم فرهنگ به خودی خود ارزشی ندارد و به همین دلیل، اولاً، هیچ طایفه و قشر و قومی را نمیتوان بدون فرهنگ نامید، ثانیاً، میتوان فرهنگها را براساس چهارچوبها و معیارهائی مورد سنجش قرار داد و ارزشگذاری کرد.
12. فرهنگ یک امر تحقق یافته است. فرهنگ یک جامعه، ناظر به کیفیت موجود در آن جامعه است. واقعیتی است که اکنون در آن جامعه وجود دارد. همین ویژگی یکی از وجوه تمایز بین «فرهنگ» و «دین» یا «ایدئولوژی» میباشد. زیرا دین یک امر حقیقی ناظر به الگو و وضعیت مطلوب برای آدمی است حال آنکه فرهنگ یک جامعه هیچگاه کمال یافته مطلق و مطلوب نهایی نیست، بلکه همواره قابلیت تکامل دارد.
13. فرهنگ در عین اینکه یک امر واحد است، ولی مرکب و مؤلف از عناصری است که هر کدام میتواند ارزشگذاری مثبت یا منفی تلقی گردد. آنچه بعنوان فرهنگ نامیده میشود برایندی است از این جهات یا عناصر مثبت و منفی.
الف ـ 2)تعریف فرهنگ عمومی:
برای تعریف فرهنگ عمومی ابتدا باید منظور از کلمه «عمومی» به کار رفته در این ترکیب مشخص شود.
در مجموعه سه احتمال قابل تصور است:
1. «عمومی» صفت برای فرهنگ میباشد، اما نه به عنوان تخصیص بلکه به عنوان وصف توضیحی. در این فرض فرهنگ عمومی یعنی فرهنگی که دارای وصف عمومیت است.
2. «عمومی» مضافالیه برای فرهنگ میباشد. مطابق این فرض، فرهنگ عمومى یعنى فرهنگى که متعلق به عموم مردم است و مترادف با فرهنگ عامه.
3. «عمومی» وصف و قید مخصوص برای فرهنگ میباشد. در اینجا فرهنگ عمومی یعنی عرصهای از فرهنگ که رابطهای مستقیم با عموم مردم دارد و در برابر فرهنگ خاصه قرار میگیرد که بخش یا قلمرویی یا جنبهای از فرهنگ قلمداد میشود که چندان رابطه مستقیمی با عموم ندارد.
از این سه احتمال، احتمال اول و دوم منتفی است. منظور از فرهنگ عمومی بیان یکی از ویژگیهای فرهنگ که تعلق آن به عموم مردم است نمیباشد. همچنین مراد این نیست که بخواهیم یکی از شئون عموم مردم را که همانا فرهنگ است بیان کرده باشیم، بلکه منظور از فرهنگ عمومی وجوه یا ابعاد یا قلمروهایی از فرهنگ است که با عامه مردم
در ارتباط میباشد. در نتیجه آن جنبهها یا وجوهی که مرتبط با بخشهای خاص، اختصاصی و تخصصی است، از مفهوم فرهنگ عمومی خارج است.
الف ـ 3) ویژگیها و شاخصهای فرهنگ عمومی:
با توجه به آنچه در مورد تعریف فرهنگ عمومی ذکر شد میتوان گفت که:
1.فرهنگ عمومی دارای دو جهت «عینی» و «اعتباری» است که میبایست هر دو را مدنظر داشت. هیچ کس بهتر از مقام معظم رهبری، آیتالله خامنهای، این دو بعد فرهنگ عمومی را تبیین نکردهاند. از نظر ایشان فرهنگ عمومی دو بخش دارد: یک بخش آن ظاهری و بارز مثل: شکل لباس و شکل معماری است که تأثیر خاصی بر روی ذهنیات و خلقیات و منش و تربیت افراد دارد و بخش دیگرش مربوط به امور نامحسوس مثل اخلاقیات فردی و اجتماعی مردم، وقتشناسی، وجدان کاری، مهمان دوستی و احترام به بزرگترهاست.
2.فرهنگ عمومی حوزهای از نظام فرهنگی جامعه است که پشتوانه آن اجبار قانونی و رسمی نیست، بلکه تداوم آن در گرو اجبار اجتماعی اعمال شده از سوی آحاد جامعه و تشکلها و سازمانهای غیردولتی (غیررسمی) است. برخلاف حوزه فرهنگ رسمی که در نهایت، اجبار فیزیکی از آن حمایت میکند، حوزه فرهنگ عمومی عمدتاً بر پذیرش و اقناع استوار است و عدم پایبندی به آن مجازات، به معنای حقوقی کلمه، را در پی ندارد. به عبارت دیگر مفهوم فرهنگ عمومی در تقابل مردم ـ دولت مفهوم پیدا میکند.
3. فرهنگ عمومی مؤلفههایی از فرهنگ است که تأثیرات آن عام و فراگیر میباشد و عامه مردم در کیفیت آن نقش دارند و از شیوه رفتارهای عمومی مردم یا عرف و عادات و رسوم و زبان ساخته میشود و یا تأثیر مشهود میپذیرد و عموم جنبهها و عرصهها و زندگی مردم را تحت تأثیر قرار میدهد و عموم مردم نسبت به آنها حساسیت و شناخت دارند.
4. فرهنگ عمومی، سازندگان و عاملان خاص خودش را دارد که بر بخشی از آنها دولت نظارت میکند. نزدیک شدن به فرهنگ عمومی و اصلاح آن از طریق بخشنامه میسر نیست.
5. فرهنگ عمومی مانند کل نظام فرهنگی و فرهنگ، در چهار وجه ظاهر میشود: درونی، روانی، نمادی، نهادی و آثار. از این رو میتوان رگههای فرهنگ عمومی را در همه این جلوهها یافت. فرهنگ عمومی، در کنار فرهنگ رسمی، در همه حوزههای زندگی اجتماعی، خانواده، حکومت، اقتصاد و آموزش و پرورش و نظایر اینها حضور دارد. از این رو نمیتوان آن را به حوزه مشخصی محدود ساخت.
تنظیم:بخش ادبیات تبیان
سند اثبات ولایت امام علی(علیه السلام)
شیعیان معتقدند امامت امری انتصابی است و نه انتخابی. پس از رحلت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) امام نخست شیعیان حضرت علی بن ابیطالب (علیهالسلام) است. یکی از ادلهی شیعه برای اثبات امامت حضرت علی (علیهالسلام) آیهی ولایت است.
آیهی ولایت آیهی پنجاه و پنجم از سورهی مائده است که میگوید:
«اِنّما وَلیُّکُمُ الله وَ رَسُولهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا یُقِیمُونَ الصَّلوةَ وَیُوءْتُونَ الزَّکاة وَهُمْ راکِعُون» (مائده/55)
«همانا ولی امر شما تنها خدا، رسول و آن موءمنانی هستند که نماز به پا داشته و در حال رکوع زکات میدهند»
برخی از مفسرین و متکلمین فرق دیگر اسلامی در این مورد تردید گرده اند گه این آیه دالّ بر امامت حضرت علی (علیهالسلام) باشد. در این نوشته به این مسئله میپردازیم.
این آیهی شریفه از وجوه مختلف مورد بحث و بررسی قرار گرفته است؛
سبب نزول آیه: منظور از سبب نزول آیه تعیین مصداق برای این آیهی شریفه است. آیا مراد آیه از «مومنانی که نماز به پا داشته و ...» کیست؟ آیا محتوای آیه به مصداقی خاص نظر دارد یا قابل انطباق بر مصداقهای گوناگون است؟ آیا مراد و مصداق آیه حضرت علی (علیهالسلام) است؟
در این مسئله برای فهمیدن مصداق آیه یکی از روشهای ما میتواند رجوع به سخنان حضرت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) باشد. روایات بسیاری از پیامبر مصداق آیه را روشن نموده است. در این مورد میان شیعه و سنی اختلافی وجود ندارد. هر دو گروه این روایات را نقل کرده و میپذیرند که مصداق این آیه کسی جز حضرت علی (علیهالسلام) نیست. در روایتی از امام هادی(علیهالسلام) به این اجماع و اتفاق نظر اشاره شده است که:
«اهل دانش بر این نکته اتفاق دارند که آیه مذکور درباره علی (علیهالسلام) نازل شده که در حال رکوع انگشتری خویش را صدقه داده است. پس خداوند این عمل او را سپاس گزارد و این آیه را نازل فرمود.» (طبرسی، الاحتجاج/ 450)
علامه حلّی نیز با نقل این اجماع میگوید:
«علمای اسلام، بر نزول آیه درباره علی (علیهالسلام) اجماع کردهاند و این در صحاح ستّه نیز مذکور است که چون علی (علیهالسلام) در نماز خویش و در حضور صحابه انگشتری خود را به مسکین صدقه داد، این آیه فرود آمد» (علامه حلّی، نهج الحقّ، 172)
نکته جالب توجه این است که علامه حلی میگوید که مسئله اجماعی بودن مصداق آیه در صحاح سته آمده است در حالی که امروزه در صحاح سته این روایات دیده نمیشود! برخی از اندیشمندان این احتمال را میدهند که در طول تاریخ و به دلیل دشمنی و عداوت با شیعه، این روایات از این کتاب اهل سنت حذف شده است. شواهد این اجماع را میتوان در آثار بیشتر متفکران و اندیشمندان شیعه یافت. اما باید توجه داشت که اجماعی دانستن این مسئله مختص به اندیشمندان شیعه نیست.
علامه حلّی نیز با نقل این اجماع میگوید: «علمای اسلام، بر نزول آیه درباره علی (علیهالسلام) اجماع کردهاند و این در صحاح ستّه نیز مذکور است که چون علی (علیهالسلام) در نماز خویش و در حضور صحابه انگشتری خود را به مسکین صدقه داد، این آیه فرود آمد»
یکی از متفکران اهل سنت که در باب مصداق آیه ادعای اجماع میکند آلوسی است. او که از مشهورترین مفسران اهل سنت به شمار میآید میگوید:
«غالب اخباریان [اهل حدیث] بر آنند که آیه درباره علی، کرّم اللّه وجهه، نازل شده است». (آلوسی، روح المعانی، 6/ 167)
بنابر شواهد و قرائن تاریخی نیز میتوان گفت آیه شریفه بر حضرت امیرالمؤمنین قابل صدق است. در بخشی از آیه مؤمنین را کسانی میداند که در حالت رکوع زکات میدهند. این قضیه اشاره به ماجرایی دارد که حضرت علی (علیهالسلام) در حال رکوع انگشتر خود را به یک سائل تقدیم میکند. از ابوذر غفاری نقل شده است که «هان بدانید که
من همراه رسول خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، روزی از روزها، نماز ظهر را به جای آوردم که سائلی در مسجد از مردم درخواست کمک کرد و کسی به او چیزی نداد. پس سر به طرف آسمان برداشته، گفت: خدایا شاهد باش که در مسجد پیامبر خدا کمک خواستم و کسی چیزی به من نبخشید. علی بن ابی طالب که در حال رکوع بود با انگشت کوچک دست راست خویش که در آن انگشتری میکرد به سوی آن مرد اشاره کرد. مرد پیش آمد و انگشتری را از انگشت او گرفت و این در پیش چشم پیامبر بود. پس چون پیامبر از نماز خویش فارغ گردید سر به سوی آسمان برداشته، عرض کرد: (خدایا برادرم موسی (علیهالسلام) از تو درخواستی کرد و گفت: پروردگارا سینه مرا بگستران و کار مرا آسان گردان و گره از زبانم بگشا تا سخنم را بفهمند و وزیری از کسانم برای من قرار ده. هارون برادرم را، پشتم را بدو محکم گردان و او را در کارم یار و همراه ساز. پس تو بر او پیامی گویا نازل فرمودی: به زودی بازوی تو را به برادرت محکم خواهیم کرد. بار خدایا من نیز محمّد، پیامبر و برگزیده توام، خدایا سینهام را بگستران و کارم را آسان کن و وزیری از کسانم برایم قرار ده، علی برادرم را، پشتم را به او محکم گردان.
ابوذر گفت: پس به خدا قسم پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) سخن خود را به انجام نرسانیده بود که جبرئیل از نزد حق بر او فرود آمد و گفت:
ای محمّد! گوارا باد بر تو آنچه خدا درباره برادرت عنایت کرد.
پیامبر گفت: آن چیست ای جبرئیل؟
جبرئیل پاسخ داد: خدا امت تو را به موالات او تا روز قیامت امر نمود و آیه ای بر تو نازل فرمود که چنین است
«انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة و هم راکعون» (حسکانی، شواهد التنزیل، 1/ 229 ـ 231). این روایت از طریق اسناد دیگری نیز نقل شده است. ز وجوه دیگر این آیه که مورد بررسی قرار گرفته است تعیین معنا و مفاد آن است. به نظر میرسد دعوای اصلی بر سر تعیین معنای «ولی» است و نه مصداق آیه. در این مورد حتی بیشتر اهل سنت نیز آیه را درباره حضرت علی (علیهالسلام) دانسته اند. البته در این میان کسانی (مثل ابن کثیر، ابن تیمیه و ...) نیز تردیدهایی روا داشته اند که آیه شریفه درباره حضرت علی (علیهالسلام) نیست ولی غالب اندیشمندان مسلمان بر این مسئه تاکید دارند که مصداق آیه کسی جز حضرت علی (علیهالسلام) نیست. آما کسانی از اهل سنت که مصداق آیه را نیز می پذیرند در مورد محتوا و معنای آیه مناقشات بسیاری کردهاند که در نوشته بعدی به آن خواهیم پرداخت.
ادامه دارد...
علیزاده
بخش اعتقادات تبیان
کاری از گروه بیتوته
عاشقانه های پایــــــیــــز
مثل درخت باشید که در تهاجم پاییز هرچه بدهد
روح زندگی را برای خویش نگه می دارد . . .
پاییز تنها فصلیه که از همون اولین روزش خودشو نشون می ده!
کاش همه انسانها مثل پاییز باشن تا از همون روز اول رنگ و روی اصلیشون رو نشون بدن
دوباره پاییز
اما نه ((فصل خزان)) زرد!
دوباره پاییز
اما نه فصل اندوه و درد!
دوباره پاییز
فصل زیبای سادگی
دوباره پاییز، موسم شدید دلدادگی . . .
پاییز که می شود
انگار از همیشه عاشق ترم
در تمام طول پاییز
نمناکی شب ها را
با تمام منفذهای پوستم
لمس می کنم
وچشمانم همه جا
نقش دیدگان تورا جستجو می کند
پاییز که می شود
همراه برگها رنگ عوض می کنم
زردو نارنجی می شوم و
با باد تا افقی که چشمانت
درآن درخشیدن گرفت
پیش می روم
و مقابلت به رقص درمی آیم
تا آن جا که باور کنی
تمام روزهایی که از پاییز گذشته
تا به امروز
همواره عاشقت بوده ام
پاییز که می شود
بی قراری هایم را در باغچه کوچکی
می کارم و آرام آرام
قطره های باران را
که روزهاست در دامنم جمع کردم
به باغچه می نوشانم
میدانم تا آخر پاییز
تمام بی قراری هایم شکوفه خواهد داد
و با اولین برف زمستان
به بار خواهد نشست
پاییز که می شود
بی آنکه بدانم چرا
بیشتر از همیشه دوستت دارم
و بی آنکه بدانی چرا
دلم بهانه ات را می گیرد
وپاییز امسال....
عشق جنس دیگری دارد و
معشوق خواستنی تر است...
کاش می دانستی!
پادشاه فصل ها
آسمانش را گرفته تنگ در آغوش
ابر با آن پوستین سرد نمناکش
باغ بی برگی
روز و شب تنهاست
با سکوت پاک غمناکش
ساز او باران، سرودش باد
جامه اش شولای عریانی است
ور جز اینش جامه ای باید
بافته بس شعله ی زر تار پودش باد
گو بروید یا نروید هر چه در هر جا که خواهد یا نمی خواهد
باغبان و رهگذاری نیست
باغ نو میدان
چشم در راه بهاری نیست
گر ز چشمش پرتو گرمی نمی تابد
ور به رویش برگ لبخندی نمی روید
باغ بی برگی
که می گوید که زیبا نیست؟
داستان از میوه های سر به گردون سای
اینک خفته در تابوت پست خاک می گوید
باغ بی برگی
خنده اش خونی است اشک آمیز
جاودان بر اسب یال افشان زردش می چمد در آن
پادشاه فصل ها، پاییز
پاییز برای بعضی ها دل انگیز است و برای بعضی ها غم انگیز…
برای من فصل سردی دلهاست…
فصل باریدن اشکها…
فصل تنهایی قدم زدن روی برگهای نارنجی…
فصل رقصاندن آتش سیگار در سیاهی و سکوت شب…
اینروزها هوای دلم هم پاییزیست…
منبع:pat-o-mat.com
کاری زیبا از گروه بیتوته
جملات زیبا تبریک عید غدیر(3)
غنچه لبهای پیغمبر که شد وا در غدیر / بر لبش گل واژه ” من کنت مولا ” نشست . . .
عید غدیر خم مبارک
قرآن به جز از وصف علی آیه ندارد / ایمان به جز از حب علی پایه ندارد
گفتم بروم سایه لطفش بنشینم / گفتا که علی نور بود سایه ندارد
عید غدیر مبارک
دریای غدیر، از ریزش آبشارگون وحی بر جان محمّد(ص) لبریز است و قامت دین در زلال غدیر خم انعکاس مییابد
در غدیر خم، ولایت شد قبول / برد بالا دست مولا را رسول
رفت بالا دست خورشید غدیر / شد امام و مقتدای ما، امیر
سرآغاز امامت و ولایت برشما مبارک باد . . .
مدح علی و آل علی بر زبان ماست / گویا زبان برای همین در دهان ماست
هان! ای مردمان! علی را برتر بدانید، که او برترین انسان از زن و مرد بعد از من است
هرکه با او بستیزد و بر ولایتش گردن ننهد نفرین و خشم من بر او باد. (خطبه ی غدیریه)
آنان که علی خدای خود پندارند / کفرش به کنار عجب خدایی دارند
خدایا به حق شاه مردان / مرا محتاج نامردان مگردان
فرا رسیدن عید غدیرخم بر عاشقان آن حضرت مبارک . . .
به روز غدیر خم از مقام لم یزلی / به کائنات ندا شد به صوت جلی
که بعد احمد مرسل به کهتر و مهتر / امام و سرور و مولا علیست علی
عید غدیر خم بر شما مبارک
باز تابید از افقْ روزِ درخشانِ غدیر / شد فضا سرشار عطرِ گل ز بستان غدیر
موج زد دریای رحمت در بیابان غدیر / چشمه های نور جاری شد ز دامان غدیر . . .
ای غدیر خم که هستی روز بیعت با امام / بر تو ای روز امامت از همه امت سلام
از تو محکم شد شریعت، وز تو نعمت شد تمام / ما به یاد آن مبارک روز و آن زیبا پیام . . .
از ولای مُرتضی دل را چراغان می کنیم / بـا علی بار دگر تجدید پیمـان می کنیم . . .
ستاره سحر از صبح انتظار دمید / غدیر از نفس رحمت بهار چکید
گرفت دست قدر، رایت شفق بر دوش / زمین به حکم قضا آب زندگی نوشید . . .
نور عالم از ولی داریم ما / اول و آخر علی(ع) داریم ما . . .
از جام و سبو گذشت کارم / وقت خُم و نوبت غدیر است
امروز به امر حضرت حق / بر خلق جهان علی(ع) امیر است . . .
غدیر، تجلّی اراده خداوند، مکمّل باور ما و نقطه تأمّلی در تاریخ است . . .
گفت پیغمبر به یارای سخن / پیک رب العالمین آمد به من
گفت حیدر را خدا این تحفه داد / بر همه خلق جهان فضلش نهاد . . .
بر سرِ آسمانی آن ظهر / آیههای شکوه نازل شد
مژده دادند ایههای شکوه / دین احمد(ص) دوباره کامل شد . . .
عید کمال دین . سالروز اتمام نعمت و هنگامه اعلان وصایت و ولایت
امیر المومنین علیه السلام
بر شیعیان و پیروان ولایت خجسته باد
خورشید چراغکی ز رخسار علیست / مه نقطه کوچکی ز پرگار علیست
هرکس که فرستد به محمد صلوات / همسایه دیوار به دیوار علیست
عید غدیر مبارک
روز عید غدیر خم از شریف ترین اعیاد امت من است . . .
پیامبر اکرم(ص)
نازد به خودش خدا که حیدر دارد / دریای فضائلی مطهر دارد
همتای علی نخواهد آمد والله / صد بار اگر کعبه ترک بردارد
عید غدیر خم مبارک باد
خدایا به حق شاه مردان / مرا محتاج نامردان مگردان
فرا رسیدن عید غدیرخم بر عاشقان آن حضرت مبارک . . .
دلا امشب به می باید وضو کرد / و هر ناممکنی را آرزو کرد . . .
عید بر شما مبارک
علی در عرش بالا بی نظیر است / علی بر عالم و آدم امیر است
به عشق نام مولایم نوشتم / چه عیدی بهتر از عید غدیر است . . . ؟
آنان که علی خدای خود پندارند / کفرش به کنار عجب خدایی دارند . . .
چون نامه ی اعمال مرا پیچیدند / بردند به میزان عمل سنجیدند
بیش از همه کس گناه ما بود ولی / آن را به محبت علی بخشیدند . . .
عیدتان مبارک
تمام لذت عمرم در این است / که مولایم امیرالمومنین است . . .
عید شما مبارک
نه فقط بنده به ذات ازلی می نازد / ناشر حکم ولایت به ولی می نازد
گر بنازد به علی شیعه ندارد عجبی / عجب اینجاست خدا هم به علی می نازد . . .
هان! ای مردمان! علی را برتر بدانید، که او برترین انسان از زن و مرد بعد از من است.
هرکه با او بستیزد و بر ولایتش گردن ننهد نفرین و خشم من بر او باد. (خطبه ی غدیریه)
قرآن به جز از وصف علی آیه ندارد / ایمان به جز از حب علی پایه ندارد
گفتم بروم سایه لطفش بنشینم / گفتا که علی نور بود سایه ندارد
عید غدیر مبارک
شبی در محفلی ذکر علی بود / شنیدم عارفی فرزانه فرمود
اگر آتش به زیر پوست داری / نسوزی گر علی را دوست داری
خورشید شکفته در غدیر است علی / باران بهار در کویر است علی
بر مسند عاشقی شهی بی همتاست / بر ملک محمدی امیر است علی . . .
مدح علی و آل علی بر زبان ماست / گویا زبان برای همین در دهان ماست . . .
روز مـحـشــر پـرسـیـد ز مـن رب جـلـی / گفت تو غـرق گنـاهی؟ گفتمش یـا رب بلی
گفت پس آتش نمیـگیرد چـرا جـسم و تنـت / گفتمش چون حـک نمودم روی قلبم یا علی
نام علی : عدالت — راه علی : سعادت — عشق علی : شهادت — ذکر علی : عبادت —
عید علی : مبارک . . .
ما زین جهان از پی دیدار میرویم ، از بهر دیدن حیدر کرار میرویم ،
درب بهشت گر نگشایند به روی ما ، گوییم یا علی و ز دیوار میرویم
عجب تمثیلی است این که علی مولود کعبه است . . .
یعنی اینکه باطن قبله را در امام پیدا کن .
عید غدیر خم مبارک
ای خدای مرتضی ، گردی از گامهای فتوت مرتضی را بر سر جهانیان بپاش تا ریشه نامردی
در جهان بخشکد . عید غدیر خم ، عید ولایت و امامت مبارک . . .
اگر خلق عالم علی را می شناختند ، دوستش میداشتند و اگر خلق عالم علی را دوست
میداشتند ، جهنم آفریده نمیشد . . .
به روز غدیر خم از مقام لم یزلی / به کائنات ندا شد به صوت جلی .
که بعد احمد مرسل به کهتر و مهتر / امام و سرور و مولا علیست علی ،
عید غدیر خم بر شما مبارک
رسولی کز غدیر خم ننوشد ، ردای سبز بعثت را نپوشد .
عید غدیر خم مبارک
منبع:parsafun.ir
روزی که نیکی کریمی از میرداماد تا تجریش را پیاده رفت!
بعد از پایان بازی ایران-استرالیا خوشحالی فراوانی را در میان مردم دیدیم و به واسطه آن ترافیک سنگینی هم ایجاد شد به خصوص خودم که آن روزها سر صحنه فیلم «جهان پهلوان تختی» بودم و برای اینکه از خانه ام در حوالی میرداماد به سرصحنه فیلم در میدان تجریش بروم نتوانستم ماشین پیدا کنم و مجبور شدم کل مسیر را پیاده بروم!
در تازه ترین محصول فرهنگی ارائه شده از سوی نیکی کریمی ایشان در قد و قامت یک علاقمند فوتبال ظاهر شده و با رفتن به سراغ بازیکنان و مربیان فوتبال مجموعه ای با عنوان «روزی روزگاری فوتبال» را برای شبکه خانگی تولید کرده است. در بخشهایی از اولین قسمت از این مجموعه نیکی کریمی روبروی مهدی مهدوی کیا نشسته و به صحبت درباره خاطرات این فوتبالیست محبوب پرداخته و از جمله درباره برد تاریخی ایران در برابر استرالیا در مقدماتی جام جهانی 98 صحبت کرده است.
در بخشی از این گفتگو نیکی کریمی به مهدوی کیا می گوید:«هشت دقیقه وقت اضافه آن بازی واقعا پراسترس بود. بسیاری از ما در خانه های خود هم جرات تماشای آن هشت دقیقه را نداشتیم و سعی می کردیم با خوردن شربت بهارنارنج قدری بر استرس خود غلبه کنیم.»
کریمی ادامه می دهد:«بعد از پایان بازی هم خوشحالی فراوانی را در میان مردم دیدیم و به واسطه آن ترافیک سنگینی هم ایجاد شد به خصوص خودم که آن روزها سر صحنه فیلم «جهان پهلوان تختی» بودم و برای اینکه از خانه ام در حوالی میرداماد به سرصحنه فیلم در میدان تجریش بروم نتوانستم ماشین پیدا کنم و مجبور شدم کل مسیر را پیاده بروم!»/شبکه ایران
کاری از گروه بیتوته
خانه تکانی به روش پاییزی
خانه ای به زیبایی پاییز
پاییز برای خیلی ها، دومین نوبت خانه تکانی سالانه است. وقتی که خانواده ها خود را برای فصل سردتر آماده می کنند و باید لباس ها، وسایل گرمایشی و تجهیزات جدید متناسب با فصل را جایگزین لوازم شش ماه اول سال کنند. باد و باران های پاییز هم مزید بر علت می شود تا مرتب جارو و دستمال به دست در حال نظافت خانه باشید. بنابراین، خانه تکانی در پاییز تعریف متفاوتی از بقیه ایام سال خواهد داشت.
با سرمای ناگهانی هوا که معمولاً در پاییز اتفاق می افتد حتماً دست به کار ایجاد تغییراتی در خانه تان شده اید. اگر این طور نیست، توصیه می کنیم:
قبل از هر چیز، دریچه های کولر را ببندید یا اگر لازم است با روکش بپوشانید.
درزگیرها را آماده کنید تا اگر در مناطق سرد زندگی می کنید و ممکن است هوای شهرتان به سرعت رو به سردی برود، غافلگیر نشوید.
در پاییز به دلیل بارش باران احتمال اینکه دیوارها نم بدهند یا حتی آب از سقف خانه بچکد و… زیادتر می شود. پس اگر خانه نیازمند تعمیرات جزیی این چنینی است، تا هوا سردتر از این نشده دست به کار شوید.
درباره ترکیدگی لوله ها که در زمستان اتفاق می افتد هم بهتر است از همین حالا برنامه ای داشته باشید. یعنی از سالم بودن لوله های آب و نداشتن ترک و نشتی آنها مطمئن شوید و لوله ها را عایق بندی کنید. به خصوص اگر در خانه های حیاط دار زندگی می کنید.
شوفاژخانه را چک کنید تا اگر به سرویس احتیاج دارد، قبل از سرد شدن ناگهانی هوا آن را سرویس کرده باشید. فراموش نکنید که پاییز فصل قابل پیش بینی ای نیست و ممکن است یک مرتبه دمای هوا ۱۰ درجه کاهش پیدا کند! خود را برای این غافلگیری آماده کرده اید؟
روشنایی خانه در فصل سرما بسیار مهم است. لازم نیست از لامپ های اضافه استفاده کنید، همین قدر که لامپ ها را گردگیری کنید، نور و حرارت خانه بیشتر می شود. پاک کردن لوسترها از آلودگی ها سخت به نظر می رسد ولی نباید آن را از نظر دور داشت. بهترین راه برای تمیز کردن این وسیله آن است که آن را از سقف پایین آورده و قطعات آن را از یکدیگر جدا و تک تک آن را تمیز کرد. استفاده از پارچه مرطوب و دستکش های پنبه ای از دیگر راه های تمیز کردن لوستر است.
رختخواب ها و ملافه ها را هم قبل از سرد شدن هوا بشویید و در نور آفتاب خشک کنید. کمدها را از لباس های زیادی خنک تابستان خالی کنید و کم کم با تن پوش های پاییزی پر کنید.
اگر پشت بام خانه ، عایق کاری نشده این کار را در اولویت قرار دهید. ممکن است بارش های پاییزی خسارت زیادی به خانه تان وارد کنند و آن وقت هزینه هایتان چندبرابر خواهد شد.
سری به حیاط بزنید و به گیاهان و درختان باغچه رسیدگی کرده و شاخ و برگ ها را هرس کنید تا در برابر باد و باران آسیب نبینند.
لباس های گرم را بیرون آورید. در پاییز شما باید دستی هم به سر و روی کمدها بکشید چون لباس های تابستانی این بار با پالتوهای زمستانی و بارانی های پاییزی جا به جا می شوند. پس ممکن است در کمدتان جای کافی برای این لباس ها نداشته باشید. طبقه بندی صحیح و مناسب کمدها می تواند برایتان کمک کننده باشد. باید بدانید که برای آویزان کردن لباس های بلند مانند پالتو، مانتو، دامنهای بلند، بارانی، پیراهن ها و کتهای بلند زنانه ارتفاعی به میزان ۱۶۵ تا ۱۷۲ سانتیمتر لازم است. برای آویختن لباس های کوتاه مانند بلوزها و پیراهن های مردانه و زنانه، شلوارها به صورتی که بر روی چوب لباسی تا شده باشند، می توانید کمد خود را به دو قسمت با ارتفاع های مساوی ۱۰۵ سانتیمتری تقسیم کنید و یا ارتفاع طبقات را به صورت ۱۰۵ سانتیمتر و ۹۰ سانتیمتر در نظر بگیرید که در این حالت، طبقه ای هم برای قرار دادن دیگر وسایل از جمله کفش ها خواهید داشت.
فرش را باید هر ۶ ماه یک بار تمیز کرد. این شست و شو می تواند با شامپوهای مخصوص انجام شود و براساس جنس هر فرش زمان و نحوه شست و شوی آن تغییر شکل می دهد. اگر شما در سال تنها یک بار فرش ها را تمیز می کنید بهترین زمان برای آن پاییز است.
لوازم سنگین را جا به جا کنید. اطمینان داشته باشید حشرات موذی که در زیر لوازم خانه جاخوش کرده اند روزهای راحتی را در صورت بی توجهی شما خواهند داشت و در آغاز بهار غافلگیر خواهید شد. به همین جهت بهتر است در پاییز از مواد شوینده و سم ها استفاده کنید تا اثرات حضور حشرات به حداقل برسد.
منبع : روزنامه اطلاعات
واقعه غدیر خم
کتاب: فروغ ولایت ص 124 تا 142
نویسنده: استاد جعفرسبحانى
پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله و سلم در سال دهم هجرت براى انجام فریضه وتعلیم مراسم حجبه مکه عزیمت کرد. این بار انجام این فریضه با آخرین سال عمر پیامبر عزیز مصادف شد و از این جهت آن را «حجة الوداع» نامیدند. افرادى که به شوق همسفرى ویا آموختن مراسم حج همراه آن حضرت بودند تا صد وبیست هزار تخمین زده شدهاند.
مراسم حجبه پایان رسید وپیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم راه مدینه را،در حالى که گروهى انبوه او را بدرقه میکردند وجز کسانى که در مکه به او پیوسته بودند همگى در رکاب او بودند، در پیش گرفت. چون کاروان به پهنه بى آبى به نام «غدیر خم» رسید که در سه میلى «جحفه» (1) قرار دارد، پیک وحى فرود آمد وبه پیامبر فرمان توقف داد. پیامبر نیز دستور داد که همه از حرکتباز ایستند وبازماندگان فرا رسند.
کاروانیان از توقف ناگهانى وبه ظاهر بى موقع پیامبر در این منطقه بى آب، آن هم در نیمروزى گرم که حرارت آفتاب بسیار سوزنده وزمین تفتیده بود، در شگفت ماندند.مردم با خود مىگفتند: فرمان بزرگى از جانب خدا رسیده است ودر اهمیت فرمان همین بس که به پیامبر ماموریت داده است که در این وضع نامساعد همه را از حرکتباز دارد وفرمان خدا را ابلاغ کند.
فرمان خدا به رسول گرامى طى آیه زیر نازل شد:
یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس .(مائده:67)
«اى پیامبر، آنچه را از پروردگارت بر تو فرود آمده استبه مردم برسان واگر نرسانى رسالتخداى را بجا نیاوردهاى; و خداوند تو را از گزند مردم حفظ مىکند».
دقت در مضمون آیه ما را به نکات زیر هدایت مىکند:
اولا: فرمانى که پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم براى ابلاغ آن مامور شده بود آنچنان خطیر و عظیم بود که هرگاه پیامبر (بر فرض محال) در رساندن آن ترسى به خود راه مىداد و آن را ابلاغ نمىکرد رسالت الهى خود را انجام نداده بود، بلکه با انجام این ماموریت رسالت وى تکمیل مىشد.
به عبارت دیگر، هرگز مقصود از ما انزل الیک مجموع آیات قرآن و دستورهاى اسلامى نیست. زیرا ناگفته پیداست که هرگاه پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم مجموع دستورهاى الهى را ابلاغ نکند رسالتخود را انجام نداده است ویک چنین امر بدیهى نیاز به نزول آیه ندارد.بلکه مقصود از آن، ابلاغ امر خاصى است که ابلاغ آن مکمل رسالتشمرده مىشود وتا ابلاغ نشود وظیفهخطیر رسالت رنگ کمال به خود نمىگیرد. بنابر این، باید مورد ماموریتیکى از اصول مهم اسلامى باشد که با دیگر اصول وفروع اسلامى پیوستگى داشته پس از یگانگى خدا ورسالت پیامبر مهمترین مسئله شمرده شود.
ثانیا: از نظر محاسبات اجتماعى، پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم احتمال مىداد که در طریق انجام این ماموریت ممکن است از جانب مردم آسیبى به او برسد وخداوند براى تقویت اراده او مىفرماید:
و الله یعصمک من الناس .
اکنون باید دید از میان احتمالاتى که مفسران اسلامى در تعیین موضوع ماموریت دادهاند کدام به مضمون آیه نزدیکتر است.
محدثان شیعه و همچنین سى تن از محدثان بزرگ اهل تسنن (2) بر آنند که آیه در غدیر خم نازل شده است وطى آن خدا به پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم ماموریت داده که حضرت على علیه السلام را به عنوان «مولاى مؤمنان» معرفى کند.
ولایت و جانشینى امام پس از پیامبر از موضوعات خطیر و پر اهمیتى بود که جا داشت ابلاغ آن مکمل رسالتباشد وخوددارى از بیان آن، مایه نقص در امر رسالتشمرده شود.
همچنین جا داشت که پیامبر گرامى، از نظر محاسبات اجتماعى و سیاسى، به خود خوف ورعبى راه دهد، زیرا وصایت وجانشینى شخصى مانند حضرت على علیه السلام که بیش از سى وسه سال از عمر او نگذشته بود بر گروهى که از نظر سن وسال از او به مراتب بالاتر بودند بسیار گران بود. (3) گذشته از این، خون بسیارى از بستگان همین افراد که دور پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم را گرفته بودند در صحنههاى نبرد به دستحضرت على علیه السلام ریخته شده بود وحکومت چنین فردى بر مردمى کینه توز بسیار سختخواهد بود.
به علاوه، حضرت على علیه السلام پسر عمو و داماد پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم بود وتعیین چنین فردى براى خلافت در نظر افراد کوتهبین به یک نوع تعصب فامیلى حمل مىشده است.
ولى به رغم این زمینههاى نامساعد، اراده حکیمانه خداوند بر این تعلق گرفت که پایدارى نهضت را با نصب حضرت على علیه السلام تضمین کند ورسالت جهانى پیامبر خویش را با تعیین رهبر وراهنماى پس از او تکمیل سازد.
اکنون شرح واقعه غدیر را پى مىگیریم:
آفتاب داغ نیمروز هجدهم ماه ذى الحجه بر سرزمین غدیر خم به شدت مىتابید وگروه انبوهى که تاریخ تعداد آنها را از هفتاد هزار تا صد وبیست هزار ضبط کرده است در آن محل به فرمان پیامبر خدا فرود آمده بودند ودر انتظار حادثه تاریخى آن روز به سر مىبردند، در حالى که از شدت گرما رداها را به دو نیم کرده، نیمى بر سر ونیم دیگر را زیر پا انداخته بودند.
در آن لحظات حساس، طنین اذان ظهر سراسر بیابان را فرا گرفت ونداى تکبیر مؤذن بلند شد. مردم خود را براى اداى نماز ظهر آماده کردند وپیامبر نماز ظهر را با آن اجتماع پرشکوه، که سرزمین غدیر نظیر آن را هرگز به خاطر نداشت، بجا آورد وسپس به میان جمیعت آمد وبر منبر بلندى که از جهاز شتران ترتیب یافته بود قرار گرفت وبا صداى بلند خطبهاى به شرح زیر ایراد کرد:
ستایش از آن خداست.از او یارى مىخواهیم وبه او ایمان داریم وبر او توکل مىکنیم واز شر نفسهاى خویش وبدى کردارهایمان به خدایى پناه مىبریم که جز او براى گمراهان هادى وراهنمایى نیست; خدایى که هرکس را هدایت کرد براى او گمراه کنندهاى نیست. گواهى مىدهیم که خدایى جز او نیست ومحمد بنده خدا وفرستاده اوست.
هان اى مردم، نزدیک است که من دعوت حق را لبیک گویم و از میان شما بروم. ومن مسئولم و شما نیز مسئول هستید. در باره من چه فکر مىکنید؟
یاران پیامبر گفتند: گواهى مىدهیم که تو آیین خدا را تبلیغ کردى ونسبتبه ما خیرخواهى ونصیحت کردى ودر این راه بسیار کوشیدى خداوند به تو پاداش نیک بدهد.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم، وقتى مجددا آرامش بر جمعیتحکمفرما شد، فرمود:
آیا شما گواهى نمىدهید که جز خدا، خدایى نیست ومحمد بنده خدا وپیامبر اوست؟ بهشت ودوزخ ومرگ حق است وروز رستاخیز بدون شک فرا خواهد رسید وخداوند کسانى را که در خاک پنهان شدهاند زنده خواهد کرد؟
یاران پیامبر گفتند: آرى، آرى، گواهى مىدهیم.
پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم ادامه داد:
من در میان شما دو چیز گرانبها به یادگار مىگذارم; چگونه با آنها معامله خواهید کرد؟ناشناسى پرسید: مقصود از این دو چیز گرانبها چیست؟
پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:
ثقل اکبر کتاب خداست که یک طرف آن در دستخدا وطرف دیگرش در دستشماست. به کتاب او چنگ بزنید تا گمراه نشوید. وثقل اصغر عترت واهل بیت من است. خدایم به من خبر داده که دو یادگار من تا روز رستاخیز از هم جدا نمىشوند.
هان اى مردم،برکتاب خدا وعترت من پیشى نگیرید واز آن دو عقب نمانید تا نابود نشوید.
در این موقع پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم دستحضرت على علیه السلام را گرفت و بالا برد، تا جایى که سفیدى زیر بغل او بر همه مردم نمایان شد وهمه حضرت على علیه السلام را در کنار پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم دیدند و او را به خوبى شناختند ودریافتند که مقصود از این اجتماع مسئلهاى است که مربوط به حضرت على علیه السلام است و همگى با ولع خاصى آماده شدند که به سخنان پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم گوش فرا دهند.
پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:
هان اى مردم، سزاوارترین فرد بر مؤمنان از خود آنان کیست؟
یاران پیامبر پاسخ دادند:خداوند و پیامبر او بهتر مىدانند.
پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم ادامه داد:
خداوند مولاى من و من مولاى مؤمنان هستم و بر آنها از خودشان اولى وسزاوارترم. هان اى مردم،«هر کس که من مولا و رهبر او هستم، على هم مولا ورهبر اوست».
رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم این جمله آخر را سه بار تکرار کرد (4) وسپس ادامه داد:
پروردگارا، دوستبدار کسى را که على را دوستبدارد ودشمن بدار کسى را که على را دشمن بدارد.خدایا، یاران على را یارى کن ودشمنان او را خوار وذلیل گردان. پروردگارا، على را محور حق قرار ده.
سپس افزود:
لازم استحاضران به غایبان خبر دهند ودیگران را از این امر مطلع کنند.
هنوز اجتماع با شکوه به حال خود باقى بود که فرشته وحى فرود آمد وبه پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله و سلم بشارت داد که خداوند امروز دین خود را تکمیل کرد ونعمتخویش را بر مؤمنان بتمامه ارزانى داشت. (5)
در این لحظه، صداى تکبیر پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم بلند شد وفرمود:
خدا را سپاسگزارم که دین خود را کامل کرد و نعمتخود را به پایان رسانید واز رسالت من و ولایت على پس از من خشنود شد.
پیامبر از جایگاه خود فرود آمد ویاران او، دسته دسته، به حضرت على علیه السلام تبریک مىگفتند واو را مولاى خود ومولاى هر مرد وزن مؤمنى مىخواندند. در این موقع حسان بن ثابت، شاعر رسول خدا، برخاست واین واقعه بزرگ تاریخى را در قالب شعرى با شکوه ریخت وبه آن رنگ جاودانى بخشید. از چکامه معروف او فقط به ترجمه دو بیت مىپردازیم:
پیامبر به حضرت على فرمود:برخیز که من تو را به پیشوایى مردم وراهنمایى آنان پس از خود برگزیدم.هر کس که من مولاى او هستم، على نیز مولاى او است. مردم! بر شما لازم است از پیروان راستین ودوستداران واقعى على باشید. (6)
آنچه نگارش یافتخلاصه این واقعه بزرگ تاریخى بود که در مدارک دانشمندان اهل تسنن وارد شده است. در کتابهاى شیعه این واقعه به طور گستردهتر بیان شده است. مرحوم طبرسى در کتاب احتجاج (7) خطبه مشروحى از پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم نقل مىکند که علاقهمندان مىتوانند به آن کتاب مراجعه کنند.
واقعه غدیر هرگز فراموش نمىشود
اراده حکیمانه خداوند بر این تعلق گرفته است که واقعه تاریخى غدیر در تمام قرون واعصار، به صورت زنده در دلها وبه صورت مکتوب در اسناد وکتب، بماند ودر هر عصر وزمانى نویسندگان اسلامى در کتابهاى تفسیروحدیث وکلام وتاریخ از آن سخن بگویند وگویندگان مذهبى در مجالس وعظ وخطابه در باره آن داد سخن دهند وآن را از فضایل غیر قابل انکار حضرت على علیه السلام بشمارند. نه تنها خطبا وگویندگان، بلکه شعرا وسرایندگان بسیارى از این واقعه الهام گرفتهاند وذوق ادبى خود را از تامل در زمینه این حادثه واز اخلاص نسبتبه صاحب ولایت مشتعل ساختهاند وعالیترین قطعات را به صورت هاى گوناگون وبه زبانهاى مختلف از خود به یادگار نهادهاند.
از این جهت، کمتر واقعه تاریخى همچون رویداد غدیر مورد توجه دانشمندان، اعم از محدث ومفسرومتکلم وفیلسوف وخطیب وشاعر ومورخ وسیره نویس، قرار گرفته است وتا این اندازه در باره آن عنایت مبذول شده است.
یکى از علل جاودانى بودن این حدیث، نزول دو آیه از آیات قرآن کریم در باره این واقعه است (8) وتا روزى که قرآن باقى است این واقعه تاریخى نیز باقى خواهد بود واز خاطرها محو نخواهد شد.
جامعه اسلامى در اعصار دیرینه آن را یکى از اعیاد مذهبى مى شمردهاند وشیعیان هم اکنون نیز این روز را عید مىگیرند ومراسمى را که در دیگر اعیاد اسلامى برپا مىدارند در این روز نیز انجام مىدهند.
از مراجعه به تاریخ به خوبى استفاده مىشود که روز هجدهم ذى الحجة الحرام در میان مسلمانان به نام روز عید غدیر معروف بوده است، تا آنجا که ابن خلکان در باره مستعلى بن المستنصر مىگوید:در سال487 هجرى در روز عید غدیر که روز هجدهم ذى الحجة الحرام است مردم با او بیعت کردند. (9) والعبیدى در باره المستنصر بالله مىنویسد:وى در سال487 هجرى، دوازده شب به آخر ماه ذى الحجه باقى مانده بود که درگذشت. این شب همان شب هجدهم ذى الحجه، شب عید غدیر است. (10)
نه تنها ابن خلکان این شب را شب عید غدیر مىنامد، بلکه مسعودى (11) وثعالبى (12) نیز این شب را از شبهاى معروف در میان امت اسلامى شمردهاند.
ریشه این عید اسلامى به خود روز غدیر باز مىگردد، زیرا در آن روز پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم به مهاجرین وانصار، بلکه به همسران خود، دستور داد که بر على علیه السلام وارد شوند وبه او در مورد چنین فضیلتبزرگى تبریک بگویند.زید بن ارقم مىگوید:نخستین کسانى از مهاجرین که با على دست دادند ابوبکر، عمر، عثمان، طلحه وزبیر بودند ومراسم تبریک وبیعت تا مغرب ادامه داشت.
در اهمیت این رویداد تاریخى همین اندازه کافى است که صدوده نفر صحابى حدیث غدیر را نقل کردهاند. البته این مطلب به معنى آن نیست که از آن گروه زیاد تنها همین تعداد حادثه را نقل کردهاند، بلکه تنها در کتابهاى دانشمندان اهل تسنن نام صد و ده تن به چشم مىخورد. درست است که پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم سخنان خود را در اجتماع صد هزار نفرى القاء کرد، ولى گروه زیادى از آنان از نقاط دور دستحجاز بودند واز آنان حدیثى نقل نشده است. گروهى از آنان نیز که این واقعه را نقل کردهاند تاریخ موفق به درج آن نشده است واگر هم درج کرده به دست ما نرسیده است.
در قرن دوم هجرى، که عصر«تابعان» است، هشتاد ونه تن از آنان، به نقل این حدیث پرداختهاند.
راویان حدیث در قرنهاى بعد همگى از علما ودانشمندان اهل تسنن هستند وسیصد وشصت تن از آنان این حدیث را در کتابهاى خود آوردهاند وگروه زیادى به صحت واستوارى آن اعتراف کردهاند.
در قرن سوم نود ودو دانشمند، در قرن چهارم چهل وسه، در قرن پنجم بیست وچهار، در قرن ششم بیست، در قرن هفتم بیست ویک، در قرن هشتم هجده، در قرن نهم شانزده، در قرن دهم چهارده، در قرن یازدهم دوازده، در قرن دوازدهم سیزده، در قرن سیزدهم دوازده ودر قرن چهاردهم بیست دانشمند این حدیث را نقل کردهاند.
گروهى نیز تنها به نقل حدیث اکتفا نکردهاند بلکه در باره اسناد ومفاد آن مستقلا کتابهایى نوشتهاند.
طبرى، مورخ بزرگ اسلامى، کتابى به نام «الولایة فی طریق حدیث الغدیر» نوشته، این حدیث را از متجاوز از هفتاد طریق از پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم نقل کرده است.
ابن عقده کوفى در رساله «ولایت» این حدیث را از صد وپنج تن نقل کرده است.
ابوبکر محمد بن عمر بغدادى، معروف به جعانى، این حدیث را از بیست وپنج طریق نقل کرده است.
تعداد کسانى که مستقلا پیرامون خصوصیات این واقعه تاریخى کتاب نوشتهاند بیست وشش نفر است.
دانشمندان شیعه در باره این واقعه بزرگ کتابهاى ارزندهاى نوشتهاند که جامعتر از همه کتاب تاریخى «الغدیر» است که به خامه تواناى نویسندهنامى اسلامى علامه مجاهد مرحوم آیة الله امینى نگارش یافته است ودر تحریر این بخش از زندگانى امام على علیه السلام ازاین کتاب شریف استفاده فراوانى به عمل آمد.
http://rasoolnoor.com
عرش بر دوش غدیر
در روز غدیر ، عقل اول
آن مظهر حق ، نبى مرسل
چون عرش تو را کشید بر دوش
آنگاه گشود لعل خاموش
فرمود که این خجسته منظر
بر خلق پس از من است رهبر
بر دامن او هر آن که زد دست
چون ذره به آفتاب پیوست
**************************
تنها در غدیر !!
دشت غوغا بود ، غوغا بود ، غوغا در غدیر
موج مى زد سیل مردم مثل دریا در غدیر
در شکوه کاروان آن روز با آهنگ زنگ
بى گمان بارى رقم مى خورد فردا در غدیر
اى فراموشان باطل سر به پایین افکنید
چون پیغمبر دست حق را برد بالا در غدیر
حیف اما کاروان منزل به منزل مى گذشت
کاروان مى رفت و حق مى ماند تنها در غدیر !!
" علیرضا سپاهى لائین "
**************************
چراغانى صحراى غدیر
گفت برخیز که از یار سفیر آمده است
به چراغانى صحراى غدیر آمده است
موج یک حادثه در جان غدیر است امروز
و على چهره تابان غدیر است امروز
بیعت شیشه اى و آهن پیمان شکنى
داد از بیعت آبستن پیمان شکنى !
پس از آن بیعت پر شور على تنها ماند
و وصایاى نبى در دل صحرا جا ماند
موج آن حادثه در جان غدیر است هنوز
و على چهره تابان غدیر است هنوز
" ناصر شعار ابوذرى "
**************************
غدیر نقش ولاى على به سینه ما
غدیر عید همه عمر با على بودن
غدیر آینه دار على ولى الله ست
غدیر حاصل تبلیغ انبیا همه عمر
غدیر نقش ولاى على به سینه ماست
غدیر یک سند زنده ، یک حقیقت محض
غدیر از دل تنگ رسول عقده گشاست
غدیر صفحه تاریخ وال من والاه
غدیر آیه توبیخ عاد من عاد است
هنوز لاله � اکملت دینکم � روید
هنوز طوطى � اتممت نعمتى � گویاست
هنوز خواجه لولاک را نداست بلند
که هر که را که پیمبر منم ، على مولاست
بگو که خصم شود منکر غدیر ، چه باک
که آفتاب ، به هر سو نظر کنى پیداست
چو عمر صاعقه کوتاه باد دورانش
خلافتى که دوامش به کشتن زهراست
" حاج غلامرضا سازگار "
http://emam8.com
پیامک عید غدیر بخش سوم
غنچه لبهای پیغمبر که شد وا در غدیر / بر لبش گل واژه ” من کنت مولا ” نشست . . .
عید غدیر خم مبارک
غنچه لبهای پیغمبر که شد وا در غدیر / بر لبش گل واژه ” من کنت مولا ” نشست . . .
عید غدیر خم مبارک
.
.
قرآن به جز از وصف علی آیه ندارد / ایمان به جز از حب علی پایه ندارد
گفتم بروم سایه لطفش بنشینم / گفتا که علی نور بود سایه ندارد
عید غدیر مبارک
.
.
دریای غدیر، از ریزش آبشارگون وحی بر جان محمّد(ص) لبریز است و قامت دین در زلال غدیر خم انعکاس مییابد
.
.
در غدیر خم، ولایت شد قبول / برد بالا دست مولا را رسول
رفت بالا دست خورشید غدیر / شد امام و مقتدای ما، امیر
سرآغاز امامت و ولایت برشما مبارک باد . . .
.
.
مدح علی و آل علی بر زبان ماست / گویا زبان برای همین در دهان ماست
.
.
هان! ای مردمان! علی را برتر بدانید، که او برترین انسان از زن و مرد بعد از من است
هرکه با او بستیزد و بر ولایتش گردن ننهد نفرین و خشم من بر او باد. (خطبه ی غدیریه)
.
.
آنان که علی خدای خود پندارند / کفرش به کنار عجب خدایی دارند
.
.
خدایا به حق شاه مردان / مرا محتاج نامردان مگردان
فرا رسیدن عید غدیرخم بر عاشقان آن حضرت مبارک . . .
.
.
به روز غدیر خم از مقام لم یزلی / به کائنات ندا شد به صوت جلی
که بعد احمد مرسل به کهتر و مهتر / امام و سرور و مولا علیست علی
عید غدیر خم بر شما مبارک
.
.
باز تابید از افقْ روزِ درخشانِ غدیر / شد فضا سرشار عطرِ گل ز بستان غدیر
موج زد دریای رحمت در بیابان غدیر / چشمه های نور جاری شد ز دامان غدیر . . .
.
.
ای غدیر خم که هستی روز بیعت با امام / بر تو ای روز امامت از همه امت سلام
از تو محکم شد شریعت، وز تو نعمت شد تمام / ما به یاد آن مبارک روز و آن زیبا پیام . . .
.
.
از ولای مُرتضی دل را چراغان می کنیم / بـا علی بار دگر تجدید پیمـان می کنیم . . .
.
.
ستاره سحر از صبح انتظار دمید / غدیر از نفس رحمت بهار چکید
گرفت دست قدر، رایت شفق بر دوش / زمین به حکم قضا آب زندگی نوشید . . .
.
.
نور عالم از ولی داریم ما / اول و آخر علی(ع) داریم ما . . .
.
.
از جام و سبو گذشت کارم / وقت خُم و نوبت غدیر است
امروز به امر حضرت حق / بر خلق جهان علی(ع) امیر است . . .
.
.
غدیر، تجلّی اراده خداوند، مکمّل باور ما و نقطه تأمّلی در تاریخ است . . .
.
.
.
گفت پیغمبر به یارای سخن / پیک رب العالمین آمد به من
گفت حیدر را خدا این تحفه داد / بر همه خلق جهان فضلش نهاد . . .
.
.
بر سرِ آسمانی آن ظهر / آیههای شکوه نازل شد
مژده دادند ایههای شکوه / دین احمد(ص) دوباره کامل شد . .
عید کمال دین .سالروز اتمام نعمت وهنگامه اعلان وصایت و ولایت امیر المومنین علیه السلام بر شیعیان وپیروان ولایت خجسته باد
**********************************************************
خورشید چراغکی ز رخسار علیست / مه نقطه کوچکی ز پرگار علیست
هرکس که فرستد به محمد صلوات / همسایه دیوار به دیوار علیست
عید غدیر مبارک
************************************************
روز عید غدیرخم از شریف ترین اعیاد امت من است.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
*****************************************************
نازد به خودش خدا که حیدر دارد / دریای فضائلی مطهر دارد
همتای علی نخواهد آمد والله / صد بار اگر کعبه ترک بردارد
عید غدیر خم مبارک باد
********************************************
خدایا به حق شاه مردان / مرا محتاج نامردان مگردان
فرا رسیدن عید غدیرخم بر عاشقان آن حضرت مبارک
دلا امشب به می باید وضو کرد / و هر ناممکنی را آرزو کرد
عید بر شما مبارک
***********************************
علی در عرش بالا بی نظیر است
علی بر عالم و آدم امیر است
به عشق نام مولایم نوشتم
چه عیدی بهتر از عید غدیر است؟
آنان که علی خدای خود پندارند / کفرش به کنار عجب خدایی دارند
******************************************
چون نامه ی اعمال مرا پیچیدند
بردند به میزان عمل سنجیدند
بیش از همه کس گناه ما بود ولی
آن را به محبت علی بخشیدند
عیدتان مبارک
تمام لذت عمرم در این است / که مولایم امیرالمومنین است
عیدشما مبارک
******************************************************
نه فقط بنده به ذات ازلی می نازد
ناشر حکم ولایت به ولی می نازد
گر بنازد به علی شیعه ندارد عجبی
عجب اینجاست خدا هم به علی می نازد
هان! ای مردمان! علی را برتر بدانید، که او برترین انسان از زن و مرد بعد از من است... هرکه با او بستیزد و بر ولایتش گردن ننهد نفرین و خشم من بر او باد. (خطبه ی غدیریه)
*****************************************
قرآن به جز از وصف علی آیه ندارد
ایمان به جز از حب علی پایه ندارد
گفتم بروم سایه لطفش بنشینم
گفتا که علی نور بود سایه ندارد
عید غدیر مبارک
*************************************
شبی در محفلی ذکر علی بود
شنیدم عارفی فرزانه فرمود
اگر آتش به زیر پوست داری
نسوزی گر علی را دوست داری
خورشید شکفته در غدیر است علی
باران بهار در کویر است علی
بر مسند عاشقی شهی بی همتاست
بر ملک محمدی امیر است علی
***********************************************
مدح علی و آل علی بر زبان ماست / گویا زبان برای همین در دهان ماست
***********************************************
روز مـحـشــر پـرسـیـد ز مـن رب جـلــــــــی
گفت تو غـرق گنـاهی؟ گفتمش یـا رب بلی
گفت پس آتش نمیـگیرد چـرا جـسم و تنـت
گفتمش چون حـک نمودم روی قلبم یا علی
نام علی : عدالت -- راه علی : سعادت -- عشق علی : شهادت -- ذکر علی : عبادت -- عید علی : مبارک
*****************************************************************
ما زین جهان از پی دیدار میرویم ، از بهر دیدن حیدر کرار میرویم ، درب بهشت گر نگشایند به روی ما ، گوییم یا علی و ز دیوار میرویم
جلوهگر شد بار دیگر طور سینا در غدیر
ریخت از خمّ ولایت می به مینا در غدیر
رودها با یکدگر پیوست کمکم سیل شد
موج میزد سیل مردم مثل دریا در غدیر
*******************************************************
ستاره سحر از صبح انتظار دمید
غدیر از نفس رحمت بهار چکید
گرفت دست قدر، رایت شفق بر دوش
زمین به حکم قضا آب زندگی نوشید
********************************************
گرفت پرچم اسلام را على در دست
از این گزیده، زمین و زمان به خود بالید
به یمن فیض ولایت، شراب خمّ الست
به عشق آل على از غدیر خم جوشید
**********************************************
غدیر، عید همه عمر با على بودن
غدیر، آینهدار على ولی الله ست
غدیر، حاصل تبلیغ انبیا همه عمر
غدیر، نقش ولای على به سینه ماست
**********************************
غدیر، یک سند زنده، یک حقیقت محض
غدیر، از دل تنگ رسول عقده گشاست
غدیر، صفحه تاریخ «وال من والاه»
غدیر، آیه توبیخ «عاد من عاد» است
****************************************
جمع کرد آنگاه اقیانوسها را در غدیر
ریخت موج التهابی در دل آن آبگیر
آبگیر آیینهای شد از جهان در اهتزاز
موج، پشت موج بالا رفت با دست امیر
*******************************************************
ولایت امیر المؤمنین علیهالسلام ، چشمه حیات لازَمان و لا مکانی است که در جوشش همواره خویش، هیچ کس را از آن بیعت تاریخی محروم نمیکند.
غدیر، یک کلمه نیست، یک برکه نیست؛ یک دریاست؛ رمزی است بین خدا و انسان
*****************************************************************
«غدیر ای بادهگردان ولایت رسولان الهی مبتلایت
ندا آمد ز محراب سماوات به گوش گوشهگیران خرابات
رسولی کز غدیر خم ننوشد ردای سبز بعثت را نپوشد»
****************************************************
خوش به حال فرشتگان که هر شامگاه، با سرخی شفق، فوج فوج در زلال بیکران غدیر بال میشویند و در ساحل سبز غدیر به نماز میایستند!
***********************************
غدیر، آبراههای بود به خشکزار اندیشههای تمام اَعصار
*******************************************
آحاد ملک چو سجده بر آدم کرد
بر نام علی و شوکت خاتم کرد
در روز غدیر خم نه تنها آدم
بر قامت مرتضی فلک سر خم کرد
********************************************
کاش رفتگان تاریخ هم برمیگشتند! کاش آیندگان را مجال وصالی بود؛ شاید ما غربتنشینان شهر غیبت هم شاهد میشدیم؛ آنگاه که محمد با گلوی خسته از گذر سالها، مرتضی را تصنیف کرد.
****************************************
من یک مسلمانم ولى را مىشناسم
مولا على مولا على را مىشناسم
مهر على را تا ابد در سینه دارم
در سینه از مهر على گنجینه دارم.
***************************************************
از دور دست تاریخ، آن سوى غدیر؛ از دور دست خاطرههاى آفتاب سوزان حجاز، صداى محمد صلىاللهعلیهوآله به گوش مىرسد. گویى استمداد مىکند از زمان؛ گویى یاور مىخواهد از تاریخ؛ گویى مىخواهد خاکهاى گرم غدیر را شاهد بگیرد بر این انتصاب آسمانى.
غدیر، یک تاریخ است؛ تاریخى سرخ که اولش مدینه است،میانش کربلا و سرانجامش ظهور
*******************************************************
خجسته باد پیوند «نبوت» و «امامت» در نقطه اوجى به نام غدیر خم که غدیر، گره محکمى است براى رشته دیانت.
غدیر خم، عید تکمیل رسالت مبارک باد!
***********************************************
کشتی اسلام را لنگر علیست هر که او صاحب ولا ,رهبر علیست
الغرض تلخیص می گویم کلام ما مسلمانیم تنها والسلام
*******************************
غدیر علی ، هنوز هم چشمه ای لبریز از آب حیات و دریایی موّاج از کرامتهاست .
غدیر دریایی از باور و بصیرت ، در کویر حیرت و هامون ضلالت است ، تا کام جان ها از آن سیراب شود .
*************************************
علی ، برگزیده محمد نیست ، بلکه منتخب خداست و پیامبر فقط ابلاغگر پیام الهی نسبت به امامت اوست
******************************************
غدیر درخشان چون گوهری در تابش آفتاب است، وسیع به وسعت ابدیت است و جاری در لحظه لحظه کائنات است،
**************************************
کاش در این نورانی ترین لحظات زندگی ( ایام عید الله الاکبر ) با باران مداوم حضورش این عطش بی پایان را به پایان برساند که تنها عشق او شایسته تسخیر دلهاست.
************************************
از ولایت عهدی حیدر، خدا تاج شرف بار دیگر بر سر زهرای اطهر می زند
در حریم ناز و عصمت زین همایون افتخار فاطمه لبخند بر سیمای شوهر می زند
*************************************
باز تابید از افقْ روزِ درخشانِ غدیر شد فضا سرشار عطرِ گل ز بستان غدیر
موج زد دریای رحمت در بیابان غدیر چشمه های نور جاری شد ز دامان غدیر
****************************************
بیاویزد آن کس به غدر خدای که بگریزد از عهد روز غدیر
چه گویی به محشر اگر پرسدت از آن عهد محکم شَبَر یا شُبیر
حکیم ناصرخسرو قبادیانی
*****************************************
ای غدیر خم که هستی روز بیعت با امام بر تو ای روز امامت از همه امت سلام
از تو محکم شد شریعت، وز تو نعمت شد تمام ما به یاد آن مبارک روز و آن زیبا پیام
********************************************
از ولای مُرتضی دل را چراغان می کنیم
بـا علی بار دگر تجدید پیمـان می کنیم
**************************************
غدیر، محل تلاقی رودخانه به دریاست. غدیر، پیوند نبوت به امامت است. غدیر، قله شکوهنده دستگیری و دلالت پیوسته آدمیان در جاری صلابت اعصار است.
****************************************************
خطابه غدیر، منشور راهبردی تشیع است؛ تشیع نه به عنوان یک فرقه و اقلیت، بلکه به عنوان شیوع انسانی و همگرایی کلی.
**************************************************
رسولی کز غدیر خم ننوشد ، ردای سبز بعثت را نپوشد . عید غدیر خم مبارک
***************************************************
ای خدای مرتضی ، گردی از گامهای فتوت مرتضی را بر سر جهانیان بپاش تا ریشه نامردی در جهان بخشکد . عید غدیر خم ، عید ولایت و امامت مبارک
****************************************
اگر خلق عالم علی را می شناختند ، دوستش میداشتند و اگر خلق عالم علی را دوست میداشتند ، جهنم آفریده نمیشد .
************************************************
به روز غدیر خم از مقام لم یزلی ، به کائنات ندا شد به صوت جلی . که بعد احمد مرسل به کهتر و مهتر ، امام و سرور و مولا علیست علی ، عید غدیر خم بر شما مبارک
www.sibtayn.com
روز سیزده آبان، روز شگفتی است! روزی که حوادث بزرگ و سرنوشت ساز این ملت را در پیشانی خود حک کرده است. و چه عجیب که ردپایی ثابت در تمام این حوادث به چشم می خورد.
ردپای استکبار جهانی در تبعید امام در سال 42 ، در کشتار دانش آموزان و دانشجویان در سال 57 و در نهایت مهر بطلانی که دانشجویان خط امام با تسخیر سفارت آمریکا بر دخالت و دست اندازی های استکبار جهانی در میهن اسلامی مان زدند.
دانش آموزانی که هنگام تبعید امام در سال 42 خردسالانی بیش نبودند 15 سال بعد غیور مردانی در این خاک شدند که بر ظلم و بیداد شوریدند. آنان درس را نه در پشت نیمکت های چوبی کلاس و بر تخته سیاه آن که بر صفحه سپید پیشانی مردمان زجرکشیده در کوچه و بازار آموختند. آنان خود را مجزا از جریان انقلاب نمی دانستند آن روزها همه از پیر و جوان، زن ومرد و کودک در اعتصاب و راهپیمایی شرکت می کردند. در آن روزها حتی گفتگوهای کودکان خردسال نه بر سر بازی ها و بازیچه ها که از ظلم شاه و راهپیمایی ها بود. دانش آموزان چنان سهمی در این جریان داشتند که اگر صفحه ایی از اوراق خونین انقلاب به نام آنان رقم نمی خورد، بر زحمات ، رشادت ها و تلاش های آنان جفا شده بود، آن روزها دانش آموزان، اعلامیه های امام را رونویسی و پخش می کردند ، شبها خطر حکومت نظامی را نادیده می گرفتند و با خط های ابتدایی و ناپخته خود دیوارهای شهر را به شعارهای انقلابی مزین میکردند.
چگونه نوجوانی که در ابتدای زندگی است، به بلوغ فکری و عقیدتی می رسد و خود را در جریان انقلابی وارد می کند که لازمه آن شناخت است؟ اینها را باید در فضای فکری آن عصر و به ویژه در کلام امام جست که اعتراضات فروخفته در درون ملت را که عمری به درازای تاریخ داشت با ایمان و اعتقاد مردم گره زد و از میان آن پرشورترین انقلاب قرن را ساماندهی نمود. در آن روزها شعاری برگرفته از امام شهیدان و آزادگان امام حسین (ع ) ورد زبان همگان بود و متفکران بزرگی چون شریعتی و مطهری هم از این پیام به خوبی بهره می جستند: ان الحیاه عقیدةٌ و جهاد.
و امام نیز در تبیین این شعار فرموده است" زندگی یعنی آرمان و مبارزه در راه آن. ان الحیاه عقیدة و جهاد. مطلبی که از نظر شیوه تفکر اسلامی هیچ جای تردید در آن نیست، این است که مرگ از این زندگی ذلت بار بهتر است.( صحیفه نور ، ج 13، صص 18-217)
امام خود در رأس مبارزه قرار می گیرد نه اینکه خود گوشه نشینی اختیار کرده مردم را به مبارزه فراخواند. امام گام اول مبارزه را بر می دارد و بر آمریکا، اسرائیل و رژیم پهلوی که دست نشانده اولی و حامی دومی است فریاد می زند و خود رنج تبعید را شجاعانه تحمل می کند. " من ا ز آن آدمها نیستم که یک حکمی اگر کردم بنشینم چرت بزنم که این حکم خودش برود ،من راه می افتم دنبالش. اگر خدای نخواسته یک وقتی دیدم که مصلحت اسلام اقتضا می کند که یک حرفی بزنم ، می زنم ودنبالش راه می افتم واز هیچ چیزنمی ترسم بحمدالله تعالی." (صحیفه نور) نوجوانی که امام مرجع تقلید او و خانواده اوست، قدم در راه وی می نهد کلام امام را که برگرفته از کلام الله است به گوش جان می شنود: قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی(قرآن کریم ، سبا/41)
امام همانند دیگر رهبران سیاسی نمی گوید: بروید حزب تشکیل دهید، طرفدار جمع کنید بعد قیام کنید؛ امام نهیب می زند اگر مسلمانید بر شما واجب است که تک تک یا دو به دو با ظلم مبارزه کنید.
این اساس اندیشه امام در مبارزه علیه ظلم ستم شاهی است و می بینیم چون ازجان برخاسته بر دل مرد می نشیند و آنان را از کوچک و بزرگ وارد عرصه می کند. امام ترس از مبارزه را در میان مردم انقلابی اینچنین از بین می برد:" خون شما به پای نهال دینتان فرو می رود و همراه دینتان بالا می آیید که : و لا تحسبن الذین قتلوا فی سیبل الله امواتا بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون... "ثار" شما که خونبهای دین خداست هرگز از بین نمی رود، زیرا خود به همراه خونبها زنده می شود و خونبهای شما "لقاءالله" است و دین خدا زنده می شود و برکت آن می ماند(بنیان مرصوص، صص 3 و 31)
در سایه این تعالیم است که نوجوان روزهای انقلاب، دانش آموز روزهای پرشور مبارزه و حماسه، از راهپیمایی ها، مبارزات و شعارها بیش از درس های مدرسه، تعلیم یافته و برای فراگیری بیشتر در روز 13آبان 57 مدارس را به تعطیلی می کشاند و راهی دانشگاه تهران می شود.
در آن روز دانش آموز مسلمان ایرانی در خون خود وضو گرفت و به امام خود اقتدا کرد و در قیام نماز تنها خدا را بزرگ و لایق بزرگی خواند و نمازش را، رودرروی معبود و در بهشت او سلام داد.
www.mums.ac.i
غدیر ای باده گردان ولایت
رسولان الهی مبتلایت
ندا آمد ز محراب سماوات
به گوش گوشه گیران خرابات
رسولی کز غدیر خم ننوشد
ردای سبز بعثت را نپوشد
تمام انبیا ساغر گرفتند
شراب از ساقی کوثر گرفتن
*********************
علیٌ حُبهُ جنه
قسیم النّار و الجنّه
وصی المصطفی حقاً
امام الناس و الجنه
************************
ما زین جهان از پی دیدار میرویم
از بهر دیدن حیدر کرار میرویم
درب بهشت گر نگشایند به روی ما
گوییم یا علی و ز دیوار میرویم
*************************
چون نامه اعمال مرا پیچیدند
بردند به میزان عمل سنجیدند
بیش از همه کس گناه ما بود ولی
ما را به محبت علی بخشیدند
**************************
اوصاف علی به هر زبان باید گفت
این ذکر به پیدا و نهان باید گفت
در جشن ولی عهدی مسعود علی
تبریک به صاحب الزمان باید گفت
***************************
در فصل خطر امیر را گم نکنید
ان وسعت بی نظیر را گم نکنید
تنها ره جنت از علی میگذرد
ای همسفران غدیر را گم نکنید
***********************************
اراج دل به تیغ دو ابروی دلبرست
بختش بلند هر که گرفتار حیدر است
*****************************************
دل را ز علی اگر بگیرم چه کنم
بی مهر علی اگر بمیرم چه کنم
فردا که کسی را به کسی کاری نیست
دامان علی اگر نگیرم چه کنم
*****************************************************
در خانه دل نوشته با خط جلی
کین خانه بنا شد به تولای علی
در داخل این خانه چو نیکو نگری
هم مهر محمد است و هم مهر علی
**************************************************************
نه فقط بنده به ذات ازلی می نازد
ناشر حکم ولایت به ولی می نازد
گر بنازد به علی، شیعه ندارد عجبی
عجب اینجاست خدا هم به علی می نازد
**********************************************
تعریف علی به گفت و کو ممکن نیست
گنجایش بحر در سبو ممکن نیست
************************************
عجب تمثیلی است این که علی مولود کعبه است...
یعنی اینکه باطن قبله را در امام پیدا کن! (شهید آوینی)
*****************************
خورشید چراغکی ز رخسار علیست
مه نقطه کوچکی ز پرگار علیست
هرکس که فرستد به محمد صلوات
همسایه دیوار به دیوار علیست
عید غدیر مبارک
****************************************************************
نازد به خودش خدا که حیدر دارد
دریای فضائلی مطهر دارد
همتای علی نخواهد آمد والله
صد بار اگر کعبه ترک بردارد
عید غدیر خم مبارک باد.
*************************************************
دلا امشب به می باید وضو کرد
و هر ناممکنی را آرزو کرد
عید بر شما مبارک
************************************
علی در عرش بالا بی نظیر است
علی بر عالم و آدم امیر است
به عشق نام مولایم نوشتم
چه عیدی بهتر از عید غدیر است؟
*****************************
تمام لذت عمرم در این است
که مولایم امیرالمومنین است
عید شما مبارک
**********************
www.roshd.ir
هالووین را چقدر می شناسید؟
هالووین یا روز "همه مقدسین" یکی از جشن های مذهبی و با قدمت دو هزار ساله غربی است که قرن هاست برگزاری آن در میان مردم کشورهای غربی به ویژه آمریکا، ایرلند، اسکاتلند و کانادا رواج دارد، هر چند با گذشت زمان آداب و رسوم آن دستخوش دگرگونی های بسیار زیادی شده است.
به گزارش بانکی دات آی آر، کدو تنبل، شناخته شده ترین نماد هالووین به شمار می آید که تو خالیست و با درآوردن چشم ها و دهان ترسناک و روشن کردن شمع درون آن به آن جلوه ای ترسناک داده می شود.
بنیانگذاران این جشن یعنی قوم سلتی که سالها پیش از میلاد مسیح در ایرلند و شمال فرانسه زندگی می کردند و معتقد بودند اول نوامبر هر سال، آغاز سال نو میلادیست، با برگزاری این مراسم در شب 31 اکتبر (نهم آبان) اعتقاد خود به جهان آخرت را نشان می دادند.
banki.ir
آنها این جشن را نمادی برای یادآوری از ارواح درگذشتگان خود قرار داده بودند و در آن همگی دور هم جمع می شدند، آتش روشن می کردند، قربانی می کردند و غذای خود را با دیگران تقسیم می کردند. آنها دور یک سفره می نشستند و باورشان این بود که چون در این جمع در گذشتگان هم حضور دارند، هر کس سخاوت بیشتری در عرضه غذای خود به دیگران به خرج دهد، مرود شفاعت درگذشتان نزد خداوند قرار می گیرد و تا پایان آن سال از هربلایی مصون می ماند.
این روزها اما هالووین با رنگ و بو و شکل و شمایل کاملا متفاوتی برگزار می شود. پوشیدن لباس ها و پوشش های ترسناک و عجیب و غریب تنها بخشی از مراسمی است که تقریبا هیچ شباهتی به دوران گذشته ندارد.
پوشیدن لباس هایی از پوست سر حیوانات، پیشگویی کشیشان، خوردن سیب به عنوان سمبل پومانا که همان خدای میوه و درخت بود و بردن باقی مانده های آتش و حاکستر به خانه ها با نیت دور کردن ساکنان آنها از سرمای زمستان و بدی ها در گذشته، اکنون جای خود را به شیاطین و ارواح خبیثه ای داده است که به ویژه آمریکایی ها از آن استقبال کرده اند.
حمله رومی ها، ورود مسیحیان کریستیان و اختلاط عقاید آنها با بومیان منطقه باعث ایجاد تحولاتی شگرف در این مراسم شد. با این تغییر و تحولات هالووین دیگر تنها مختص ارواح پاک و مقدس نبود و شیاطین و ارواح خبیثه را نیز شانس حضور در این جشن را داشتند. از این رو برخی از مردم در جشن هالووین لباسهای عجیب و ترسناک میپوشیدند تا در برابر ارواح گناهکار ایستادگی کنند و به شکلی نمادین آنها را ترسانده و از میان خود برانند.
اما رفته رفته حضور ارواح خبیثه و شیاطین در این جشن کاملا عادی شد و حتی کار درکشوری مثل آمریکا تا آنجا پیش رفت که برخی لباس های ترسناک می پوشیدند و جلوی راه مردم را می گرفتند یا دیگران را به انحای مختلف مورد اذیت و آزار قرار می دادند.
امروزه، هر سال لباس های تازه ای برای زنان و مردان، دختران، پسران و کودکان شرکت کننده در این مراسم عرضه می شود که ترسناک بودن و عجیب و غریبی ویژگی مشترک همه آنهاست.
هر چی آرزوی خوب مال تو...
کاربران عزیز تبیانی : متنی که در زیر می خوانید ، از نوشته های ویکتور هوگوست که در مجله شادکامی
خواندم و خواستم شما نیز در لذت من شریک باشید. در لابلای آرزوهایی که برای هر خواننده داشته است ، مفاهیم آشنای عشق ،گذشت ،دوستی، صبر و... دیده می شود. مفاهیمی که ما در این بخش راجع به آنها بسیار صحبت می کنیم .از زبان امامان ،بزرگان ،شاعران .هر چند تمامی این مفاهیم و بسیار کامل تر وغنی تر در دستورات دینی ما آمده و نمونه ی آن مقالاتی است که از نامه ی امام علی (ع) به امام حسن (ع) تهیه شده است.
اما برای تنوع در کار ، این بار به سراغ نویسنده و نمایشنامه نویس فرانسوی رفتیم و قلم هنر مندانه ی او موید این مطلب است که اخلاق و مفاهیمی چون عشق ودوستی و...در همه جا و همه ی زمان ها زیباست و این ها می تواند فصل مشترکی باشد برای نزدیکی ما انسان ها به یکدیگر.
***
اول از همه برایت آرزومندم که عاشق شوی
و اگر هستی، کسی هم به تو عشق بورزد
و اگر اینگونه نیست، تنهاییات کوتاه باشد
و پس از تنهاییات، نفرت از کسی نیابی.
آرزومندم که اینگونه پیش نیاید، اما اگر پیش آمد،
بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی.
برایت همچنان آرزو دارم
دوستانی داشته باشی،
که دستکم یکی در میانشان
بیتردید مورد اعتمادت باشد.
برایت آرزومندم که دشمن نیز داشته باشی،
نه کم و نه زیاد، درست به اندازه،
تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قرار دهد،
که دستکم یکی از آنان اعتراضش به حق باشد،
تا که زیاده به خودت غره نشوی.
و نیز آرزومندم مفید فایده باشی،
تا در لحظات سخت،
وقتی دیگر چیزی باقی نمانده است.
همین مفید بودن، کافی باشد تا تو را سر پا نگه دارد.
همچنین، برایت آرزومندم صبور باشی،
نه با کسانی که اشتباهات کوچک میکنند،
چون این کار سادهای است،
بلکه با کسانی که اشتباهات بزرگ و جبرانناپذیر میکنند،
و با کاربرد درست صبوریات، برای دیگران نمونه شوی.
امیدوارم اگر جوان هستی،
خیلی به تعجیل، رسیده نشوی
و اگر رسیدهای، به جواننمایی اصرار نورزی
و اگر پیری، تسلیم ناامیدی نشوی،
چرا که هر سنی، خوشی و ناخوشی خودش را دارد
و لازم است بگذاریم در ما جریان یابند.
امیدوارم به پرندهای دانه بدهی و به آوازش گوش کنی،
هنگامی که آوای سحرگاهیاش را سر میدهد ،
چرا که به این طریق
احساس زیبایی خواهی یافت، به رایگان.
امیدوارم که دانهای هم بر خاک بفشانی،
هر چند خرد بوده باشد،
و با روییدنش همراه شوی،
تا دریابی چقدر زندگی در یک درخت وجود دارد.
به علاوه، آرزومندم پول داشته باشی،
زیرا در عمل به آن نیازمندی
و برای اینکه سالی یکبار
پولت را جلوی رویت بگذاری و بگویی: «این مال من است»
فقط برای اینکه روشن کنی کدامتان ارباب دیگری است!
و در پایان، اگر مرد باشی،
آرزومندم زن خوبی داشته باشی
و اگر زنی، شوهر خوبی داشته باشی،
که اگر فردا خسته باشید ، یا پسفردا شادمان
باز هم از عشق حرف برانید تا از نو بیاغازید.....
منبع:تبیان
به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران بیرجند؛ همه ما مشکلاتی در زندگی شخصی ,خانوادگی وشغلی خود داریم که برای رهایی از این استرس ها به مثبت اندیشی و شاد بودن روی می آوریم.
هر شخصی به نوع روحیه وامکاناتی که دارد می تواند دنیای شادی را بوجود آورد به شرط اینکه از همین لحظه شروع کند ویک اراده قوی داشته باشد .
و اما چند روش برای اینکه شاد زیستن را در زندگی خود تجربه کنید :
1- تمیز کردن یکی از بهترین روان درمانی هاست بنابراین کمد خود را تمیز کنید و تعداد ی از لباس های را به یک موسسه خیریه بدهید چرا که بخشش هم نوعی از روان درمانی است.
2- فراوان بخندید , چراکه خندیدن هزینه ای ندارد اما ارزش فراوانی دارد .
3- هیچ وقت مشکلات خود را بزرگ جلوه ندهید؛ در رابطه با همین موضوع حرف جالب مجری تلویزیون که سالها قبل هنوز در ذهنم مانده برایتان بیان می کنم : اگراز کلمه مشکلات (م ) آن را برداریم شکلات می شه پس مشکلات خود تون رو به خدا بسپارید چرا که خدا بزرگ و مهربونه.
4- حتی برای در خانه ماندن هم شیک ترین لباس های خود را بپوشید .
5- برای خودتان خرید کنید و خودتان را شاد کنید.
6- اگراحساس تنهای کردید به نزدیک ترین مرکز خرید بروید تا در بین مردم باشید.
7-با این شعار زندگی کن هیچ وقت شکایت نکن .
8-ستاره ها را تماشا کن
9- نگرانی هرگز از غصه فردا کم نمی کنه بلکه فقط شادی امروز را از بین می برد .
10- بهترین وسیله برای جلب محبت دیگران نیکی در حق انهاست.
باشگاه خبرنگاران جوان